احکام وقـف
مسأله 2684 :
اگر کسى چيزى را وقف کند، از ملک او خارج مى شود و خود او و ديگران نمى توانند آنرا ببخشند، يا بفروشند و کسى هم از آن ملک ارث نمى برد ولى در بعضى از موارد که در مسأله 2101 و 2102 گفته شد، فروختن آن اشکال ندارد.
مسأله 2685 :
لازم نيست صيغه وقف را به عربى بخوانند، بلکه اگر مثلاً بگويد خانه خود را وقف کردم و خودش يا کسى که خانه را براى او وقف کرده، يا وکيل يا ولى آن کس بگويد قبول کردم وقف صحيح است، ولى اگر براى افراد مخصوصى وقف نکند، بلکه مثل مسجد و مدرسه براى عموم وقفکند، يا مثلاً بر فقرا يا سادات وقف نمايد، قبول کردن کسى لازم نيست على الاظهر بلکه در قسم اول هم دليل معتبرى بر اشتراط قبول نداريم و اقوى در بناء مساجد آنست که احتياج به صيغه ندارد.
مسأله 2686 :
اگر ملکى را براى وقف معين کند و پيش از خواندن صيغه وقف پشيمان شود، يا بميرد، وقف درست نيست.
مسأله 2687 :
کسى که مالى را وقف مى کند چون قصد قربت شرط صحت وقف نيست، لازم نيست قصد قربت داشته باشد اگر چه احوط است بلى از موقع خواندن صيغه، بايد مال را براى هميشه وقف کند و اگر مثلاً بگويد اين مال بعد از مردن وقف باشد چون از موقع خواندن صيغه تا مردنش وقف نبوده صحيح نيست و نيز اگر بگويد تا ده سال وقف باشد و بعد از آن نباشد، يا بگويد تا ده سال وقف باشد بعد پنج سال وقف نباشد، و دوباره وقف باشد وقف صحيح نمى باشد بنابر مشهور بلکه جماعتى از علماء اعلام نقل اجماع نموده اند.
مسأله 2688 :
وقف در صورتى صحيح است که مال وقف را به تصرف کسى که براى او وقف شده يا وکيل يا ولى او بدهند، ولى اگر چيزى را بر اولاد صغير خود وقف کند و به قصد اينکه آن چيز ملک آنان شود، از طرف آنان نگهدارى نمايد، وقف صحيح است.
مسأله 2689 :
اگر مسجدى را وقف کنند، بعد از آنکه يک نفر در آن مسجد نماز خواند، وقف درست مى شود.
مسأله 2690 :
وقف کننده بايد مکلف و عاقل و با قصد و اختيار باشد و شرعاً بتواند در مال خود تصرف کند، بنابراين سفيهى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى کند، چون حق ندارد در مال خود تصرف نمايد اگر چيزى را وقف کند صحيح نيست.
مسأله 2691 :
اگر مالى را براى کسانى که به دنيا نيامده اند وقف کند، درست نيست، ولى اگر براى زندگان و بعد از آنها براى کسانى که بعداً به دنيا مى آيند وقف نمايد مثلاً چيزى را بر اولاد خود وقف کند که بعد از آنان وقف نوه هاى او باشد و هر دسته اى بعد از دسته ديگر از وقف استفاده کنند صحيح است.
مسأله 2692 :
اگر چيزى را برخودش وقف کند مثل آنکه دکانى را وقف کند که عايدى آنرا بعد از مرگ او خرج مقبره اش نمايند صحيح نيست، ولى اگر مثلاً مالى را بر فقرا وقف کند و خودش فقير شود، مى تواند از منافع وقف استفاده نمايد.
مسأله 2693 :
اگر براى چيزى که وقف کرده متولى معين کند، بايد مطابق قرارداد او رفتار نمايند و اگر معين نکند، چنانچه بر افراد مخصوصى مثلاً بر اولاد خود وقف کرده باشد و آنها بالغ باشند، اختيار با خود آنان است و اگر بالغ نباشند، اختيار با ولى ايشان است، و براى استفاده از وقف اجازه حاکم شرع لازم نيست.
مسأله 2694 :
اگر ملکى را مثلاً بر فقرا يا سادات وقف کند، يا وقف کند که منافع آن به مصرف خيرات برسد، در صورتى که براى آن ملک متولى معين نکرده باشد، اختيار آن با حاکم شرع است.
مسأله 2695 :
اگر ملکى را بر افراد مخصوصى مثلاً بر اولاد خود وقف کند که هر طبقه اى بعد از طبقه ديگر از آن استفاده کنند، چنانچه متولى ملک آنرا اجاره دهد و بميرد باطل نمى شود، ولى اگر متولى نداشته باشد و يک طبقه از کسانى که ملک بر آنها وقف شده، آنرا اجاره دهند و در بين مدت اجاره بميرند، اجاره باطل مى شود و در صورتى که مستأجر مال الاجاره تمام مدت را داده باشد مال الاجاره از زمان مردنشان تا آخر مدت اجاره را از مال آنان مى گيرد.
مسأله 2696 :
اگر ملک وقف خراب شود، از وقف بودن بيرون نمى رود.
مسأله 2697 :
ملکى که مقدارى از آن وقف است و مقدارى از آن وقف نيست اگر تقسيم نشده باشد، حاکم شرع يا متولى وقف، مى تواند با نظر خبره سهم وقف را جدا کند.
مسأله 2698 :
اگر متولى وقف خيانت کند و عايدات آنرا به مصرفى که معين شده نرساند، حاکم شرع مى تواند امينى را به او ضم نمايد که با هم متولى باشند و اگر به اين نحو جلوگيرى از خيانت نشود مى تواند بجاى او متولى امينى معين نمايد.
مسأله 2699 :
فرشى را که براى حسينيه وقف کرده اند، نمى شود براى نماز به مسجد ببرند، اگر چه آن مسجد نزديک حسينيه باشد.
مسأله 2700 :
اگر ملکى براى تعمير مسجدى وقف نمايند، چنانچه آن مسجد احتياج به تعمير ندارد و انتظار هم نمى رود که به اين وجه موجود فعلى احتياج پيدا کند، مى توانند عايدات آن ملک را به مصرف مسجدى که احتياج به تعمير دارد برسانند.
مسأله 2701 :
اگر ملکى را وقف کند که عايدى آن را خرج تعمير مسجد نمايند و به امام جماعت و به کسى که در آن مسجد اذان مى گويد بدهند، در صورتى که بدانند يا گمان داشته باشند که براى هر يک چه مقدارى معين کرده، بايد همانطور مصرف کنند، و اگر يقين يا گمان نداشته باشند، بايد اول مسجد را تعمير کنند و اگر چيزى زياد آمد، بين امام جماعت و کسى که اذان مى گويد بطور مساوى قسمت نمايند و بهتر آنست که اين دو نفر در تقسيم با يکديگر صلح کنند.