احکام وقف
مسأله 2740 :
اگر کسى چيزى را وقف کند خود او و ديگران نمى توانند آن را ببخشند يا بفروشند و کسى هم از آن ارث نمى برد ، ولى در بعضى از موارد که در مسألهء " 2122 " و " 2123 " گذشت ، فروختن آن اشکال ندارد .
مسأله 2741 :
لازم نيست صيغهء وقف را به عربى بخوانند ، بلکه اگر مثلا بگويد : ( خانهء خود را وقف کردم ) کفايت مى کند ، و همچنين انشاء وقف به عمل نيز محقق مى شود ، مثل اين که حصيرى را به قصد وقف بودن در مسجد بيندازد ، و يا جايى را به قصد مسجد بودن بسازد و در موقوفات عامه مثل مسجد و مدرسه يا چيزى را که بر فقراء يا سادات و امثال اينها وقف نمايند ، قبول کردن کسى در صحت وقف معتبر نيست ، بلکه در اوقاف خاصه هم - مثل وقف بر اولاد - اقوى عدم اعتبار قبول است هر چند قبول احوط است .
مسأله 2742 :
اگر ملکى را براى وقف معين کند و پيش از انشاء وقف پشيمان شود يا بميرد ، وقف واقع نمى شود .
مسأله 2743 :
کسى که مالى را وقف مى کند ، بايد از موقع انشاء وقف ، مال را براى هميشه وقف کند ، و اگر مثلا بگويد اين مال بعد از مردن من وقف باشد ، چون از موقع خواندن صيغه تا مردنش وقف نبوده صحيح نيست ، و نيز اگر بگويد تا ده سال وقف باشد و بعد از آن نباشد ، يا بگويد تا ده سال باشد بعد پنج سال وقف نباشد و دوباره وقف باشد ، وقف صحيح نيست .
مسأله 2744 :
وقف خاص در صورتى صحيح است که مال وقف را به تصرف کسى که براى او وقف شده يا وکيل يا ولى او بدهند ، ولى اگر چيزى را بر اولاد صغير خود وقف کند ، و از طرف آنان قبض و حيازت نمايد وقف صحيح است .
مسأله 2745 :
در اوقاف عامه از قبيل مدارس و مساجد و امثال اينها قبض معتبر نيست هر چند احوط است ، و قبض محقق مى شود به اين که مثلا در وقف مسجد ، يک نفر در آن مسجد نماز بخواند يا در وقف مقبره ، کسى در آن جا دفن شود .
مسأله 2746 :
وقف کننده بايد بالغ باشد ، و صحت وقف صبى مميز مأذون از طرف ولى در صورتى که مصلحت و به اندازه ء معروف باشد بعيد نيست ، و همچنين بايد عاقل و با قصد باشد و کسى او را اکراه نکرده باشد ، و شرعا بتواند در مال خود تصرف کند ، بنا بر اين سفيه - يعنى کسى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى کند - و همچنين مفلس که از طرف حاکم شرع ممنوع از تصرف در مال است ، اگر چيزى را وقف کنند نافذ نيست ، مگر با اجازه ء ولى و طلبکاران .
مسأله 2747 :
اگر مالى را براى بچه اى که در شکم مادر است و هنوز به دنيا نيامده وقف کند صحت آن محل اشکال است ، ولى اگر براى اشخاصى که فعلا موجودند و بعد از آنها براى کسانى که بعد به دنيا مى آيند وقف نمايد اگرچه در موقعى که وقف محقق مى شود در شکم مادر هم نباشند - مثلا چيزى را بر اولاد خود وقف کند که بعد از آنان وقف نوه هاى او باشد و هر دسته اى بعد از دستهء ديگر از وقف استفاده کنند - صحيح است .
مسأله 2748 :
اگر چيزى را بر خودش وقف کند مثل آن که دکانى را وقف کند که عايدى آن را بعد از مرگ او خرج مقبره اش نمايند صحيح نيست ، ولى اگر مثلا مالى را بر فقراء وقف کند و خودش فقير شود ، مى تواند از منافع وقف استفاده نمايد .
