نماز مسافر (آیت الله محمد فاضل لنکرانی (ره))

نماز مسافر (آیت الله محمد فاضل لنکرانی (ره))

نماز مسافر

مسافر بايد نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط، شکسته بجا آورد يعنى دو رکعت بخواند:

شرط اوّل: آنکه سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد.

مسأله 1299 :

کسى که رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است اگر رفتن او کمتر از چهار فرسخ نباشد بايد نماز را شکسته بخواند بنابراين اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1300 :

اگر رفتن و برگشتن هشت فرسخ باشد بايد نماز را شکسته بخواند چه همان روز و شب بخواهد برگردد يا غير آن روز و شب.

مسأله 1301 :

اگر سفر مختصرى از هشت فرسخ کمتر باشد يا انسان نداند که سفر او هشت فرسخ است يا نه نبايد نماز را شکسته بخواند و چنانچه شک کند که سفر او هشت فرسخ است يا نه در صورتى که تحقيق کردن برايش مشقت دارد (البته مشقّت در نظر عرف نه مشقّت عقلى) بايد نمازش را تمام بخواند و اگر مشقّت (به معنايى که گفته شد) ندارد بنابر احتياط واجب بايد تحقيق کند که اگر دو عادل بگويند يا بين مردم معروف باشد که سفر او هشت فرسخ است نماز را شکسته بخواند

مسأله 1302 :

اگر يک عادل خبر دهد که سفر انسان هشت فرسخ است ظاهر اين است که با خبر عادل واحد سفر هشت فرسخ ثابت نمى شود و بايد نماز را تمام بخواند و احوط آن است که هم شکسته و هم تمام (جمع) بخواند.

مسأله 1303 :

کسى که يقين دارد سفر او هشت فرسخ است اگر نماز را شکسته بخواند و بعد بفهمد که هشت فرسخ نبوده بايد آن را چهار رکعتى بجا آورد و اگر وقت گذشته بنابر احتياط واجب قضا نمايد.

مسأله 1304 :

کسى که يقين دارد سفرش هشت فرسخ نيست يا شک دارد که هشت فرسخ هست يا نه چنانچه در بين راه بفهمد که سفر او هشت فرسخ بوده اگرچه کمى از راه باقى باشد بايد نماز را شکسته بخواند و اگر تمام خوانده دوباره شکسته بجا آورد.

مسأله 1305 :

اگر بين دو محلى که فاصله آنها کمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد کند اگرچه روى هم رفته هشت فرسخ شود بايد نماز را تمام بخواند.

[218]

مسأله 1306 :

اگر محلى دو راه داشته باشد يک راه آن کمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن هشت فرسخ يا بيشتر باشد چنانچه انسان از راهى که هشت فرسخ است به آنجا برود بايد نماز را شکسته بخواند و اگر از راهى که هشت فرسخ نيست برود بايد تمام بخواند.

مسأله 1307 :

اگر شهر ديوار دارد بايد ابتداى هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب کند و اگر ديوار ندارد بايد از خانه هاى آخر شهر حساب نمايد و در شهرهاى بزرگ خارق العاده خصوصيت و حکم خاصى از براى آن نيست در صورتى که خارج شدن از يک محلّه تا محله بعدى، در نظر عرف سفر به حساب نيايد.

شرط دوّم: آنکه از اوّل مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگر به جائى که کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند و بعد از رسيدن به آنجا قصد کند جائى برود که با مقدارى که آمده هشت فرسخ شود چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و به وطنش يا به جائى که مى خواهد ده روز آنجا بماند برگردد به شرط آنکه رفتن از چهار فرسخ کمتر نباشد، بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1308 :

کسى که نمى داند سفرش چند فرسخ است; مثلاً براى پيدا کردن گمشده اى مسافرت مى کند و نمى داند که چه مقدار بايد برود تا گمشده را پيدا کند، بايد نماز را تمام بخواند ولى در برگشتن چنانچه تا وطنش يا جائى که مى خواهد ده روز در آنجا بماند هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شکسته بخواند و نيز اگر در بين رفتن قصد کند که چهار فرسخ برود و برگردد چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود با شرط آنکه رفتن چهار فرسخ کمتر نباشد بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1309 :

مسافر در صورتى بايد نماز را شکسته بخواند که تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود پس کسى که از شهر بيرون مى رود و مثلاً قصدش اين است که اگر رفيق پيدا کند سفر هشت فرسخى برود چنانچه اطمينان دارد که رفيق پيدا مى کند بايد نماز را شکسته بخواند و اگر اطمينان ندارد بايد تمام بخواند.

