زکات شتر و گاو و گوسفند
مسأله 1916 :
زکات شتر وگاو وگوسفند غير از شرطهايى که گفته شد دو شرطديگر دارد: اول - آن که حيوان در تمام سال بيکار باشد ولى اگر درتمام سال يکى دو روز کارکرده باشد, بنابر احـتياط زکات آن واجب است .
دوم - آن که در تمام سال از علف بيابان بچرد پس اگر تمام سال يا مقدارى از آن را از علف چيده شده , يا از زراعتى که ملک مالک يا ملک کس ديگر است بچرد زکات ندارد.
ولى اگر در تمام سال يک روزيا دو روز از علف مالک بخورد, بنابر احتياط زکات آن واجب مى باشد.
مسأله 1917 :
اگر انسان براى شتر وگاو وگوسفند خود چراگاهى را که کسى نکاشته بخرد, يا اجاره کند, يا براى چراندن در آن باج بدهد, بايد زکات را بدهد .
نصاب شتر
مسأله 1918 :
شتر دوازده نصاب دارد: اول - پنج شتر وزکات آن يک گوسفند است وتا شماره شتر به اين مقدار نرسدزکات ندارد.
دوم - ده شـتـر وزکـات آن دو گوسفند است .
سوم - پانزده شتر وزکات آن سه گوسفند است .
چهارم - بـيـسـت شـتر وزکات آن چهار گوسفند است .
پنجم -بيست وپنج شتر وزکات آن پنج گوسفند است .
ششم - بيست وشش شتر وزکات آن يک شتر است که داخل سال دوم شده باشد.
هفتم - سى وشـش شـتـر وزکـات آن يـک شتر است که داخل سال سوم شده باشد.
هشتم - چهل وشش شتر وزکـات آن يـک شـتر است که داخل سال چهارم شده باشد.
نهم - شصت ويک شتر وزکات آن يک شـتـر اسـت کـه داخل سال پنجم شده باشد.
دهم - هفتاد وشش شتر وزکات آن دو شتر است که داخـل سال سوم شده باشد.
يازدهم - نود و يک شتر و زکات آن دوشتر است که داخل سال چهارم شـده بـاشد.
دوازدهم - صد و بيست ويک شتروبالاتر از آن است , که بايد يا چهل تا چهل تا حساب کـنـد وبـراى هر چهل تا يک شترى بدهد که داخل سال سوم شده باشد, يا پنجاه تا پنجاه تا حساب کند وبراى هر پنجاه تا يک شترى بدهد که داخل سال چهارم شده باشد و يا با چهل و پنجاه حساب کند ولى در هر صورت , بايد طورى حساب کند که چيزى باقى نماند, يا اگرچيزى باقى مى ماند, از نـه شـتـر بـيشتر نباشد, مثلا اگر 140 شتر دارد, بايد براى صد تادو شتر که هر يک داخل سال چـهارم شده وبراى چهل تا يک شتر که داخل سال سوم شده بدهد و شترى که بعنوان زکات داده مـى شـود بـايـد ماده باشد و اگر ندارد نربدهد و چنانچه هيچ يک به سنهاى ذکر شده ندارد بايد بخرد و در خريدن نر يا ماده اختيار دارد.
مسأله 1919 :
زکات ما بين دو نصاب واجب نيست پس اگر شماره شترهايى که دارد از نصاب اول کـه پـنـج است بگذرد, تا به نصاب دوم که ده تا است نرسيده , فقطبايد زکات پنج تاى آن را بدهد.
همچنين است در نصابهاى بعد.
نصاب گاو
مسأله 1920 :
گاو دو نصاب دارد: نـصاب اول آن سى تا است که وقتى شماره گاو به سى رسيد اگر شرايطى را که گفته شد داشته باشد, بايد يک گوساله اى که داخل سال دوم شده از بابت زکات بدهد واحتياط لازم اين است که گـوسـالـه نر باشد.
نصاب دوم آن چهل است وزکات آن يک گوساله ماده اى است که داخل سال سوم شده باشد وزکات ما بين سى و چهل واجب نيست .
مثلا کسى که سى ونه گاو دارد, فقط بايد زکات سى تاى آنها را بدهدو نيز اگر از چهل گاو زيادتر داشته باشد تا به شصت نرسيده , فقط بايد زکات چهل تاى آن را بدهد.
و بعد از آن که به شصت رسيد, چون دو برابر نصاب اول را دارد,بايد دو گوساله اى که داخل سال دوم شده اند بدهد.
و همچنين هر چه بالا رود بايديا سى تا سى تا حساب کـنـد يا چهل تا چهل تا يا با سى وچهل حساب نمايد وزکات آن را به دستورى که گفته شد بدهد.
ولى بايد طورى حساب کند که چيزى باقى نماند, يا اگر چيزى باقى مى ماند از نه تا بيشتر نباشد, مـثـلا اگـر هفتاد گاو دارد, بايدبحساب سى و چهل حساب کند وبراى سى تاى آن زکات سى تا وبـراى چـهـل تـاى آن زکـات چـهل تا را بدهد, چون اگر بحساب سى تا حساب کند, ده تا زکات نداده مى ماند.
