عيبهائى که به واسطه آنها مى شود عقد را بهم زد
مسأله 2388 :
اگر مرد بعد از عقد بفهمد که زن، يکى از اين هفت عيب را دارد مى تواند عقد را بهم بزند:
اول ـ ديوانگى.
دوم ـ مرض خوره.
ســوم ـ مرض برص.
چهارم ـ کورى.
پنجـم ـ زمين گير بودن.
ششــم ـ آنکه افضا شده يعنى راه بول و حيض يا راه حيض و غائط او يکى شده باشد.
هفتـم ـ آنکه گوشت يا استخوانى در فرج او باشد که مانع نزديکى شود.
مسأله 2389 :
اگر زن بعد از عقد بفهمد که شوهر او ديوانه است، يا آلت مردى ندارد، يا عنين است، يعنى مرضى دارد که نمى تواند وطى و نزديکى نمايد، يا تخمهاى او را کشيده اند، مى تواند عقد را بهم بزند، بلکه اگر شوهر بعد از عقد هم کاملاً ديوانه شود که اوقات نماز را تمييز ندهد، زن مى تواند عقد را بهم بزند، و نيز اگر بعد از عقد و قبل از دامادى شوهر عنين شود، زن مى تواند عقد را بهم بزند، و در خصوص عنن بايد مرد را مهلت بدهند تا يکسال شايد معالجه شود.
مسأله 2390 :
اگر مرد يا زن به واسطه يکى از عيبهايى که در دو مسأله پيش گفته شد عقد را بهم بزنند، بايد بدون طلاق از هم جدا شوند.
مسأله 2391 :
اگر به واسطه آنکه مرد نمى تواند وطى و نزديکى کند، زن عقد را بهم بزند، شوهر بايد نصف مهر را بدهد، ولى اگر به واسطه يکى از عيبهاى ديگرى که گفته شد مرد يا زن عقد را بهم بزنند، چنانچه مرد با زن نزديکى نکرده باشد، چيزى بر او نيست و اگر نزديکى کرده بايد تمام مهر را بدهد، و چنانچه مرد را گول زده اند و تدليس نموده اند، مرد مهر را از آنکه تدليس نموده و او را گول زده مى گيرد.