احکام نذر و عهد و قسم خوردن (آیت الله سید علی محمد دستغیب)

احکام نذر و عهد و قسم خوردن (آیت الله سید علی محمد دستغیب)

احکام نذر و عهد

مسأله 2733 :

نذر آن است که انسان ملتزم شود که کار خيرى را براى خدا بجا آورد، يا کارى را که نکردن آن بهتر است براى خدا ترک نمايد.

مسأله 2734 :

در نذر بايد صيغه خوانده شود و لازم نيست آن را به عربى‌بخوانند؛ پس اگر بگويد چنانچه مريض من خوب شود، براى خدا بر من است که ده تومان به فقير بدهم، نذر او صحيح است.

مسأله 2735 :

نذر کننده بايد مکلّف و عاقل باشد و به اختيار و قصد خود نذر کند، بنابراين نذر کردن کسى که او را مجبور کرده‌اند، يا بواسطه عصبانى شدن، بى اختيار نذر کرده صحيح نيست.

مسأله 2736 :

شخص مفلس يعنى کسى که ورشکست شده و آدم سفيهى که مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف مى‌کند، چنانچه با حال سفاهت بالغ شده باشد يا حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش جلوگيرى کرده باشد نذرهاى مربوط به مالش صحيح نيست.

مسأله 2737 :

نذر زن اگر مزاحم حقوق شوهر باشد بى‌اجازه شوهر باطل است.

مسأله 2738 :

اگر زن با اجازه شوهر نذر کند شوهرش نمى‌تواند نذر او را به هم بزند، يا او را از عمل کردن به نذر جلوگيرى نمايد.

مسأله 2739 :

هرگاه فرزند نذرى کند اگرچه بدون اجازه پدر هم باشد بايد به آن نذر عمل کند. امّا اگر عمل به آن، موجب اذيت و آزار پدر يا مادر باشد نذر باطل مى‌شود.

مسأله 2740 :

انسان کارى را مى‌تواند نذر کند که انجام آن برايش ممکن باشد، بنابراين کسى که نمى‌تواند پياده کربلا برود، اگر نذر کند که پياده برود، نذر او صحيح نيست.

مسأله 2741 :

اگر نذر کند که کار حرام يا مکروهى را انجام دهد، يا کار واجب يا مستحبّى را ترک کند، نذر او صحيح نيست.

مسأله 2742 :

اگر نذر کند که کار مباحى را انجام دهد يا ترک نمايد، چنانچه بجا آوردن آن و ترکش از هر جهت مساوى باشد، نذر او صحيح نيست و اگر انجام آن از جهتى بهتر باشد و انسان به قصد همان جهت نذر کند، مثلاً نذر کند غذايى را بخورد که براى عبادت قوَّت بگيرد نذر او صحيح است. و نيز اگر ترک آن از جهتى بهتر باشد و انسان براى همان جهت نذر کند که آن را ترک نمايد مثلاً براى اين که دود مضر است نذر کند که آن را استعمال نکند، نذر او صحيح مى‌باشد.

مسأله 2743 :

اگر نذر کند نماز واجب خود را در جايى بخواند که به خودى خود ثواب نماز در آنجا زياد نيست مثلاً نذر کند نماز را در اتاق بخواند، چنانچه نماز خواندن در آنجا از جهتى بهتر باشد مثلاً بواسطه اين که خلوت است انسان حضور قلب پيدا مى‌کند، نذر صحيح است.

مسأله 2744 :

اگر نذر کند عملى را انجام دهد، بايد همان طور که نذر کرده بجا آورد پس اگر نذر کند که روز اوّل ماه صدقه بدهد، يا روزه بگيرد، يا نماز اوّل ماه بخواند چنانچه قبل از آن روز يا بعد از آن بجا آورد کفايت نمى‌کند. و نيز اگر نذر کند که وقتى مريض او خوب شد صدقه بدهد، چنانچه پيش از آن که خوب شود صدقه را بدهد کافى نيست.

مسأله 2745 :

اگر نذر کند روزه بگيرد ولى وقت و مقدار آن را معيّن نکند چنانچه يک روز روزه بگيرد کافى است. و اگر نذر کند نماز بخواند و مقدار و خصوصيات آن را معيّن نکند، اگر يک نماز دو رکعتى بخواند کفايت مى‌کند و اگر نذر کند صدقه بدهد و جنس و مقدار آن را معيّن نکند، اگر چيزى بدهد که بگويند صدقه داده، به نذر عمل کرده است و اگر نذر کند کارى براى خدا بجا آورد، در صورتى که يک نماز بخواند يا يک روز روزه بگيرد، يا چيزى صدقه بدهد، نذر خود را انجام داده است.