ولى در جايى که رعايت اين جهت ممکن نيست , مثل آن که پنجاه گاوداشته باشد احتياط آن است که چهل را بگيرد اگر چه بازهم ده تا زياد مى آيد.
نصاب گوسفند
مسأله 1921 :
گوسفند پنج نصاب دارد: اول - چـهـل , و زکات آن يک گوسفند است , و تا گوسفند به چهل نرسد زکات ندارد.
دوم - صد وبـيـست ويک , وزکات آن دوگوسفند است .
سوم - دويست ويک , وزکات آن سه گوسفند است .
چهارم - سيصد ويک , وزکات آن چهار گوسفند است .
پنجم - چهار صد وبالاتر از آن که بايد آنها را صـد تا صد تا حساب کند, وبراى هرصد تاى آنها يک گوسفند بدهد ولازم نيست زکات را از خود گـوسفندها بدهد, بلکه اگر گوسفند ديگرى بدهد, يا مطابق قيمت گوسفند پول ياجنس ديگر بدهدکافى است .
مسأله 1922 :
زکات ما بين دو نصاب واجب نيست , پس اگر شماره گوسفندهاى کسى از نصاب اول کـه چهل است بيشتر باشد تا به نصاب دوم که صد وبيست ويک است نرسيده , فقط بايد زکات چهل تاى آنها را بدهد وزيادى آنها زکات ندارد وهمچنين است در نصابهاى بعد.
مسأله 1923 :
زکات شتر و گاو و گوسفندى که به مقدار نصاب رسيده واجب است چه همه آنها نر باشند, يا ماده , يا بعضى نر باشند وبعضى ماده .
مسأله 1924 :
در زکات , گاو و گاو ميش يک جنس حساب مى شوند و شتر عربى و غير عربى يک جنس است .
و همچنين بز و ميش و شيشک در زکات با هم فرق ندارند.
مسأله 1925 :
اگر گوسفند براى زکات بدهد, بنابر احتياط واجب بايد اقلا داخل سال دوم شده باشد.
و اگر بز بدهد احتياطا بايد داخل سال سوم شده باشد .
مسأله 1926 :
گوسفندى را که بابت زکات مى دهد اگر قيمتش از قيمت گوسفندهاى متوس ط در بـيـن نـصـاب کـمـتـر بـاشـد اشـکـال دارد.
و بـهتر است گوسفندى را که قيمت آن از تمام گوسفندهايش بيشتر است بدهد.
و همچنين است در گاووشتر.
مسأله 1927 :
اگر چند نفر باهم شريک باشند هر کدام آنان که سهمش به نصاب اول رسيده , بايد زکات بدهد وبر کسى که سهم او کمتر از نصاب اول است زکات واجب نيست .
مسأله 1928 :
اگـر يـکنفر در چند جا گاو يا شتر يا گوسفند داشته باشد و روى هم به اندازه نصاب باشند, بايد زکات آنها را بدهد.
مسأله 1929 :
اگر گاو و گوسفند و شترى که دارد مريض ومعيوب هم باشند, بايدزکات آنها را بدهد.
مسأله 1930 :
اگر گاو وگوسفند وشترى که دارد مريض يامعيوب يا پيرباشند,مى تواند زکات را از خـود آنها بدهد.
ولى اگر همه سالم و بى عيب و جوان باشند,نمى تواند زکات آنها را از مريض , يا مـعـيـوب يـا پـيـر بـدهـد.
بـلکه اگر بعضى از آنها سالم وبعضى مريض ودسته اى معيوب ودسته ديـگربى عيب ومقدارى پيرومقدارى جوان باشند, احتياط واجب آن است که براى زکات آنها سالم وبى عيب و جوان بدهد.
مسأله 1931 :
اگر پيش از تمام شدن ماه يازدهم , گاو وگوسفند و شترى را که داردبا چيز ديگر عـوض کـنـد, يا نصابى را که دارد با مقدار نصاب از همان جنس عوض نمايد, مثلا چهل گوسفند بدهد وچهل گوسفند ديگر بگيرد, زکات بر او واجب نيست .
مسأله 1932 :
کسى که بايد زکات گاو وگوسفند وشتر را بدهد, اگر زکات آنها را ازمال ديگرش بدهد, تا وقتى شماره آنها از نصاب کم نشده , همه ساله بايد زکات رابدهد.
و اگر از خود آنها بدهد واز نـصـاب اول کـمتر شوند, زکات بر او واجب نيست ,مثلا کسى که چهل گوسفند دارد, اگر از مـال ديگرش زکات آنها را بدهد تا وقتى که گوسفندهاى او از چهل کم نشده , همه ساله بايد يک گوسفند بدهد و اگر از خود آنهابدهد تا وقتى به چهل نرسيده , زکات بر او واجب نيست .