معــاملات حـــرام
مسأله 2062 :
معاملات حرام شش است:
اول ـ خريد و فروش اعيان نجسه، مگر سگ شکارى و عبد کافر، مثل مردار و خنزير(خوک) و خمر و سگ
1 ـ وسائل باب 49 آداب التجاره حديث 3.
غيرشکارى و همچنين است بقيه نجاسات در صورتى که منفعت مُحلّله نداشته باشند، لکن در صورتى که گوشت مردار و تذکيه شده بهم مخلوط شده باشد، جايز است فروختن آن به کسانى که مردار را حلال مى دانند.
دوم ـ خريد و فروش مال غصبى.
ســوم ـ خريد و فروش چيزى که مال نيست مثل حيوانات درنده.
چهارم ـ معامله چيزى که منافع معمولى آن فقط کار حرام باشد، مانند اسباب قمار.
پنـجم ـ معامله اى که درآن ربا باشد.
شــشم ـ فروش جنسى که با چيز ديگر مخلوط است، در صورتى که آن چيز معلوم نباشد و فروشنده هم به خريدار نگويد، مثل فروختن روغنى که آنرا با پيه مخلوط کرده است و اين عمل را غش مى گويند.
مسأله 2063 :
فروختن چيز پاکى که نجس شده و آب کشيدن آن ممکن است اشکال ندارد، ولى اگر مشترى آن چيز را براى کارى بخواهد که شرط آن پاک بودن است مثلاً لباس است که مى خواهد با آن نماز بخواند، بنابر احتياط واجب بايد فروشنده، نجس بودن آنرا به او بگويد.
مسأله 2064 :
اگر چيز پاکى مانند روغن و نفت که آب کشيدن آن ممکن نيست نجس شود، چنانچه آنرا براى کارى بخواهند که شرطش پاک بودن است، مثلاً روغن نجس رابراى خوردن بخواهند، فروش آن حرام است. و اگر براى کارى بخواهند که شرط آن پاک بودن نيست مثلاً بخواهند نفت نجس را بسوزانند، فروش آن اشکال ندارد.
مسأله 2065 :
خريد و فروش دواهاى نجس حرام است اگر خوردنى باشد و معالجه با دواى طاهر ممکن باشد، ولى اگر پول را براى ظرف آن يا براى زحمت دوا فروش بدهند اشکال ندارد.
مسأله 2066 :
خريد و فروش روغن و دواهاى روان و عطرهائى که از ممالک غيراسلامى مى آورند، اگر نجس بودن آنها معلوم نباشد اشکال ندارد. ولى روغنى را که از حيوان بعد از جان دادن آن مى گيرند، چنانچه در شهر کفار از دست کافر بگيرند و از حيوانى باشد که اگر رگ آنرا ببرند خون از آن جستن مى کند، نجس است و معامله آن باطل مى باشد.
مسأله 2067 :
اگر روباه رابه غير دستورى که در شرع معين شده کشته باشند، يا خودش مرده باشد، خريد و فروش پوست آن حرام و معامله آن باطل است.
مسأله 2068 :
خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى که از ممالک غيراسلامى مى آورند، يا از دست کافر گرفته مى شود، باطل است. ولى اگر انسان بداند که آنها از حيوانى است که به دستور شرع کشته شده، خريد و فروش آنها اشکال ندارد. و همچنين اگر بداند که يک مقدار از گوشت يا پيه يا چرمى که از حيوانى است که مى داند تذکيه شده به آن مملکت غيراسلامى رفته، و احتمال بدهد که آنچه به دست او رسيده از همان تذکيه شده ها باشد و بقيه آن محل ابتلاء او نباشد، در اين صورت نيز خريد و فروش و استعمال آن اشکال ندارد.
مسأله 2069 :
خريد و فروش گوشت و پيه و چرمى که از دست مسلمان گرفته شود اشکال ندارد. ولى اگر انسان بداند که آن مسلمان آنرا از دست کافر گرفته و تحقيق نکرده که از حيوانى است که به دستور شرع کشته شده يا نه، خريدن آن حرام و معامله آن باطل است.
مسأله 2070 :
خريد و فروش مسکرات حرام و معامله آنها باطل است.
مسأله 2071 :
فروختن مال غصبى باطل است و فروشنده بايد پولى را که از خريدار گرفته به او برگرداند.
مسأله 2072 :
اگر خريدار قصدش اين باشد که پول جنس را ندهد معامله اشکال دارد.
مسأله 2073 :
اگر خريدارى بخواهد پول جنس را بعداً از حرام بدهد معامله صحيح است ولى بايد مقدارى را که بدهکار است از مال حلال بدهد.
مسأله 2074 :
خريد و فروش آلات لهو مثل تار و ساز حتى سازهاى کوچک حرام است.