مسأله 1310 :

کسى که قصد هشت فرسخ دارد اگرچه در هر روز مقدار کمى راه برود وقتى به جائى برسد که ديوار شهر را نبيند و اذان آن را نشود بايد نماز را شکسته بخواند ولى اگر در هر روز مقدار خيلى کمى راه برود که نگويند مسافر است بايد نمازش را تمام بخواند و احتياط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

[219]

مسأله 1311 :

کسى که در سفر به اختيار ديگرى است مانند نوکرى که با آقاى خود مسافرت مى کند چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1312 :

کسى که در سفر به اختيار ديگرى است اگر بداند يا گمان داشته باشد که پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1313 :

کسى که در سفر به اختيار ديگرى است اگر شک دارد که پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مى شود يا نه ظاهر اين است که بايد تمام بخواند مگر اطمينان به عدم مفارقت داشته باشد و نيز اگر شک او از اين جهت است که احتمال مى دهد مانعى براى سفر او پيش آيد چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد بايد نمازش را شکسته بخواند.

شرط سوّم: آنکه در بين راه از قصد خود برنگردد پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد يا مردد شود بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1314 :

اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود چنانچه تصميم داشته باشد که همان جا بماند يا بعد از ده روز برگردد يا در برگشتن و ماندن مردد باشد بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1315 :

اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد که برگردد بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1316 :

اگر براى رفتن به محلى حرکت کند و بعد از رفتن مقدارى از راه بخواهد جاى ديگرى برود چنانچه از محل اولى که حرکت کرده تا جائى که مى خواهد برود هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1317 :

اگر پيش از آنکه به هشت فرسخ برسد مردد شود که بقيه راه را برود يا نه و در موقعى که مردد است راه نرود و بعد تصميم بگيرد که بقيه راه را برود بايد تا آخر مسافرت نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1318 :

اگر پيش از آنکه به هشت فرسخ برسد مردد شود که بقيه راه را برود يا نه و در موقعى که مردّد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد که هشت فرسخ ديگر برود يا چهار فرسخ برود و برگردد، تا آخر مسافرت بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1319 :

اگر پيش از آنکه به هشت فرسخ برسد مردد شود که بقيه راه را

[220]

برود يا نه و در موقعى که مردد است مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد که بقيه راه را برود چنانچه باقى مانده سفر او هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد ولى بخواهد برود و برگردد، بايد نماز را شکسته بخواند ولى اگر راهى که پيش از مردد شدن و راهى که بعد از آن مى رود روى هم هشت فرسخ باشد، بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

شرط چهارم: آنکه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد يا ده روز يا بيشتر در جائى بماند، پس کسى که مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن بگذرد يا ده روز در محلى بماند بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1320 :

کسى که نمى داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مى گذرد يا نه يا ده روز در محلى مى ماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1321 :

کسى که نمى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد يا ده روز در محلّى بماند و نيز کسى که مردد است که از وطنش بگذرد يا ده روز در محلى بماند اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود باز هم بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر باقى مانده راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد بايد نماز را شکسته بخواند.

شرط پنجم: آنکه براى کار حرام سفر نکند و اگر براى کار حرامى مانند دزدى سفر کند بايد نماز را تمام بخواند و همچنين است اگر خودِ سفر، حرام باشد مثل آنکه سفر براى او ضرر داشته باشد يا زن بدون اجازه شوهر و فرزند با نهى پدر و مادر سفرى بروند که بر آنان واجب نباشد ولى اگر مثل سفر حج واجب باشد بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1322 :

سفرى که اسباب اذيت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگيرد.

