احکام مُساقات
مسأله 2327 :
اگر انسان با کسى قرارداد ببندد که درختهاى ميوهرا که درختها يا منافع آن، مال خود اوست و يا اختيار آن با اوست تا مدّت معيّنى به وى واگذار کند که پرورش دهد و آبيارى نمايد و به مقدارى که قرار مىگذارند از ميوه آن بردارد، اين معامله را مُساقات مىگويند.
مسأله 2328 :
معامله مساقات در درختهايى مثل بيد و چنار که ميوه نمىدهد صحيح نيست، ولى در مثل درخت حنا که از برگ آن استفاده مىکنند يا درختى که از گُل آن استفاده مىکنند اشکال ندارد.
مسأله 2329 :
در معامله مُساقات لازم نيست صيغه بخوانند بلکه اگر صاحب درخت به قصد مُساقات آن را واگذار کند و کسى که کار مىکند به همين قصد تحويل بگيرد معامله صحيح است.
مسأله 2330 :
مالک و کسى که پرورش درختها را به عهده مىگيرد، بايد بالغ و عاقل باشند و کسى آنها را مجبور نکرده باشد و نيز مالک بايد سفيه يا مفلس نباشد ولى سفيه يا محجور نبودن در عامل (باغبان) شرط نيست، مگر اينکه مستلزم تصرّف مالى باشد.
مسأله 2331 :
مدّت مُساقات بايد معلوم باشد و اگر اوّل آن را معيّن کنند و آخر آن را موقعى قرار دهند که ميوه آن سال به دست مىآيد صحيح است.
مسأله 2332 :
بايد سهم هر کدام، نصف يا ثلث حاصل و مانند اينها باشد و اگر قرار بگذارند که مثلاً صد من از ميوهها مال مالک و بقيه، مال کسى باشد که کار مىکند، معامله باطل است، و اگر درختها مختلف باشند و مقدار حاصل هر نوع معلوم باشد، مىتوانند از هر نوعى سهم معيّنى براى هر کدام از طرفين قرار دهند.
مسأله 2333 :
بايد قرار معامله مُساقات را پيش از ظاهر شدن ميوه بگذارند و اگر بعد از ظاهر شدن ميوه و پيش از رسيدن آن قرار بگذارند پس اگر کارى مانند آبيارى يا کار ديگر که براى زياد شدن ميوه يا خوب شدن آن لازم است باقى مانده باشد، معامله صحيح است وگرنه اشکال دارد، اگرچه احتياج به کارى مانند چيدن ميوه و نگهدارى آن داشته باشد.
مسأله 2334 :
معامله مُساقات در بوته خربزه و خيار و مانند اينها صحيح نيست.
مسأله 2335 :
درختى که از آب باران يا رطوبت زمين استفاده مىکند و به آبيارى احتياج ندارد، اگر به کارهاى ديگر مانند بيل زدن و کود دادن محتاج باشد، معامله مُساقات در آن صحيح است، ولى چنانچه آن کارها در زياد شدن يا خوب شدن ميوه اثرى نداشته باشد معامله مُساقات اشکال دارد.
مسأله 2336 :
دو نفرى که مُساقات کردهاند، با رضايت يکديگر مىتوانند معامله را به هم بزنند، و نيز اگر در ضمن خواندن صيغه مُساقات شرط کنند که هر دو يا يکى از آنان حقّ به هم زدن معامله را داشته باشند، مطابق قرارى که گذاشتهاند به هم زدن معامله اشکال ندارد، بلکه اگر در معامله شرطى کنند و عملى نشود، کسى که به نفع او شرط کردهاند، مىتواند معامله را به هم بزند.
مسأله 2337 :
اگر مالک بميرد، معامله مُساقات به هم نمىخورد و ورثه به جاى او هستند.
مسأله 2338 :
اگر کسى که پرورش درختها به او واگذار شده بميرد چنانچه در عقد شرط نکرده باشند که خودش آن کار را انجام دهد، ورثهاش به جاى او هستند و چنانچه خودشان عمل را انجام ندهند و اجير هم نگيرند، حاکم شرع از مال ميّت، اجير مىگيرد و حاصل را بين ورثه ميّت و مالک قسمت مىکند و اگر شرط کرده باشند که خود او درختها را پرورش نمايد، با مُردن او معامله به هم مىخورد.
مسأله 2339 :
اگر مالک شرط کند که تمام حاصل براى او باشد، مُساقات باطل است؛ و ميوه مال مالک مىباشد و کسى که کار مىکند نمىتواند مطالبه اجرت نمايد ولى اگر باطل بودن مُساقات به جهت ديگر باشد کسى که درختها را پرورش داده در صورتى که به امر مالک کار کرده باشد مزد کارش را از مالک طلبکار است.
مسأله 2340 :
اگر زمينى را به باغبانى واگذار کند که در آن درخت بکارد و آنچه عمل مىآيد مال هر دو باشد، معامله باطل است؛ پس اگر درختها مال صاحب زمين بوده، بعد از پرورش هم مال اوست و بايد مزد باغبان را بدهد، و اگر مال باغبان بوده بعد از پرورش هم مال اوست و مىتواند آنها را بکند، ولى بايد گودالهايى را که به واسطه کندن درختها پيدا شده پر کند و اجاره زمين را از روزى که درختها را کاشته به صاحب زمين بدهد و مالک هم مىتواند او را مجبور نمايد که درختها را بکند و اگر به واسطه کندن درخت، عيبى در آن پيدا شود، بايد تفاوت قيمت آن را به صاحب درخت بدهد و نمىتواند او را مجبور کند که با اجاره يا بدون اجاره درخت را در زمين باقى بگذارد.