مسأله 2075 :
اگر چيزى را که مى شود استفاده حلال از آن ببرند به قصد اين بفروشند که آنرا در حرام مصرف کنند مثلاً انگور را به اين قصد بفروشد که از آن شراب تهيه نمايند، معامله آن حرام و باطل است.
مسأله 2076 :
خريد و فروش مجسمه کراهت شديده دارد، ولى خريد و فروش صابونى که روى آن مجسمه دارد، اگر مقصود، معامله صابون باشد اشکال ندارد.
مسأله 2077 :
خريدن چيزى که از قمار، يا دزدى، يا از معامله باطل تهيه شده حرام است و اگر کسى آنرا بخرد، بايد به صاحب اصلى اش برگرداند.
مسأله 2078 :
اگر روغنى را که با پيه مخلوط است بفروشد، چنانچه آنرا معين کند مثلاً بگويد اين يک من روغن را مى فروشم، معامله به مقدار پيهى که در آن است باطل مى باشد و پولى که فروشنده براى پيه آن گرفته مال مشترى و پيه مال فروشنده است، و مشترى مى تواند معامله روغن خالصى را هم که در آنست بهم بزند ولى اگر آنرا معين نکند بلکه يک من روغن بفروشد، بعد روغنى که پيه دارد بدهد، مشترى مى تواند آن روغن را پس بدهد، و روغن خالص مطالبه نمايد.
مسأله 2079 :
اگر مقدارى از جنسى را که با وزن يا پيمانه مى فروشند، به زيادتر از همان جنس بفروشد، مثلاً يک من گندم را به يک من و نيم گندم بفروشد، ربا و حرام است، و گناه يک درهم ربا بزرگتر از آنست که انسان هفتاد مرتبه با محرم خود زنا کند، بلکه اگر يکى از دو جنس سالم و ديگرى معيوب، يا جنسِ يکى خوب و جنس ديگرى بد باشد، يا با يکديگر تفاوت قيمت داشته باشند، چنانچه بيشتر از مقدارى که مى دهد بگيرد، باز هم ربا و حرام است، پس اگر مسِ درست را بدهد و بيشتر از آن مس شکسته بگيرد، يا برنج صدرى را بدهد و بيشتر از آن برنج گرده بگيرد، يا طلاى ساخته را بدهد و بيشتر از آن طلاى نساخته بگيرد، ربا و حرام مى باشد.
مسأله 2080 :
اگر چيزى را که اضافه مى گيرد غير از جنسى باشد که مى فروشد، مثلاً يک من گندم به يک من گندم و يک قِران پول بفروشد باز هم ربا و حرام است بلکه اگر چيزى زيادتر نگيرد ولى شرط کند که خريدار عملى براى او انجام دهد، ربا و حرام مى باشد.
مسأله 2081 :
اگر کسى که مقدار کمتر را مى دهد چيزى اضافه کند، مثلاً يک من گندم و يک دستمال را به يک من ونيم گندم بفروشد، اشکال ندارد. وهمچنين است اگر از هر دو طرف چيزى زياد کنند مثلاً يک من گندم و يک دستمال را به يک من و نيم گندم و يک دستمال بفروشند.
مسأله 2082 :
اگر چيزى را که مثل پارچه با متر و ذرع مى فروشند يا چيزى را که مثل گردو و تخم مرغ با شماره معامله مى کنند، بفروشد و زيادتر بگيرد مثلاً ده تا تخم مرغ بدهد و يازده تا بگيرد اشکال ندارد.
مسأله 2083 :
جنسى را که در بعضى از شهرها با وزن يا پيمانه مى فروشند و در بعضى از شهرها با شماره معامله مى کنند در هر شهرى حکم همانجا را دارد.
مسأله 2084 :
اگر چيزى را که مى فروشد و عوضى راکه مى گيرد از يک جنس نباشد، زيادى گرفتن اشکال ندارد، پس اگر يک من برنج بفروشد و دو من گندم بگيرد معامله صحيح است.
مسأله 2085 :
اگر جنسى را که مى فروشد و عوضى را که مى گيرد از يک چيز عمل آمده باشد، بايد در معامله زيادى نگيرد، پس اگر يک من روغن گوسفند بفروشد و در عوض آن يک من و نيم پنير گوسفند بگيرد، ربا و حرام است.
مسأله 2086 :
جو و گندم در ربا يک جنس حساب مى شود، پس اگر يک من گندم بدهد و يک من و پنج سير جو بگيرد ربا و حرام است. و نيز اگر مثلاً ده من جو بخرد که سر خرمن ده من گندم بدهد، چون جو را نقد گرفته و بعد از مدتى گندم را مى دهد، مثل آنست که زيادى گرفته و حرام مى باشد.
مسأله 2087 :
اگر مسلمان از کافرى که در پناه اسلام نيست ربا بگيرد اشکال ندارد. و نيز پدر و فرزند، و زن و شوهر، مى توانند از يکديگر ربا بگيرند.