شرايط عقد
مسأله 2434 :
عقد ازدواج چند شرط دارد :
اول : آن که بنابر احتياط واجب به عربى صحيح خوانده شود ، و اگر خود مرد و زن نتوانند صيغه را به عربى صحيح بخوانند ، مى توانند به غير عربى بخوانند ، ولى بايد لفظى بگويند که معنى " زوجت " و " قبلت " را بفهماند ، هر چند احتياط مستحب آن است که اگر ممکن باشد کسى را که مى تواند به عربى صحيح بخواند وکيل کنند .
دوم : مرد و زن يا وکيل آنها که صيغه را مى خوانند قصد انشاء داشته باشند ، يعنى اگر خود مرد و زن صيغه را مى خوانند ، زن به گفتن " زوجتک نفسي " قصدش اين باشد که خود را زن او قرار دهد ، و مرد به گفتن " قبلت التزويج " زن بودن او را براى خود قبول نمايد ، و اگر وکيل مرد و زن صيغه را مى خوانند ، به گفتن " زوجت " و " قبلت " قصدشان اين باشد که مرد و زنى که آنان را وکيل کرده اند زن و شوهر شوند .
سوم : کسى که صيغه را مى خواند بايد عاقل باشد ، و اما کسى که بالغ نيست ولى قادر بر انشاء عقد است ، در صورتى که بدون اذن و اجازه ء ولى براى خودش صيغه را بخواند باطل است ، و با اذن يا اجازه ء ولى مانعى ندارد ، و در صورتى که صيغه را به وکالت از غير بخواند ، عقدش صحيح است .
چهارم : اگر وکيل زن و شوهر يا ولى آنها صيغه را مى خوانند ، در موقع عقد ، زن و شوهر را معين کنند ، مثلا اسم آنها را ببرند يا به آنها اشاره نمايند ، پس کسى که چند دختر دارد اگر به مردى بگويد : " زوجتک احدى بناتي " يعنى زن تو نمودم يکى از
دخترانم را و او بگويد " قبلت " يعنى قبول کردم ، چون در موقع عقد دختر را معين نکرده اند عقد باطل است .
پنجم : زن و مرد به ازدواج راضى باشند ، ولى اگر زن ظاهرا با کراهت اذن دهد و معلوم باشد قلبا راضى است ، عقد صحيح است .
مسأله 2435 :
اگر در عقد يک حرف غلط خوانده شود که معنى آن را عوض کند ، عقد باطل است .
مسأله 2436 :
کسى که دستور زبان عربى را نمى داند ، اگر عقد را صحيح بخواند و معناى هر کلمه اى از عقد را بداند و از هر لفظى معناى آن را قصد نمايد ، مى تواند عقد را بخواند .
مسأله 2437 :
اگر زنى را براى مردى بدون اذن آنان عقد کنند ، و بعد زن و مرد آن عقد را اجازه نمايند ، عقد صحيح است .
مسأله 2438 :
اگر زن و مرد يا يکى از آن دو را به ازدواج اکراه نمايند ، در صورتى که عقد را خود آنها خوانده باشند ، اگر بعد از خواندن عقد راضى شوند ، عقد صحيح است ، ولى اگر ديگرى خوانده است در صورتى که اجازه کنند - مثلا بگويند به آن عقد راضى هستيم - عقد صحيح است .
مسأله 2439 :
پدر و جد پدرى مى توانند براى فرزند نابالغ يا ديوانهء خود که با حال ديوانگى بالغ شده ازدواج کنند ، و بعد از آن که آن طفل بالغ شد يا ديوانه عاقل گرديد ، اگر ازدواجى که براى او کرده اند مفسده اى نداشته ، نمى تواند آن را به هم بزند ، و اگر مفسده اى داشته مى تواند آن را امضاء يا رد نمايد ، ولى د ر صورتى که دختر و پسر نابالغ را پدرانشان به يکديگر تزويج کنند ، چنانچه پس از بلوغشان اجازه نکنند احتياط به طلاق يا عقد جديد ترک نشود .
مسأله 2440 :
دخترى که به حد بلوغ رسيده و رشيده است - يعنى مصلحت خود را تشخيص مى دهد - اگر بخواهد شوهر کند ، چنانچه باکره باشد - بنابر احتياط واجب - بايد از پدر يا جد پدرى خود اجازه بگيرد ، و اجازه ء مادر و برادر لازم نيست .
مسأله 2441 :
اگر دختر باکره نباشد ، يا اين که باکره باشد ولى اجازه گرفتن از پدر يا جد پدرى ممکن نباشد ، يا حرجى باشد و دختر حاجت به شوهر کردن داشته باشد ، اجازه ء پدر و جد پدرى لازم نيست .
مسأله 2442 :
اگر پدر يا جد پدرى براى پسر نابالغ خود زن بگيرد ، پسر بايد بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد ، و بنابر احتياط واجب از خرج قبل از بلوغ - در صورت تمکين زن و تمکن پسر از لذت بردن - به صلح يا غير آن يقين به برائت ذمه حاصل کند .
مسأله 2443 :
اگر پدر يا جد پدرى براى پسر نابالغ خود زن بگيرد ، چنانچه پسر در موقع عقد مالى داشته مديون مهر زن است ، و اگر موقع عقد مالى نداشته پدر يا جد او بايد مهر زن را بدهند .