احکام خيابانهايي که به وسيله دولت کشيده ميشود
مسأله 2919 :
خيابانهايي که جديداً احداث ميشود وخانه واملاک مردم در مسير آن قرار ميگيرد ودولت به جبر واعمال زور آنها را خراب وخيابان کشي ميکند، ظاهر اين است که پس از خيابان کشي عبور از آنجاها جائز باشد، چون عرفاً در حکم مالي است که تلف شده باشد و به عبور کردن از آنجا تصرّف در اموال مردم گفته نميشود ومانند کوزه و يا ظرف شکسته وخرد شده ميباشد، که صاحبان آن املاک نسبت به آنها اولويّت دارند واين اولويّت مانع از تصرّف ديگران نميشود واما آنچه از آثار ومصالح آن املاک باقي ميماند از ملک مالک خارج نشده است و در صورتي که دولت آنها را غصب کرده باشد، خريد وفروش آنها جائز نيست.
مسأله 2920 :
مساجدي که در مسير خيابانها قرار ميگيرد و جزو خيابان ميشود، ظاهر اين است که بعد از خيابان شدن از عنوان مسجد بودن خارج ميشود بنابراين بايد در اينگونه موارد ما بين احکام مربوط به عنوان مسجديّت واحکامي که تابع صدق عنوان مسجد بودن وصدق نکردن آن است وبين احکام وقف تفصيل قائل شد از جمله احکام مسجد اين است که حرام است نجس کردن مسجد وواجب است برطرف کردن نجس از مسجد و جائز نيست شخص جنب و يا زن حائض مکث در مسجد کند و ديگر احکامي که تابع عنوان مسجد بودن است، اين قبيل احکام با برطرف شدن عنوان مسجديّت برداشته ميشود، گرچه احتياط مستحبّ آن است که با رفتن عنوان مسجدي، آن احکام باز رعايت شود.
و از احکام وقف بودن اين است که جائز نيست تصرّف کردن در مواد موجود در محل وقف از سنگ وچوب وخود زمين وغيره وجائز نيست خريد وفروش آنها مگر اين که با اجازه حاکم شرع يا وکيل او که آنچه پس از خراب شدن قابل فروش بوده باشد، بفروشند ومبلغ آن را در نزديکترين مسجد ديگري مصرف نمايند و يا خود مواد باقيمانده بنا را در مسجد ديگر نزديک آن مصرف نمايند و از اين بيان حکم مدارس وحسينيههايي که در مسير خيابانها قرار ميگيرند وخراب ميشوند، معلوم گرديد در صورتي که وقف بوده باشند با خراب کردن آنها زمين ومواد بنا از وقفيّت خارج نميشود وتصرّف در آنها وخريد وفروش آنها جائز نيست مگر با اجازه حاکم شرع يا وکيل اوکه پس از فروش پول آنها را در نزديکترين مدرسه يا حسينيّه ديگري مصرف کنند و يا خود مواد باقيمانده را در اينگونه محلها با رعايت نزديکترين آنها بکار ببرند.
مسأله 2921 :
جائز است عبور ومرور از زمين مساجدي که در خيابان واقع شده و همچنين جائز است عبور از زمينهاي مدارس ديني وحسينيههايي که در خيابان واقع شدهاند.
مسأله 2922 :
آنچه از زمين مساجدي که بعد از خيابان کشيدن باقي مانده است اگر به اندازهاي باشد که ميشود از آنها براي نماز وساير عبادات استفاده کرد، تمام احکام مساجد بر آن باقيمانده مترتب است و اگر شخص متجاوزي آنجا را دکان ومحل کار و يا خانه قرار دهد، آيا جائز است استفاده از آن به همان نحوي که قرار داده شده است؟
در اين مورد بايد تفصيل قائل شد. اگر استفاده از آن با مسجد بودن منافات ندارد مانند خوردن وخوابيدن در آن محل، در اين صورت اين نوع استفادهها بي شبهه جائز است، چون مانع از استفاده در جهت مسجديت مانند اقامه نماز جماعت ومجالس وعظ وتبليغ از طرف غاصب ميباشد و با بودن اين مانع وعدم امکان استفاده در آن جهات مسجديت استفاده در جهات ديگر مانع ندارد مانند اين است مسجدي که در يک محل متروک قرار گرفته و از آن استفاده مسجدي نميشود، مانعي ندارد که زمين آن مسجد محل زراعت قرار داده شود، در صورتي که با اين عمل از مسجد بودن عرفاً ساقط نگردد ولي جائز نيست در آن محل کارهاي منافي با مسجديت انجام داد، مانند اين که محل بازي و يا محل لهو ولعب ومانند اينها قرار گيرد، اگر متجاوزي آن مسجد را محل براي کاري که منافات با مسجديت دارد قرار داده باشد استفاده از آنجا براي آن نوع کارها جائز نيست.
مسأله 2923 :
قبرستانهاي مسلمانها اگر در مسير خيابان قرار گيرد چنانچه زمين آن قبرستان ملک کسي بوده باشد آن حکم املاک شخصي است که قبلاً گفته شد و اگر وقف کرده باشند، حکم آن نيز گفته شد واين در صورتي است که عبور ومرور از آن زمينها موجب هتک وبيحرمتي به مردههاي مسلمانان نشود و اگر راه قرار دادن وعبور از آنها موجب هتک بوده باشد عبور از آنها جائز نيست.
و اگر نه ملک کسي بوده ونه وقف ميباشد زمين باير وبدون مالک بودهقبرستانشده است،درصورتي که هتکبهمردهها نشود،تصرّف در آنها جائزاست.
واز اينجا حکم مصالح باقيمانده از آنها بعد از خرابي معلوم ميگردد که در فرض اوّل تصرّف در آنها وخريد وفروش آنها بدون اجازه مالک جائز نيست و در صورت دوم تصرّف در آنها احتياج به اجازه متولي وقف دارد وپول آنچه فروخته شود، بايد مصرف نزديکترين قبرستان بشود و در فرض سوم بدون احتياج به اجازه کسي تصرّف در آنها جائز است.