احکام غصب (آیت الله حسین وحید خراسانی)

احکام غصب (آیت الله حسین وحید خراسانی)

احکام غصب

غصب آن است که انسان از روى ظلم بر مال يا حق کسى مسلط شود ، و اين يکى از گناهان بزرگ است که اگر کسى انجام دهد در قيامت به عذاب سخت گرفتار مى شود . از حضرت پيغمبر اکرم ( صلى الله عليه وآله و سلم ) روايت شده است که : هر کس يک وجب زمين از ديگرى غصب کند ، در قيامت آن زمين را از هفت طبقهء آن مثل طوق به گردن او مى اندازند .

مسأله 2609 :

اگر انسان نگذارد مردم از مسجد و مدرسه و پل و جاهاى ديگرى که براى عموم ساخته شده استفاده کنند ، حق آنان را غصب نموده ، و همچنين است اگر کسى در مسجد جايى را براى خود بگيرد و ديگرى نگذارد از آن جا استفاده نمايد .

مسأله 2610 :

چيزى را که انسان پيش طلبکار گرو مى گذارد بايد پيش او بماند که اگر طلب او را ندهد طلب خود را از آن به دست آورد ، پس اگر پيش از آن که طلب او را بدهد آن چيز را از او بگيرد ، حق او را غصب کرده است .

مسأله 2611 :

مالى را که نزد کسى گرو گذاشته اند ، اگر ديگرى غصب کند صاحب مال و طلبکار مى توانند چيزى را که غصب کرده از او مطالبه نمايند ، و چنانچه آن چيز را از او بگيرند باز هم در گرو است ، و اگر آن چيز از بين برود و عوض آن را بگيرند ، آن عوض هم مثل خود آن چيز گرو مى باشد .

مسأله 2612 :

اگر انسان چيزى را غصب کند ، بايد به صاحبش برگرداند ، و اگر آن چيز از بين برود بايد عوض آن را به او بدهد .

مسأله 2613 :

اگر از آنچه غصب کرده منفعتى به دست آيد - مثلا از گوسفندى که غصب کرده بره اى پيدا شود - مال صاحب مال است ، و نيز کسى که مثلا خانه اى را غصب کرده ، اگرچه در آن ننشيند بايد اجاره ء آن را بدهد .

مسأله 2614 :

اگر از بچه يا ديوانه چيزى را که مال آنها است غصب کند ، بايد آن را به ولى او بدهد ، و اگر از بين رفته بايد عوض آن را بدهد

. مسأله 2615 - هرگاه دو نفر باهم چيزى را غصب کنند ، اگر هر يک مسلط بر نصف آن باشد ، هر کدام ضامن نصف آن است ، و اگر بر تمام آن مسلط باشد ، هر کدام ضامن تمام آن است . مسأله 2616 - اگر چيزى را که غصب کرده با چيز ديگرى مخلوط کند - مثلا گندمى را که غصب کرده با جو مخلوط نمايد - چنانچه جدا کردن آنها ممکن است ، اگرچه زحمت داشته باشد بايد جدا کند و به صاحبش برگرداند .

مسأله 2617 :

اگر شخصى چيزى را غصب کند که در آن صنعتى به کار رفته باشد - مانند طلايى که آن را گوشواره ساخته باشند - و آن را خراب کند ، بايد ماده ء آن را با قيمت آن صنعت و صفت به صاحبش بدهد ، و اگر قيمت ماده بعد از خرابى از قيمت آن قبل از خرابى کمتر شده باشد بايد ما به التفاوت را هم بپردازد ، و چنانچه بگويد آن را مثل اولش مى سازم ، مالک ملزم نيست قبول کند ، و مالک هم نمى تواند او را الزام کند که مثل اولش بسازد .

مسأله 2618 :

اگر چيزى را که غصب کرده به طورى تغيير دهد که از اولش بهتر شود - مثلا طلايى را که غصب کرده گوشواره بسازد - چنانچه صاحب مال بگويد مال را به همين صورت بده ، بايد به او بدهد ، و نمى تواند براى زحمتى که کشيده مزد بگيرد ، و همچنين بدون اجازه ء مالک حق ندارد آن را به صورت اولش در آورد ، و اگر بدون اجازه ء او آن را به صورت اولش در آورد ، ضمانت قيمت آن صفت محل اشکال و احوط صلح است .

