احکام صــلح
مسأله 2167 :
صلح آنست که انسان با ديگرى سازش کند که مقدارى از مال يا منفعت مال خود را ملک او کند، يا از طلب يا حق خود بگذرد که او هم در عوض، مقدارى از مال يا منفعت مال خود را به او واگذار نمايد، يا از طلب يا حقى که دارد بگذرد. بلکه اگر بدون آنکه عوض بگيرد مقدارى از مال يا منفعت مال خود را به کسى واگذار، يا از طلب يا حق خود بگذرد، باز هم صلح صحيح است.
مسأله 2168 :
دو نفرى که چيزى را به يکديگر صلح مى کنند، بايد بالغ و عاقل باشند و کسى آنها را مجبور نکرده باشد و قصد صلح داشته باشند.
مسأله 2169 :
لازم نيست صيغه صلح به عربى خوانده شود، بلکه با هر لفظى که بفهماند با هم صلح و سازش کرده اند صحيح است.
مسأله 2170 :
اگر کسى گوسفندهاى خود را به چوپان بدهد، که مثلاً يکسال نگهدارى کند و از شير آن استفاده نمايد و مقدارى روغن بدهد، چنانچه شير گوسفندان را در مقابل زحمتهاى چوپان و آن روغن صلح کند صحيح است، ولى اگر گوسفندان را يک ساله به چوپان اجاره دهد که از شير آن استفاده کند و در عوض، مقدارى روغن بدهد اشکال دارد.
مسأله 2171 :
اگر کسى بخواهد طلب يا حق خود را به ديگرى صلح کند در صورتى صحيح است که او قبول نمايد، ولى اگر بخواهد از طلب يا حق خود بگذرد قبول کردن او لازم نيست.
مسأله 2172 :
اگر انسان مقدار بدهى خود را بداند و طلبکار او نداند، چنانچه طلب خود را به کمتر از مقدارى که هست صلح کند، مثلاً پنجاه تومان طلبکار باشد و طلب خود را به ده تومان صلح نمايد، زيادى براى بدهکار حلال نيست، مگر آنکه مقدار بدهى خود را به او بگويد و او را راضى کند، يا طورى باشد که اگر مقدار طلب خود را مى دانست، باز هم به آن مقدار صلح مى کرد.
مسأله 2173 :
اگر بخواهند دو چيزى را که از يک جنس مى باشد و وزن آنها معلوم است به يکديگر صلح کنند، احتياط واجب آنست که وزن يکى بيشتر از ديگرى نباشد، ولى اگر وزن آنها معلوم نباشد، اگر چه احتمال دهد که وزن يکى بيشتر از ديگرى است صلح صحيح است.
مسأله 2174 :
اگر دو نفر از يک نفر طلبکار باشند، يا دو نفر از دو نفر ديگر طلبکار باشند و بخواهند طلبهاى خود را به يکديگر صلح کنند چنانچه طلب آنان از يک جنس و وزن آنها يکى باشد، مثلاً هر دو ده من گندم طلبکار باشند، مصالحه آنان صحيح است، و همچنين است اگر جنس طلب آنان يکى نباشد مثلاً يکى ده من برنج و ديگرى دوازده من گندم طلبکار باشد. ولى اگر طلب آنان از يک جنس و چيزى باشد که معمولاً با وزن يا پيمانه آنرا معامله مى کنند در صورتى که وزن يا پيمانه آنها مساوى نباشد، مصالحه آنان اشکال دارد.
مسأله 2175 :
اگر از کسى طلبى دارد که بايد بعد از مدتى بگيرد، چنانچه طلب خود را به مقدار کمترى صلح کند و مقصودش اين باشد که از مقدارى از طلب خود گذشت کند و بقيه را نقد بگيرد اشکال ندارد.
مسأله 2176 :
اگر دو نفر چيزى را با هم صلح کنند، با رضايت يکديگر مى توانند صلح را بهم بزنند. و نيز اگر در ضمن معامله براى هر دو يا يکى از آنان، حق بهم زدن معامله را قرار داده باشند، کسى که آن حق را دارد مى تواند صلح را بهم بزند.
مسأله 2177 :
تا وقتى خريدار و فروشنده، از مجلس معامله متفرق نشده اند مى توانند معامله را بهم بزنند. و نيز اگر مشترى حيوانى را بخرد، تا سه روز حق بهم زدن معامله را دارد. و همچنين اگر پول جنسى را که نقد خريده تا سه روز ندهد و جنس را تحويل نگيرد، فروشنده مى تواند معامله را بهم بزند، ولى کسى که مالى را صلح مى کند در اين سه صورت حق بهم زدن صلح را ندارد، و در هشت صورت ديگر که در احکام خريد و فروش گفته شد مى تواند صلح را بهم بزند.
مسأله 2178 :
اگر چيزى را که به صلح گرفته معيوب باشد، مى تواند صلح را بهم بزند، ولى اگر بخواهد تفاوت قيمت صحيح و معيوب را بگيرد اشکال دارد.
مسأله 2179 :
هر گاه مال خود را به کسى صلح نمايد، و با او شرط کند که اگر بعد از مرگ وارثى نداشتم، بايد چيزى را که به تو صلح کردم وقف کنى و او هم اين شرط را قبول کند، بايد به شرط عمل نمايد.