احکام صلح
مسأله 2175 :
صلح آن است که انسان با ديگري سازش کند که مقداري از مال يا منفعت مال خود را ملک او کند، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد که او هم در عوض، مقداري از مال يا منفعت مال خود را به او واگذار نمايد، يا از طلب يا حقّي که دارد بگذرد بلکه اگر بدون آن که عوض بگيرد مقداري از مال يا منفعت مال خود را به کسي واگذار کند، يا از طلب يا حقّ خود بگذرد بازهم صلح صحيح است.
مسأله 2176 :
دو نفري که چيزي را بيکديگر صلح ميکنند، بايد بالغ وعاقل باشند وممنوع التصرّف نباشند و کسي آنها را مجبور نکرده باشد و قصد صلح داشته باشند.
مسأله 2177 :
لازم نيست صيغه صلح به عربي خوانده شود، بلکه با هر لفظي که بفهماند باهم صلح وسازش کردهاند، صحيح است.
مسأله 2178 :
اگر کسي گوسفندهاي خود را به چوپان بدهد که مثلاً يک سال نگهداري کند و از شير آن استفاده نمايد ومقداري روغن بدهد، چنانچه شير گوسفند را در مقابل زحمتهاي چوپان و آن روغن صلح کند، صحيح است ولي اگر گوسفند را يک ساله به چوپان اجاره دهد که از شير آن استفاده کند و در عوض، مقداري روغن بدهد اشکال دارد بلکه جائز نيست.
مسأله 2179 :
اگر کسي بخواهد طلب يا حقّ خود را به ديگري صلح کند در صورتي صحيح است که او قبول نمايد، ولي اگر بخواهد از طلب يا حقّ خود بگذرد قبول کردن او لازم نيست.
مسأله 2180 :
اگر انسان مقدار بدهي خود را بداند وطلبکار او نداند، چنانچه طلکبار طلب خود را بکمتر از مقداري که هست صلح کند، مثلاً پنجاه تومان طلبکار باشد وطلب خود را به ده تومان صلح نمايد زيادي براي بدهکار حلال نيست، مگر آن که مقدار بدهي خود را به او بگويد و او را راضي کند، يا طوري باشد که اگر مقدار طلب خود را ميدانست، به آن مقدار صلح ميکرد يا اين که مصالحه مبني بر عموم احتمالات بوده باشد مثلاً مصالحه مينمايد طلب خود را بده تومان ومصالحه پنجاه تومان هم در ضمن مورد رضايت طلبکار بوده در اين صورت نيز مصالحه صحيح است، ولي در صورت اتّحاد جنس، صلح جائز نيست، اگر مستلزم ربا باشد.
مسأله 2181 :
اگر بخواهند دو چيزي را که از يک جنس ووزن آنها معلوم است به يکديگر صلح کنند، احتياط واجب آن است که وزن يکي بيشتر از ديگري نباشد، ولي اگر وزن آنها معلوم نباشد، اگرچه احتمال دهند که وزن يکي بيشتر از ديگري است، صلح جائز است.
مسأله 2182 :
اگر دو نفر از يکديگر طلبکار باشند، يا دو نفر از دو نفر ديگر طلبکار باشند وبخواهند طلبهاي خود را بيکديگر صلح کنند، چنانچه طلب آنان از يک جنس ووزن آنها يکي باشد مثلاً هردو ده من گندم طلبکار باشند، مصالحه آنان صحيح است و همچنين است اگر جنس طلب آنان يکي نباشد مثلاً يکي ده من برنج وديگري دوازده من گندم طلبکار باشد ولي اگر طلب آنان از يک جنس وچيزي باشد که معمولاً با وزن يا پيمانه آن را معامله ميکنند، در صورتي که وزن يا پيمانه آنها مساوي نباشد، مصالحه آنان اشکال دارد.
مسأله 2183 :
اگر از کسي طلبي دارد که بايد بعد از مدّتي بگيرد، اگر هرآينه مقداري از طلب خود را گذشت کند وبقيّه را نقد بگيرد اشکال ندارد.
مسأله 2184 :
اگر دو نفر چيزي را باهم صلح کنند، با رضايت يکديگر ميتوانند صلح را به هم بزنند و نيز اگر در ضمن معامله براي هردو يا يکي از آنان حقّ به هم زدن معامله را قرار داده باشند، کسي که آن حقّ را دارد ميتواند صلح را به هم بزند.
مسأله 2185 :
تا وقتي خريدار وفروشنده از مجلس معامله متفرّق نشدهاند ميتوانند معامله را به هم بزنند و نيز اگر مشتري حيواني را بخرد، تا سه روز حقّ به هم زدن معامله را دارد و همچنين اگر پول جنسي را که نقد خريده تا سه روز ندهد وجنس را تحويل نگيرد، فروشنده ميتواند معامله را به هم بزند، ولي کسي که مالي را صلح ميکند در اين سه صورت حقّ به هم زدن صلح را ندارد و در هشت صورت ديگر که در احکام خريد وفروش گفته شد ميتواند صلح را به هم بزند.
مسأله 2186 :
اگر چيزي را که به صلح گرفته معيوب باشد، ميتواند صلح را به هم بزند، ولي اگربخواهد تفاوت قيمت صحيح ومعيوب را بگيرد، اشکال دارد.
مسأله 2187 :
هرگاه مال خود را بکسي صلح نمايد و با او شرط کند که بعد از مرگ من بايد چيزي را که بتو صلح کردم وقف کني، و او هم اين شرط را قبول کند، بايد به شرط عمل نمايد.