احکام وقف
مسأله 2669 :
اگر کسى چيزى را وقف کند ، از ملگ او خارج مى شود وخود او را وديگران نمى توانند آن را ببخشند ، يا بفروشند وکسى هم از آن ملک ارث نمى برد ، ولى در بعضى از موارد که در
مسأله 2093 :
و 2094 ودر صفحه 328 بيان شد ، فروخت آن اشکال ندارد . / صفحة 464 /
مسأله 2670 :
لازم نيست صيغه وقف را به عربى بخوانند ، بلکه اگر مثلا بگويد خانه خود را وقف کردم صحيح است وقبل در هيچ قسم از اقسام وقف معتبر نيست ، چه وقف بر افراد مخصوص باشد ، وچه در موقوفات عامه مثل مسجد ومدرسه ، وچه چيزى که براى عموم وقف کنند مثلا بر فقراء وسادات وقف نمايند . در تمام اين اقسام وقف محقق مى شود وصحيح است بدون قبول کردن کسى .
مسأله 2671 :
ارگر ملکى را براى وقف معين کند وپيش از خواندن صيغه وقف پشيمان شود ، يا بميرد ، وقف درست نيست .
مسأله 2672 :
کسى که مالى را وقف مى کند ، لازم نيست قصد قربت داشته باشد ، ونيز لازم نيست از موقع خواندن صيغه ، مال را براى هميشه وقف کند مثلا اگر بگويد اين مال بعد از مردن من وقف باشد ، گر چه از موقع خواندن صيغه تا مردنش وقف ننموده ولى وقف صحيح است ، ونيز اگر بگويد تا ده سال وقف باشد وبعد از آن نباشد ، يا بگويد تا ده سال وقف باشد ، بعد پنج سال وقف نباشد ودو باره وقف باشد ، وقف صحيح است .
مسأله 2673 :
وقف در صورتى صحيح ولازم است که مال وقف را به تصرف کسى که براى او وقف شده يا وکل ، يا ولى او بدهند ، ولى اگر چيزى را بر اولاد صغير خود وقف کند وبه قصد اينکه آن چيز ملک آنان شود ، از طرف آنان نگهدارى نمايد ، وقف صحيح ولازم است .
مسأله 2674 :
اظهر آن است که در اوقاف عامه از قبيل مدارس ومساجد وامثال آنها قبض معتبر نباشد ورد وقفيت آنها مجرد وقف نمودن کافى است .
مسأله 2675 :
کسى که مال خود را وقف مى کند بايد مکلف وعاقل باشد وشرعا بتواند در مال خود تصرف کند ، بنابر اين سفيهى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى کند 7 چون حق ندارد در مال خود تصرف نمايد اگر چيزى را وقف کند صحيح نيست . / صفحة 465 /
مسأله 2676 :
اگر مالى را براى زندگانى وبعد از آن براى کسانى که بعدا بدنيا مى آيند وقف نمايد ، مثلا چيزى را بر اولاد خود وقف کند که بعد از آنان وقف نوه هاى او باشد وهر دسته اى بعد از دسته ديگر از وقف استفاده کنند صحيح است ، وبعيد نيست وقف ابتداءا براى کسانى که بعد بدنيا مى آيند نيز صحيح باشد .
مسأله 2677 :
اگر چيزى را بر خودش وقف کند مثل آنکه دکانى را وقف کند که عايدى آن را بعد از مرگ او خرج مقبره اش نمايند صحيح نيست . ولى اگر مثلا مالى را بر فقراء وقف کند وخودش فقير شود ، مى تواند از منافع وقف استفاده نمايد .
مسأله 2678 :
اگر براى چيزى که وقف کرده متولى معين کند ، بايد مطابق قرار داد او رفتار نمايد ، واگر معين نکند ، چنانچه بر افراد مخصوصى مثلا بر اولاد خود وقف کرده باشد وآنها بالغ ، اختيار با خود آنان ، واگر بالغ نباشند اختيار با ولى ايشان است وبراى استفاده از وقف اجازه حاکم شرع لازم نيست .
مسأله 2679 :
اگر ملکى را مثلا بر فقراء يا سادات وقف کند ، يا وقف کند که منافع آن به مصرف خيرات برسد ، در صورتى که براى آن ملک متوالى معين نگرده باشد ، اختيار آن با حاکم شرع است .
مسأله 2680 :
اگر ملکى را بر افراد مخصوصى مثلا بر اولاد خود وقف کند که هر طبقه اى بعد از طبقه ديگر از آن استفاده کنند ، چنانچه متولى آن را اجاره دهد وبميرد اجاره باطل نمى شود . ولى اگر متولى نداشته باشد و يک طبقه از کسانى که ملک بر آنها وقف شده ، آن را اجاره دهند ودر بين مدت اجاره بميرند ، اجاره باطل مى شود ودر صورتى که مستأجر مال الاجاره تمام مدت را داده باشد ، مال الاجاره از زمان مردنشان تا آخر مدت اجاره را از مال آنان بر مى داردند . / صفحة 466 / اگر ملک وقف خراب شود ، از وقف بودن بيرون نمى رود .
مسأله 2682 :
ملکى که مقدارى از آن وقف است ومقدارى از آن وقف نيست اگر تقسيم نشده باشد ، حاکم شرع يا متولى مى تواند با نظر خبره سهم وقف را جدا کند .
مسأله 2683 :
اگر متولى وقف خيانت کند وعايدات آن را به مصرفى که معين شده نرساند ، حاکم شرع مى تواند بجاى او متولى امينى معين نمايد .
مسأله 2684 :
فرشى را که براى حسينيه وقف کرده اند ، نمى شود براى نماز به مسجد ببرند ، اگر چه آن مسجد نزديک حسينيه باشد .
مسأله 2685 :
اگر ملکى را براى نعمير مسجدى وقف نمايند ، چنانچه آن مسجد احتياج به تعمير ندارد وانتظار هم نمى رود که تا مدتى احتياج به تعمير پيدا کند مى توانند عايدات آن ملک را بر مصرف مسجدى که احتياج به تعمير دارد بر سانند .
مسأله 2686 :
اگر ملگى را وقف کند که عايدى آن را خرج تعمير مسجد نمايند ، وبه امام جماعت وبه کسى که در آن مسجد اذان مى گويد بدهند ، در صورتى که بدانند يا اطمينان داشته باشند که براى هر يک چه مقدار معين کرده ، بايد همانطور مصرف کنند . واگر يقين يا اطمينان نداشته باشند ، چنانچه آنچه ذکر شده از باب مصرف باشد بايد اول مسجد را تعمير کنند واگر چيزى زياد آمد بين امام جماعت وکسى که اذان مى گويد به طور مساوى قسمت نمايند وبهتر آن است که اين دو نفر در تقسيم با يکديگر صلح کنند .