مسأله 1323 :

کسى که سفر او حرام نيست و براى کارِ حرام هم سفر نمى کند اگرچه در سفر معصيتى انجام دهد مثلاً غيبت کند يا شراب بخورد بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1324 :

اگر مخصوصاً براى آنکه کار واجبى را ترک کند مسافرت نمايد، نمازش تمام است. پس کسى که بدهکار است اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طلب کار هم مطالبه کند چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و مخصوصاً براى فرار از

[221]

دادن قرض مسافرت نمايد بنابر احتياط واجب نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند ولى اگر مخصوصاً براى ترک واجب مسافرت نکند بايد نماز را شکسته بخواند و احتياط واجب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسأله 1325 :

اگر سفر او سفرِ حرام نباشد ولى حيوان سوارى يا مرکب ديگرى که سوار است غصبى باشد نمازش شکسته است ولى اگر در زمين غصبى مسافرت کند بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسأله 1326 :

کسى که با ظالم مسافرت مى کند اگر ناچار نباشد و مسافرت او کمک به ظالم باشد بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد يا مثلاً براى نجات دادن مظلومى با او مسافرت کند نمازش شکسته است.

مسأله 1327 :

اگر به قصد تفريح و گردش مسافرت کند حرام نيست و بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1328 :

اگر براى لهو و خوش گذرانى به شکار رود نمازش تمام است و چنانچه براى تهيّه معاش به شکار رود نمازش شکسته است و اگر براى کسب و زياد کردن مال برود احتياط واجب آن است که نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند ولى بايد روزه نگيرد.

مسأله 1329 :

کسى که براى معصيت سفر کرده موقعى که از سفر برمى گردد اگر توبه کرده بايد نماز را شکسته بخواند و اگر توبه نکرده بايد نماز را تمام بخواند. و اگر برگشتن از سفر در نظر عرف جزء رفتن به سفر، معصيت محسوب شود، احتياط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسأله 1330 :

کسى که سفر او سفر معصيت است اگر در بين راه از قصد معصيت برگردد چنانچه باقى مانده راه هشت فرسخ باشد يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد به شرط آنکه رفتن آن از چهار فرسخ کمتر نباشد بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1331 :

کسى که براى معصيت سفر نکرده اگر در بين راه قصد کند که بقيه راه را براى معصيت برود بايد نماز را تمام بخواند ولى نمازهائى را که شکسته خوانده صحيح است.

شرط ششم: آنکه از صحرانشينهائى نباشد که در بيابانها گردش مى کنند و هرجا که آب و خوراک براى خود و حشمشان پيدا کنند مى مانند و بعد از چندى به

[222]

جاى ديگر مى روند و صحرانشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.

مسأله 1332 :

اگر يکى از صحرانشينها براى پيدا کردن منزل و چراگاه حيواناتشان سفر کند چنانچه سفر او هشت فرسخ باشد احتياط واجب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسأله 1333 :

اگر صحرانشين براى زيارت يا حج يا تجارت و مانند اينها مسافرت کند بايد نماز را شکسته بخواند.

شرط هفتم: آنکه شغل او مسافرت نباشد بنابراين شتردار و راننده و چوبدار و کشتيبان و مانند اينها اگرچه براى بردن اثاثيه منزل خود مسافرت کنند در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخوانند ولى در سفر اول اگرچه طول بکشد نمازشان شکسته است.

مسأله 1334 :

کسى که شغلش مسافرت است اگر براى کار ديگرى مثلاً براى زيارت يا حج مسافرت کند بايد نماز را شکسته بخواند ولى اگر مثلاً راننده ماشين و اتومبيل خود را براى زيارت کرايه بدهد و در ضمن خودش هم زيارت کند بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1335 :

حمله دار يعنى کسى که فقط در ماههاى حج به مسافرت اشتغال مىورزد، نماز را بايد شکسته بخواند.

