مسائل متفرّقه شير دادن
مسأله 2580 :
مستحب است زنها مواظب باشند که هر بچّهاى را شير ندهند، زيرا ممکن است فراموش شود که به چه کسانى شير دادهاند و بعداً دو نفر محرم با يکديگر ازدواج نمايند.
مسأله 2581 :
کسانى که بواسطه شير خوردن، خويشى پيدا مىکنند مستحب است يکديگر را احترام نمايند، ولى از يکديگر ارث نمىبرند و حقهاى خويشى که انسان با خويشان خود دارد براى آنان نيست.
مسأله 2582 :
در صورتى که ممکن باشد، مستحب است بچّه را دو سال تمام شير بدهند.
مسأله 2583 :
اگر بواسطه شير دادن، حقّ شوهر از بين نرود، زن مىتواند بدون اجازه شوهر، بچّه ديگرى را شير دهد، ولى جايز نيست بچّهاى را شير دهد که بواسطه شير دادن به آن بچّه، به شوهر خود حرام شود، مثلاً اگر شوهر او دختر شيرخوارى را براى خود عقد کرده باشد و زن آن دختر را شير دهد، بنابر احتياط واجب آن زن بر شوهرش حرام ابدى مىشود و احتياطاً مرد بايد او را طلاق دهد و هرگز با او ازدواج نکند. و اگر شير مربوط به خود او باشد دختر شيرخوار نيز بر او حرام ابدى مىشود، و اگر شير از شوهر سابق باشد بنابر احتياط عقد او باطل است.
مسأله 2584 :
اگر کسى بخواهد زن برادرش به او محرم شود بايد دختر شيرخوارى را مثلاً دو روزه براى خود صيغه کند و در آن دو روز با شرايطىکه در مسأله 2565 گفته شد زن برادرش آن دختر را شير دهد که در اين صورت عقد دختر باطل مىشود و آن دختر بر او مَحرم و حرام ابدى مىشود و زن برادرش نيز با او محرم مىشود.
مسأله 2585 :
اگر مرد پيش از آن که زنى را براى خود عقد کند بگويد بواسطه شير خوردن، آن زن بر او حرام شده، مثلاً بگويد شير مادر او را خورده، نمىتواند با آن زن ازدواج کند، و اگر بعد از عقد بگويد و خود زن هم حرف او را قبول نمايد عقد باطل است، پس اگر مرد با او نزديکى نکرده باشد، يا نزديکى کرده باشد، ولى در وقت نزديکىکردن، زن بداند بر آن مرد حرام است، مهر ندارد و اگر بعد از نزديکى بفهمد که بر آن مرد حرام بوده، شوهر بايد مهر او را مطابق زنهايى که مثل او هستند بدهد.
مسأله 2586 :
اگر زن پيش از عقد بگويد بواسطه شير خوردن بر مردى حرام شده، نمىتواند با آن مرد ازدواج کند و اگر بعد از عقد بگويد، مثل صورتى است که مرد بعد از عقد بگويد که زن بر او حرام است و حکم آن در مسأله پيش گفته شد.
مسأله 2587 :
شير دادنى که علّت محرم شدن است به دو چيز ثابت مىشود:
اوّل: خبر دادن عدّهاى که انسان از گفته آنان يقين پيدا کند.
دوم: شهادت دو مرد عادل يا چهار زن که عادل باشند، ولى بايد شرايط شير دادن را هم بگويند، مثلاً بگويند ما ديده ايم که فلان بچّه بيست و چهار ساعت از پستان فلان زن شير خورده و چيزى هم در بين نخورده و همچنين ساير شرطها را که در مسأله 2565 گفته شد شرح دهند، ولى اگر معلوم باشد که شرايط را مىدانند و در عقيده با هم مخالف نيستند و با مرد و زن هم در عقيده مخالفت ندارند لازم نيست شرايط را شرح دهند.
مسأله 2588 :
اگر شکّ کنند بچّه به مقدارى که علّت محرم شدن است شير خورده يا نه، يا گمان داشته باشند که به آن مقدار شير خورده ولى گمان به حدّ اطمينان نرسد بچّه به کسىمحرم نمىشود ولى بهتر آن است که احتياط کنند.