مسأله 2749 :
اگر براى چيزى که وقف کرده متولى معين کند اختيار وقف با کسى است که واقف معين کرده ، و اگر معين نکند ، چنانچه بر افراد مخصوصى - مثلا بر اولاد خود - وقف کرده باشد ، در صورتى که بالغ باشند اختيار با خود آنان است ، و اگر بالغ نباشند اختيار با ولى ايشان است ، ولى در تصرفاتى که مربوط به مصلحت وقف و مصلحت طبقات بعد است اجازه ء حاکم شرع معتبر است .
مسأله 2750 :
اگر ملکى را مثلا بر فقراء يا سادات وقف کند ، يا وقف کند که منافع آن به مصرف خيرات برسد ، در صورتى که براى آن ملک متولى معين نکرده باشد ، اختيار آن با حاکم شرع است
. مسأله 2751 - اگر ملکى را بر افراد مخصوصى مثلا بر اولاد خود وقف کند که هر طبقه اى بعد از طبقهء ديگر از آن استفاده کنند ، چنانچه متولى وقف آن را اجاره دهد و بميرد اجاره باطل نمى شود ، ولى اگر متولى نداشته باشد و يک طبقه از کسانى که ملک بر آنها وقف شده ، آن را اجاره دهند و در بين مدت اجاره بميرند ، چنانچه طبقهء بعدى آن اجاره را امضاء نکنند اجاره باطل مى شود ، و در صورتى که مستأجر مال الاجاره ء تمام مدت را داده باشد مى تواند مال الاجارهء از زمان مردنشان تا آخر مدت اجاره را از مال آنان بگيرد .
مسأله 2752 :
اگر ملک وقف خراب شود ، از وقف بودن بيرون نمى رود ، مگر آن که متعلق وقف عنوانى باشد که به زوال آن عنوان متعلقى براى وقف نماند ، مانند آن که خانه را وقف کند براى استفاده از سکناى آن مادامى که خانه به اين هيئت باقى است ، که در اين صورت به زوال آن عنوان وقف باطل مى شود و به واقف و با نبودن او به ورثه بر مى گردد .
مسأله 2753 :
ملکى که به نحو مشاع مقدارى از آن وقف است و مقدارى از آن وقف نيست ، - اگر متولى خاص داشته باشد - متولى با مالک قسمتى که وقف نيست مى توانند آن ملک را با نظر خبره قسمت کنند ، و در صورتى که متولى خاص نداشته باشد حاکم شرع با مالک ، متصدى قسمت مى شوند .
مسأله 2754 :
اگر متولى وقف در مال موقوفه خيانت کند حاکم شرع امينى را به او ضميمه مى نمايد که مانع از خيانتش گردد ، و در صورتى که ممکن نباشد مى تواند به جاى او متولى امينى معين نمايد .
مسأله 2755 :
فرشى را که براى حسينيه وقف کرده اند نمى شود براى نماز به مسجد ببرند ، اگرچه آن مسجد نزديک حسينيه باشد .
مسأله 2756 :
اگر ملکى را براى تعمير مسجدى وقف نمايند ، چنانچه آن مسجد احتياج به تعمير ندارد و انتظار هم نمى رود که احتياج به تعمير پيدا کند به نحوى که نگهداشتن عايدات آن ملک براى تعمير عقلايى نباشد صحت چنين وقفى محل اشکال است .
مسأله 2757 :
اگر ملکى را وقف کند که عايدى آن را خرج تعمير مسجد نمايند و به امام جماعت و به کسى که در آن مسجد اذان مى گويد بدهند ، در صورتى که بدانند يا اطمينان داشته باشند که براى هر يک چه مقدار معين کرده بايد همان طور مصرف کنند و اگر يقين يا اطمينان نداشته باشند ، بايد اول مسجد را تعمير کنند و اگر چيزى زياد آمد ، بنا بر احتياط واجب امام جماعت و کسى که اذان مى گويد در تقسيم با يکديگر صلح نمايند .