مسأله 1336 :

کسى که شغل او حمله دارى است و حاجيها را از راه دور به مکّه مى برد چنانچه تمام سال يا بيشتر سال را در راه باشد بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1337 :

کسى که در مقدارى از سال شغلش مسافرت است مثل شوفرى که فقط در تابستان يا زمستان اتومبيل خود را کرايه مى دهد بايد در زمانى که اشتغال به سفر دارد نماز را تمام بخواند، و احتياط مستحب آن است که هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسأله 1338 :

راننده و دوره گردى که در دو سه فرسخى شهر رفت و آمد مى کند چنانچه اتفاقاً سفر هشت فرسخى برود بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1339 :

کسى که شغلش مسافرت است اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند چه از اول قصد ماندن ده روز را داشته باشد و چه بدون قصد بماند بايد در سفر اولى که بعد از ده روز مى رود نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1340 :

کسى که شغلش مسافرت است اگر در غير وطن خود ده روز

[223]

بماند در سفر اولى که بعد از ده روز مى رود بايد نماز را شکسته بخواند. و اگر از اول قصد ده روز ماندن را نداشته باشد، به احتياط واجب جمع بخواند.

مسأله 1341 :

اشخاصى که شغلشان در سفر است، مانند دانشجويانى که جهت تحصيل به شهر ديگر مى روند و معمولاً جمعه ها به وطن خود برمى گردند يا معلمان و کارمندان و کارگرانى که همه روزه از وطنشان براى کار و شغل به مسافت شرعى مى روند و شب برمى گردند، بنابر احتياط نمازشان شکسته است و روزه آنها صحيح نيست مگر اينکه در محل کار قصد ده روز کنند.

مسأله 1342 :

کسى که در شهرها سياحت مى کند و براى خود وطنى اختيار نکرده بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1343 :

کسى که شغلش مسافرت نيست اگر مثلاً در شهرى يا در دهى جنسى دارد که براى حمل آن مسافرتهاى پى در پى مى کند، بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1344 :

کسى که از وطنش صرف نظر کرده و مى خواهد وطن ديگرى براى خود اختيار کند اگر شغلش مسافرت نباشد بايد در اين مسافرت نماز را شکسته بخواند.

شرط هشتم: آنکه به حد ترخّص برسد يعنى از وطنش به قدرى دور شود که ديوار شهر را نبيند و صداى اذان را هم نشود ولى بايد در هوا غبار يا چيز ديگرى نباشد که از ديدن ديوار و شنيدن اذان جلوگيرى کند، و لازم نيست به قدرى دور شود که مناره و گنبد را نبيند يا ديوارها پيدا نباشد، بلکه همين قدر که ديوار کاملاً تشخيص داده نشود کافى است، و کسى که از جائى که قصد کرده ده روز در آنجا بماند به قصد هشت فرسخ خارج شود تا به حد ترخص نرسيده بنابر احتياط واجب بايد نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند و حد ترخص در بلاد کبيره منطقه اى است که منزل شخص در آن منطقه قرار دارد.

مسأله 1345 :

کسى که به سفر مى رود اگر به جائى برسد که اذان را نشنود ولى ديوار شهر را ببيند يا ديوارها را نبيند ولى صداى اذان را بشنود چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند بنابر احتياط واجب بايد هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسأله 1346 :

مسافرى که به وطنش برمى گردد وقتى ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند ولى مسافرى که مى خواهد ده روز

[224]

در محلى بماند وقتى ديوار آنجا را ببيند و صداى اذانش را بشنود بنابر احتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد تا به منزل برسد يا نماز را هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسأله 1347 :

هرگاه شهر در بلندى باشد که از دور ديده شود يا به قدرى گود باشد که اگر انسان کمى دور شود ديوار آن را نبيند کسى که از آن شهر مسافرت مى کند وقتى به اندازه اى دور شود که اگر آن شهر در زمين هموار بود ديوارش از آنجا ديده نمى شد بايد نماز را شکسته بخواند و نيز اگر پستى و بلندى خانه ها بيشتر از معمول باشد بايد ملاحظه معمول را بنمايد.

