جعاله (آیت الله ناصر مکارم شیرازی)

جعاله (آیت الله ناصر مکارم شیرازی)

جـــعـالـه

مسأله 1928 :

جُعاله آن است که انسان قرار بگذارد که در مقابل کارى که براى او انجام مى دهند مال معيّنى بدهد، مثلاً بگويد «هر کس گمشده مرا پيدا کند هزار تومان به او مى دهم» به شخصى که اين قرار را مى گذارد «جاعل» و به شخصى که کار را انجام مى دهد «عامل» مى گويند و فرق ميان «جعاله» و «اجير کردن کسى براى انجام کارى» اين است که در اجاره بعد از خواندن صيغه اجير بايد عمل را انجام دهد و کسى هم که او را اجير کرده اجرت را به او بدهکار است، ولى در جعاله عامل مى تواند مشغول کار نشود، يا در وسط کار از آن دست بکشد و نيز تا کار را انجام نداده جاعل بدهکار نيست.

مسأله 1929 :

جعاله ممکن است با شخص غير معيّن يا با شخص معيّن صورت گيرد مثلاً، بگويد: اگر طبيبى بيمارى فرزندم را علاج کند، فلان مقدار خواهم داد; و يا به غوّاصى بگويد: اگر فلان جنس غرق شده مرا از دريا بيرون آورى، هزار تومان به تو مى دهم در هر دو صورت صحيح است.

شرايط جعاله

مسأله 1930 :

جاعل بايد بالغ و عاقل باشد و از روى اراده و اختيار قرارداد ببندد و شرعاً بتواند در مال خود تصرّف کند، بنابراين جعاله آدم سفيهى که مال خود را بيهوده مصرف مى کند صحيح نيست.

[370]

مسأله 1931 :

کار مورد قرارداد بايد حرام نباشد و نيز بايد نتيجه عقلايى داشته باشد، بنابراين اگر بگويد هر کسى شراب بخورد، يا هر کس در شب به جاى تاريکى برود فلان مبلغ را به او مى دهم اين جعاله صحيح نيست.

احکام جعاله

مسأله 1932 :

هرگاه مالى را معيّن کند و مثلاً بگويد هر کس اسب مرا پيدا کند اين گندم را به او مى دهم احتياط آن است که مقدار و خصوصيّات آن را که در ارزش آن تأثير دارد معيّن کند و اگرمال را معيّن نکند و مثلاً بگويد کسى که اسب مرا پيدا کند صد کيلوگندم به او مى دهم بايد خصوصيّات گندم را که در قيمت دخالت دارد معيّن نمايد، ولى اگر جاعل مزد معيّنى را براى اين کار قرار ندهد و بگويد هر کسى گمشده مرا پيدا کند پولى به او مى دهم يا مژدگانى دريافت خواهد کرد جعاله باطل است و چنانچه کسى آن عمل را انجام دهد بايد مزد او را به مقدارى که کار او در نظرمردم ارزش دارد بدهد، مگر اين که ظاهر گفتار جاعل اين باشدکه مبلغ مورد نظر او کمتر از آن است، در اين صورت بايد همان را بدهد.

مسأله 1933 :

اگر عامل پيش از قرارداد آن کار را انجام داده باشد حقّى نسبت به مزد ندارد، همچنين اگر بعد از قرارداد کار را به قصد اين که پول نگيرد انجام دهد.

مسأله 1934 :

هرگاه کسى بگويد هر کس گمشده مرا پيدا کند نيمى از آن را به او مى دهم، در صورتى که عامل از خصوصيّات و قيمت آن گمشده باخبر نباشد جعاله اشکال دارد.

مسأله 1935 :

«جاعل» و «عامل» مى توانند قبل از شروع به کار، جعاله را فسخ کنند، بعد از شروع نيز مى توانند جعاله را به هم بزنند، ولى اگر جاعل به هم زند بايد مزد مقدار عملى را که انجام داده به او بدهد.

مسأله 1936 :

چنان که گفتيم عامل مى تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولى اگر ناتمام

[371]

گذاردن عمل سبب ضرر و زيان جاعل شود بايد آن را تمام کند و در صورتى که تمام نکند ضامن است، مثلاً اگر به طبيب بگويد اگر چشم مرا عمل کنى فلان مقدار به تو مى دهم و او جراحى را شروع کند، چنانچه ناتمام گذاردن آن باعث معيوب شدن چشم گردد حقّى بر جاعل ندارد و ضامن ضرر و زيان او نيز هست.

مسأله 1937 :

هرگاه عامل کارى را که تا تمام نشود فايده ندارد نيمه کاره رها کند، مثلاً مقدارى دنبال گمشده بگردد و بعد رها کند هيچ گونه حقّى بر جاعل ندارد، همچنين اگر انجام دادن قسمتى از کار مفيد باشد (مثل اين که قسمتى از لباس را بدوزد) در صورتى که مزد را براى اتمام کار قرار داده باز هيچ گونه حقّى ندارد، ولى اگر مقصودش اين باشد که هر مقدار عمل کند به همان مقدار مزد دريافت نمايد بايد مزد مقدارى را که انجام داده به خيّاط بدهد.

[372]

[373]

Powered by TayaCMS