مسائل متفرّقه شير دادن
مسأله 2128 :
خوب است زنها هر بچّه اى را شير ندهند، زيرا ممکن است فراموش
[411]
کنند به چه کسانى شير داده اند و بعداً دو نفر محرم با يکديگر ازدواج کنند، مخصوصاً در اين ايّام که با وجود امکان استفاده از شير خشک و امثال آن، کمتر ضرورتى براى شير دادن به بچّه هاى ديگر وجود دارد.
مسأله 2129 :
کسانى که به واسطه شير خوردن با يکديگر خويشاوند مى شوند مستحبّ است يکديگر را احترام کنند، ولى حقوق خويشاوندى ندارند و از يکديگر ارث نمى برند.
مسأله 2130 :
مستحبّ است درصورتيکه ممکن باشدبچّه رادوسال تمام شير بدهند.
مسأله 2131 :
زن مى تواند بدون اجازه شوهر بچّه ديگرى را شير دهد، به شرط آن که حقّ شوهر از بين نرود، ولى جايز نيست بچّه اى را شير دهد که به واسطه شير دادن آن بچّه نسبت به شوهر خود حرام شود.
مسأله 2132 :
هرگاه مردى بخواهد زن برادرش به او محرم شود مى تواند دختر شيرخوارى را با اجازه ولىّ او به عقد موقت خود درآورد و در همان حال زن برادرش آن دختر را شير کامل دهد و بنابراحتياط واجب بايد مدّت عقد موقّت بقدرى باشد که دختر به حدّ قابليّت بهره گيرى جنسى برسد و چنين عقدى موافق مصلحت دختر نيز باشد.
مسأله 2133 :
شير دادنى که علّت محرم شدن است به دو چيز ثابت مى شود:
اوّل: خبر دادن عدّه اى که انسان از گفته آنها يقين پيدا کند.
دوم: شهادت دو مرد عادل يا چهار زن عادل، بلکه احتياط واجب آن است که به شهادت يک مرد با يک زن هم اکتفا کند، ولى شاهدها بايد شرايط شير دادن را هم بگويند، مثلاً بگويند ما ديده ايم که فلان بچّه پانزده بار از پستان فلان زن شير کامل با شرايطى که در مسأله 2116 گفته شده خورده است و اگر بدانيم همه آنها شرايط را مى دانند و در آن توافق دارند، شرح دادن آن لازم نيست.
مسأله 2134 :
هرگاه ندانند آيا کودک به مقدارى که سبب محرم شدن است شير خورده يا نه، محرم بودن ثابت نمى شود بايد يقين حاصل شود.
[412]
[413]