مسأله 1348 :

اگر از محلى مسافرت کند که خانه و ديوار ندارد وقتى به جائى برسد که اگر آن محل ديوار داشت از آنجا ديده نمى شد بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1349 :

اگر به قدرى دور شود که نداند صدائى را که مى شنود صداى اذان است يا صداى ديگر بايد نماز را شکسته بخواند ولى اگر بفهمد اذان مى گويند لکن کلمات آن را تشخيص ندهد بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1350 :

اگر به قدرى دور شود که اذان خانه هاى آخر شهر را نشنود ولى اذان شهر را که معمولاً در جاى بلند مى گويند بشنود نبايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1351 :

اگر به جائى برسد که اذان شهر را که معمولاً در جاى بلند مى گويند نشنود ولى اذانى را که در جاى خيلى بلند مى گويند بشنود، بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1352 :

اگر چشم يا گوش او يا صداى اذان غير معمولى باشد در محلى بايد نماز را شکسته بخواند که چشم متوسط ديوار خانه ها را نبيند و گوش متوسط صداى اذان معمولى را نشنود.

مسأله 1353 :

اگر بخواهد در محلى نماز بخواند که شک دارد به حد ترخص يعنى جائى که اذان را نشنود و ديوار را نبيند رسيده يا نه بايد نماز را تمام بخواند و در موقع برگشتن اگر شک کند که به حد ترخص رسيده يا نه بايد شکسته بخواند و چون در بعضى موارد اشکال پيدا مى کند يا آنجا نماز نخواند يا هم شکسته و هم تمام بخواند.

مسأله 1354 :

مسافرى که در سفر از وطن خود عبور مى کند وقتى به جائى برسد که ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1355 :

مسافرى که در بين مسافرت به وطنش رسيده تا وقتى که در

[225]

آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و برگردد وقتى به جائى برسد که ديوار وطن را نبيند و صداى اذان آن را نشنود بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1356 :

محلى که انسان در آنجا به دنيا آمده باشد و وطن پدر و مادرش نيز باشد يا خودش آنجا را براى زندگى هميشگى اختيار کرده باشد وطن او است.

مسأله 1357 :

اگر قصد دارد در محلى که وطن اصليش نيست مدتى را اگرچه طولانى باشد، بماند و بعد به جاى ديگر برود آنجا وطن او حساب نمى شود.

مسأله 1358 :

تا انسان قصد ماندن هميشگى در جائى که غير وطن اصلى خودش است نداشته باشد وطن او حساب نمى شود مگر آنکه بدون قصد رفتن آنقدر بماند که مردم محل بگويند اينجا وطن اوست.

مسأله 1359 :

کسى که در دو محل زندگى مى کند; مثلاً شش ماه در شهرى و شش ماه در شهر ديگر مى ماند هردو وطن او است اما اگر بيشتر از دو محل را براى زندگى خود اختيار کرده باشد بنابر احتياط واجب بايد نماز را در محل سومى و مازاد هم شکسته بخواند و هم تمام.

مسأله 1360 :

در غير وطن اصلى و وطن غير اصلى که ذکر شد در جاهاى ديگر اگر قصد اقامه نکند نمازش شکسته است چه ملکى در آنجا داشته باشد يا نداشته باشد و چه در آنجا شش ماه مانده باشد يا نمانده باشد.

مسأله 1361 :

اگر به جائى برسد که وطن اصلى او بوده و عملاً از آنجا صرف نظر کرده يا به جائى برسد که وطن غير اصلى او بوده و ديگر قصد ماندن در آنجا را ندارد، نبايد نماز را تمام بخواند اگرچه وطن ديگرى هم براى خود اختيار نکرده باشد.

مسأله 1362 :

مسافرى که قصد دارد ده روز پشت سرهم در محلى بماند يا مى داند که بدون اختيار ده روز در محلى مى ماند در آن محل بايد نمازهاى خود را تمام بخواند.