مسأله 2619 :

اگر چيزى را که غصب کرده به طورى تغيير دهد که از اولش بهتر شود و صاحب مال بگويد بايد آن را به صورت اول در آورى ، واجب است آن را به صورت اولش در آورد ، و چنانچه قيمت آن به واسطهء تغيير دادن از اولش کمتر شود بايد تفاوت آن را به صاحبش بدهد . مسأله 2620 - اگر در زمينى که غصب کرده زراعت کند يا درخت بنشاند ، زراعت و درخت و ميوه ء آن مال خود اوست ، و چنانچه صاحب زمين راضى نباشد که زراعت و درخت در زمين او بماند ، کسى که غصب کرده بايد فورا زراعت يا درخت خود را اگرچه ضرر نمايد از زمين بکند ، و نيز بايد اجاره ء زمين را در مدتى که زراعت و درخت در آن بوده ، بلکه اجاره ء قبل از آن مدت را از زمان غصب به صاحب زمين بدهد ، و خرابيهايى را که در زمين پيدا شده درست کند ، مثلا جاى درختها را پر نمايد ، و اگر به واسطهء اينها قيمت زمين از اولش کمتر شود بايد تفاوت آن را هم بدهد ، و نمى تواند صاحب زمين را ملزم کند که زمين را به او بفروشد يا اجاره دهد ، و نيز صاحب زمين نمى تواند او را ملزم کند که درخت يا زراعت را به او بفروشد .

مسأله 2621 :

اگر صاحب زمين راضى شود که زراعت و درخت در زمين او بماند ، کسى که آن را غصب کرده لازم نيست درخت و زراعت را بکند ، ولى بايد اجاره ء آن زمين را از وقتى که غصب کرده تا وقتى که صاحب زمين راضى شده بدهد .

مسأله 2622 :

اگر چيزى که غصب کرده از بين برود ، در صورتى که قيمى باشد - يعنى خصوصيات افراد صنف آن از جهت ارزش و رغبت عقلاء معمولا تفاوت داشته باشد ، مانند حيوانات - بايد قيمت آن را بدهد ، و چنانچه قيمت بازار آن از زمان غصب تا زمان اداى قيمت اختلاف داشته باشد بنابر احتياط واجب بالاترين قيمتى را که از زمان غصب تا زمان تلف داشته بدهد ، و احتياط مستحب آن است که بالاترين قيمت از زمان غصب تا زمان اداى قيمت را بدهد . مسأله 2623 - اگر چيزى را که غصب کرده و از بين رفته مثلى باشد - يعنى خصوصيات افراد صنف آن معمولا از جهت ارزش و رغبت عقلاء تفاوت ندارد ، مانند حبوبات - بايد مثل همان چيزى را که غصب کرده - در خصوصيات نوعى و صنفى - بدهد ، مثلا اگر گندم ديم غصب کرده نمى تواند گندم آبى بدهد ، و همچنين اگر گندم ديم اعلا بوده ، نمى تواند پست را بدهد .

مسأله 2624 :

اگر چيزى را که مثل گوسفند است غصب نمايد و از بين برود ، چنانچه قيمت بازار آن فرق نکرده ولى در مدتى که پيش او بوده چاق شده باشد ، بايد قيمت گوسفند چاق را بدهد .

مسأله 2625 :

اگر چيزى را که غصب کرده ديگرى از او غصب نمايد و از بين برود ، صاحب مال مى تواند عوض آن را از هر يک از آنان بگيرد ، يا از هر کدام مقدارى از عوض آن را بگيرد ، و چنانچه عوض مال را از اولى بگيرد ، اولى مى تواند آنچه را داده از دومى بگيرد ، ولى اگر از دومى بگيرد ، او نمى تواند آنچه را که داده از اولى بگيرد .

مسأله 2626 :

اگر خريد و فروشى که مى شود يکى از شرطهاى معامله در آن نباشد ، - مثلا چيزى را که بايد مقدار آن معلوم باشد با جهل به مقدار بفروشد - معامله باطل است ، و چنانچه فروشنده و خريدار با قطع نظر از معامله راضى باشند که در مال يکديگر تصرف کنند ، اشکال ندارد ، و اگر نه چيزى را که از يکديگر گرفته اند بايد به همديگر برگردانند ، و در صورتى که مال هر يک در دست ديگرى تلف شود ، چه بداند معامله باطل است و چه نداند ، بايد عوض آن را بدهد ، پس اگر مثلى است مثل آن را بدهد ، و اگر قيمى است قيمت وقتى را که تلف شده بدهد ، هر چند احوط آن است که بالاترين قيمت از زمان گرفتن مال تا زمان تلف را بدهد ، و احوط از آن اين است که بالاترين قيمت از زمان گرفتن تا زمان اداى قيمت را بدهد .

مسأله 2627 :

هرگاه مالى را از فروشنده بگيرد که آن را ببيند يا مدتى نزد خود نگه دارد تا اگر پسنديد بخرد ، در صورتى که آن مال تلف شود ، حکم بضمان عوض آن محل اشکال و احوط صلح است .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS