عاريه
مسأله :
عاريه آن است که انسان مال خود را به ديگرى بدهد که از آن استفاده کند و در عوض چيزى هم از او نگيرد.
مسأله :
لازم نيست در عاريه صيغه بخوانند و اگر مثلاً لباس را به قصد عاريه به کسى بدهد و او به همين قصد بگيرد، عاريه صحيح است.
مسأله :
چيزى را که منفعتش مال انسان است، مثلاً آن را اجاره کرده، مىتواند عاريه بدهد، ولى اگر آن چيز تلف شود ضامن است، مگر اينکه شرط کرده باشند که بتواند آن را به ديگرى بدهد.
مسأله :
اگر ديوانه، بچه، مفلس و يا سفيه مال خود را عاريه بدهند صحيح نيست، امّا اگر ولىّ، مال کسى را که بر او ولايت دارد بنابر مصلحت عاريه بدهد اشکالندارد.
مسأله :
اگر در نگهدارى چيزى که عاريه کرده کوتاهى نکند و در استفاده از آن هم زيادهروى ننمايد و اتّفاقاً آن چيز تلف يا معيوب شود ضامن نيست، ولى چنانچه شرط کنند که اگر تلف شود عاريه کننده ضامن باشد يا چيزى را که عاريه کرده طلا و نقره باشد، بايد عوض آن را بدهد.
مسأله :
اگر طلا و نقره را عاريه نمايد و شرط کند که اگر تلف شود ضامن نباشد، چنانچه تلف شود ضامن نيست.
مسأله :
اگر عاريه دهنده بميرد، يا ديوانه و يا مفلس شود، عقد عاريه به هم مىخورد و عاريه کننده بايد مال را فوراً به ورثه يا ولىّ او برگرداند.
مسأله :
کسى که چيزى عاريه داده هر وقت بخواهد مىتواند آن را پس بگيرد و کسى هم که عاريه کرده هر وقت بخواهد مىتواند آن را پس دهد.
مسأله :
عاريه دادن گوسفند براى استفاده از شير و پشم آن و عاريه دادن حيوان نر براى کشيدن بر ماده صحيح است.
مسأله :
اگر چيزى را که عاريه کرده به مالک ندهد امّا آن را به جايى ببرد که صاحبش معمولاً به آنجا مىبرده، مثلاً اتومبيل را در گاراژى که صاحبش براى آن درست کرده ببرد، اگر تلف شود، گرچه عاريه را رد نکرده است، امّا ضامن همنيست.
مسأله :
اگر چيز نجس را براى استعمال خوردن و آشاميدن عاريه دهد لازم است نجس بودن آن را به کسى که عاريه مىکند بگويد.
مسأله :
چيزى را که عاريه کرده بدون اجازه صاحب آن نمىتواند به ديگرى اجاره يا عاريه دهد.
مسأله :
اگر چيزى را که عاريه کرده با اجازه صاحب آن به ديگرى عاريه دهد، چنانچه کسى که اوّل آن چيز را عاريه کرده بميرد يا ديوانه شود، عاريه دومى باطل نمىشود.
مسأله :
اگر بداند مالى را که عاريه کرده غصبى است بايد آن را به صاحبش برساند و نمىتواند به عاريه دهنده بدهد.
مسأله :
اگر مالى را که مىداند غصبى است عاريه کند و از آن استفادهاى ببرد و در دست او از بين برود، مالک مىتواند عوض مال را از او يا از کسى که مال را غصب کرده مطالبه کند و نيز عوض استفادههايى را که عاريه گيرنده برده، مىتواند از او مطالبه نمايد.