مسأله 1363 :

مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند لازم نيست قصد ماندن شب اول يا شب يازدهم را داشته باشد و همين که قصد کند از اذان صبح روز اوّل تا غروب روز دهم بماند بايد نماز را تمام بخواند و همچنين اگر مثلاً قصدش اين باشد که از ظهر روز اول تا ظهر روز يازدهم بماند بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1364 :

مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند در صورتى بايد

[226]

نماز را تمام بخواند که بخواهد تمام ده روز را در يک جا بماند، پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و کوفه بماند بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1365 :

مسافرى که مى خواهد ده روز در محلى بماند اگر از اول قصد داشته باشد که در بين ده روز به اطراف آنجا برود چنانچه جائى که مى خواهد برود از مقدار ترخّص شهر دورتر نباشد بايد در همه ده روز نماز را تمام بخواند و اگر از مقدار ترخص دورتر و کمتر از مسافت شرعى باشد چنانچه بخواهد 5 ساعت يا 6 ساعت ولو در همه ده روز برود و برگردد; بايد نماز را تمام بخواند، مشروط بر اينکه شب را در محلى که قصد کرده بماند.

مسأله 1366 :

مسافرى که تصميم ندارد ده روز در جائى بماند مثلاً قصدش اين است که اگر رفيقش بيايد يا منزل خوبى پيدا کند ده روز بماند بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1367 :

کسى که تصميم دارد ده روز در محلى بماند اگرچه احتمال دهد که براى ماندن او مانعى پيش بيايد، در صورتى که مردم به احتمال او اعتنائى نکنند بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1368 :

اگر مسافر بداند که مثلاً ده روز يا بيشتر، به آخر ماه مانده و قصد کند که تا آخر ماه در جائى بماند بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر نداند تا آخر ماه چقدر مانده و قصد کند که تا آخر ماه بماند بايد نماز را شکسته بخواند اگرچه از موقعى که قصد کرده تا آخر ماه ده روز يا بيشتر باشد.

مسأله 1369 :

اگر مسافر قصد کند که ده روز در محلى بماند چنانچه پيش از خواندن يک نماز چهار رکعتى از ماندن منصرف شود يا مردد شود که در آنجا بماند يا به جاى ديگر برود، بايد نماز را شکسته بخواند و اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتى از ماندن منصرف شود يا مردد شود، تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1370 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند اگر روزه بگيرد و بعدازظهر از ماندن در آنجا منصرف شود چنانچه يک نماز چهار رکعتى خوانده باشد روزه اش صحيح است و تا وقتى که در آنجا هست بايد نمازهاى خود را تمام بخواند و اگر يک نماز چهار رکعتى نخوانده باشد روزه آن روزش صحيح است اما نمازهاى خود را بايد شکسته بخواند و روزهاى بعد هم نمى تواند روزه بگيرد.

[227]

مسأله 1371 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند اگر از ماندن منصرف شود و شک کند که پيش از آنکه از قصد ماندن برگردد يک نماز چهار رکعتى خوانده يا نه بايد نمازهاى خود را شکسته بخواند.

مسأله 1372 :

اگر مسافر به نيت اينکه نماز را شکسته بخواند مشغول نماز شود و در بين نماز تصميم بگيرد که ده روز يا بيشتر بماند بايد نماز را چهار رکعتى تمام نمايد.

مسأله 1373 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در جائى بماند اگر در بين نماز چهار رکعتى از قصد خود برگردد چنانچه مشغول رکعت سوّم نشده بايد نماز را دو رکعتى تمام کند و بقيه نمازهاى خود را هم شکسته بخواند و اگر مشغول رکعت سوّم شده نمازش باطل است و تا وقتى در آنجا هست بايد نماز را شکسته بخواند اگرچه داخل در رکوع رکعت سوّم شده باشد اگرچه احتياط واجب آن است که نماز را تمام بخواند و دو رکعت شکسته هم بخواند.

مسأله 1374 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند اگر بيشتر از ده روز در آن جا بماند تا وقتى که مسافرت نکرده بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره قصد ماندن ده روز کند.

مسأله 1375 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند بايد روزه واجب را بگيرد و مى تواند روزه مستحبى را هم بجا آورد و نماز جمعه و نافله ظهر و عصر و عشا را هم بخواند.

مسأله 1376 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در جائى بماند اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتى بخواهد به جائى که کمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد به محل اقامه خود، بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1377 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در جائى بماند اگر بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتى بخواهد به جاى ديگرى که کمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند بايد در رفتن و در جائى که قصد ماندن ده روز کرده نمازهاى خود را تمام بخواند ولى اگر جائى که مى خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد بايد موقع رفتن نمازهاى خود را شکسته بخواند و چنانچه در آنجا قصد ماندن ده روز کرد نمازش را تمام بخواند.

مسأله 1378 :

مسافرى که قصد کرده ده روز در محلى بماند اگر بعد از خواندن

[228]

يک نماز چهار رکعتى بخواهد به جائيکه کمتر از چهار فرسخ است برود چنانچه مردد باشد که به محل اولش برگردد يا نه، يا به کلى از برگشتن به آنجا غافل باشد يا بخواهد برگردد ولى مردد باشد که ده روز در آنجا بماند يا نه يا آن که از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد بايد از وقتى که مى رود تا برمى گردد و بعد از برگشتن نمازهاى خود را تمام بخواند

مسأله 1379 :

اگر به خيال اين که رفقايش مى خواهند ده روز در محلى بمانند قصد کند که ده روز در آنجا بماند و بعد از خواندن يک نماز چهار رکعتى بفهمد که آنها قصد نکرده اند اگرچه خودش هم از ماندن منصرف شود تا مدتى که در آنجا هست بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1380 :

اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ، سى روز در محلى بماند و در تمام سى روز در رفتن و ماندن مردد باشد بعد از گذشتن سى روز اگرچه مقدار کمى در آنجا بماند بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ در رفتن بقيه راه مردد شود از وقتى که مردد مى شود بايد نماز را تمام بخواند.

مسأله 1381 :

مسافرى که مى خواهد نه روز يا کمتر در محلى بماند اگر بعد از آنکه نه روز يا کمتر را در آنجا ماند بخواهد دوباره نه روز ديگر يا کمتر بماند و همين طور تا سى روز گذشت، از روز سى و يکم بايد نماز را تمام بخواند اگرچه به مقدار يک نماز بماند.

مسأله 1382 :

مسافرى که سى روز مردد بوده در صورتى بايد نماز را تمام بخواند که سى روز را در يکجا بماند پس اگر مقدارى از آن را در جائى و مقدارى را در جاى ديگر بماند بعد از تمام شدن سى روز هم بايد نماز را شکسته بخواند.

مسائل متفرقه

مسأله 1383 :

مسافر مخيّر است در شهر مکّه و شهر مدينه و مسجد کوفه نمازش را تمام بخواند يا شکسته، و در اين سه مکان فرقى بين بناء اصلى و اوّليّه و آنچه بعد اضافه شده نمى باشد، و نيز مسافر مى تواند در حرم و رواق حضرت سيدالشّهداء(عليه السلام)بلکه در مسجد متصل به حرم نماز را تمام يا شکسته بخواند.

مسأله 1384 :

کسى که مى داند مسافر است و بايد نماز را شکسته بخواند اگر در غير چهار مکانى که در مسأله پيش گفته شد عمداً نمازش را تمام بخواند، نمازش

[229]

باطل است. و نيز اگر فراموش کند که نماز مسافر شکسته است و تمام بخواند بنابر احتياط واجب بايد اگر وقت هم گذشته قضا نمايد.

مسأله 1385 :

کسى که مى داند مسافر است و بايد نماز را شکسته بخواند اگر بدون توجه و به طور عادت نمازش را تمام بخواند نمازش باطل است و نيز اگر حکم مسافر و سفر خود را فراموش کرده باشد در صورتى که وقت داشته باشد نمازش را دوباره بخواند بلکه اگر وقت هم گذشته باشد بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.

مسأله 1386 :

مسافرى که نمى داند بايد نماز را شکسته بخواند، اگر تمام بخواند نمازش صحيح است.

مسأله 1387 :

مسافرى که مى داند بايد نماز را شکسته بخواند اگر بعضى از خصوصيات آن را نداند مثلاً نداند که در سفر هشت فرسخى بايد شکسته بخواند چنانچه تمام بخواند در صورتى که وقت باقى است بايد نماز را شکسته بخواند و اگر وقت گذشته قضاى نماز شکسته را بايد بجا آورد.

مسأله 1388 :

مسافرى که مى داند بايد نماز را شکسته بخواند اگر به گمان اينکه سفر او کمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند وقتى بفهمد سفرش هشت فرسخ بوده نمازى را که تمام خوانده بايد دوباره شکسته بخواند و اگر وقت هم گذشته قضاى آن را به صورت شکسته بخواند.

مسأله 1389 :

اگر فراموش کند که مسافر است و نماز را تمام بخواند چنانچه در وقت يادش بيايد بايد شکسته بجا آورد و اگر بعد از وقت يادش بيايد قضاى آن نماز بر او واجب نيست ولى اگر به علت نسيانِ حکم بوده، به احتياط واجب قضاى آن را در خارجِ وقت بجا آورد.

مسأله 1390 :

کسى که بايد نماز را تمام بخواند اگر شکسته بجا آورد در هر صورت نمازش باطل است.

مسأله 1391 :

اگر مشغول نماز چهار رکعتى شود و در بين نماز يادش بيايد که مسافر است يا ملتفت شود که سفر او هشت فرسخ است چنانچه به رکوع رکعت سوّم نرفته باشد بايد نماز را دو رکعتى تمام بخواند و اگر به رکوع رکعت سوّم رفته نمازش باطل است، و در صورتى که به مقدار خواندن يک رکعت هم وقت داشته باشد بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1392 :

اگر مسافر بعضى از خصوصيات نماز مسافر را نداند مثلاً نداند که

[230]

اگر چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن برگردد بايد شکسته بخواند چنانچه به نيّت نماز چهار رکعتى مشغول نماز شود و پيش از رکوع رکعت سوّم مسأله را بفهمد بايد نماز را دو رکعتى تمام کند و اگر در رکوع ملتفت شود نمازش باطل است و در صورتى که به مقدار يک رکعت از وقت هم مانده باشد بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1393 :

مسافرى که بايد نماز را تمام بخواند اگر به واسطه ندانستن مسأله به نيّت نماز دو رکعتى مشغول نماز شود و در بين نماز مسأله را بفهمد بايد نماز را چهار رکعتى تمام کند، و احتياط مستحب آن است که بعد از تمام شدن نماز دوباره آن نماز را چهار رکعتى بخواند.

مسأله 1394 :

مسافرى که نماز نخوانده اگر پيش از تمام شدن وقت به وطنش برسد يا به جائى برسد که مى خواهد ده روز در آنجا بماند بايد نماز را تمام بخواند و کسى که مسافر نيست اگر در اول وقت نماز نخواند و مسافرت کند در سفر بايد نماز را شکسته بخواند.

مسأله 1395 :

اگر از مسافرى که بايد نماز را شکسته بخواند نماز ظهر و عصر يا عشاء قضا شود بايد آن را دو رکعتى قضا نمايد اگرچه بخواهد در وطن قضاى آن را بجا آورد، و اگر از کسى که مسافر نيست يکى از اين سه نماز قضا شود بايد چهار رکعتى قضا نمايد اگرچه در سفر بخواهد آن را قضا نمايد.

مسأله 1396 :

مستحب است مسافر، بعد از هر نمازى که شکسته مى خواند سى مرتبه بگويد: «سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُاللهِ وَلااِلهَ اِلاّاللهُ وَاللهُ اَکْبَر».

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

نماز مسافر

No image

نماز مسافر

No image

نماز مسافر

No image

نماز مسافر

No image

نماز مسافر

No image

نماز مسافر

No image

نماز مسافر

No image

نماز مسافر

Powered by TayaCMS