مسأله 2746 :

اگر نذر کند روز معيّنى را روزه بگيرد، بايد همان روز را روزه بگيرد و چنانچه در آن روز مسافرت کند قضاى آن روز بر او واجب است.

مسأله 2747 :

اگر انسان از روى اختيار به نذر خود عمل نکند بايد کفّاره بدهد يعنى يک بنده آزاد کند يا به شصت فقير طعام دهد يا دو ماه پى در پى روزه بگيرد.

مسأله 2748 :

اگر نذر کند که تا وقت معيّنى عملى را ترک کند، بعد از گذشتن آن وقت مى‌تواند آن عمل را بجا آورد و اگر پيش از گذشتن وقت از روى فراموشى يا ناچارى انجام دهد، چيزى بر او واجب نيست ولى باز هم لازم است که تا آن وقت آن عمل را بجا نياورد و چنانچه دوباره پيش از رسيدن آن وقت بدون عذر آن عمل را انجام دهد، بايد به مقدارى که در مسأله پيش گفته شد کفّاره بدهد.

مسأله 2749 :

کسى که نذر کرده عملى را ترک کند و وقتى براى آن معيّن نکرده است اگر از روى فراموشى، يا ناچارى، يا ندانستن، آن عمل را انجام دهد کفّاره بر او واجب نيست. ولى چنانچه از روى اختيار آن را انجام داد براى دفعه اوّل بايد کفّاره بدهد و دفعات بعد از آن کفّاره ندارد، مگر اينکه نذر کرده باشد عملى را مستمرّاً انجام ندهد.

مسأله 2750 :

اگر نذر کند که در هر هفته روز معيّنى مثلاً روز جمعه را روزه بگيرد چنانچه يکى از جمعه‌ها عيد فطر يا قربان باشد يا در روز جمعه عذر ديگرى مانند حيض براى او پيدا شود، بايد آن روز را روزه نگيرد و احتياطاً قضاى آن را بجا آورد.

مسأله 2751 :

اگر نذر کند که مقدار معيّنى صدقه بدهد چنانچه پيش از دادن صدقه بميرد، لازم نيست آن مقدار را از مال او صدقه بدهند.

مسأله 2752 :

اگر نذر کند که به فقير معيّنى صدقه بدهد، نمى‌تواند آن را به فقير ديگر بدهد، ولى اگر آن فقير بميرد، لازم نيست به ورثه او بدهد.

مسأله 2753 :

اگر نذر کند که به زيارت يکى از امامان: مثلاً به زيارت حضرت اباعبداللَّه‌(ع) مشرف شود، چنانچه به زيارت امام ديگر برود کافى‌نيست و اگر بواسطه عذرى نتواند آن امام‌(ع) را زيارت کند چيزى بر او واجب نيست.

مسأله 2754 :

کسى که نذر کرده زيارت برود و غسل زيارت و نماز آن را نذر نکرده، لازم نيست آنها را بجا آورد.

مسأله 2755 :

اگر براى حرم يکى از امامان يا امامزادگان چيزى نذر کند بايد آن را به مصارف حرم برساند از قبيل فرش و پرده و روشنايى و اگر براى امام‌(ع) يا امامزاده نذر کند مى‌تواند به خدّامى که مشغول خدمت هستند بدهد، چنانچه مى‌تواند به مصارف حرم يا ساير کارهاى خير به قصد بازگشت ثواب آن به منذور له برساند.

مسأله 2756 :

اگر براى خود امام‌(ع) چيزى نذر کند، چنانچه مصرف معيّنى را قصد کرده بايد به همان مصرف برساند و اگر مصرف معيّنى را قصد نکرده بايد به فقرا و زوّار بدهد، يا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را هديه آن امام نمايد و همچنين است اگر چيزى را براى امامزاده‌اى نذر کند.

مسأله 2757 :

گوسفندى را که براى صدقه، يا براى يکى از امامان: نذر کرده‌اند پشم آن و مقدارى که چاق مى‌شود جزء نذر است و اگر پيش از آن که به مصرف نذر برسد شير بدهد، بايد به مصرف نذر برسانند. امّا اگر بچّه بياورد، آن بچّه مال کسى است که نذر کرده، مگر اينکه نذرش شامل آن نيز باشد.

مسأله 2758 :

هرگاه نذر کند که اگر مريض او خوب شود، يا مسافر او بيايد عملى را انجام دهد، چنانچه معلوم شود که پيش از نذر کردن، مريض خوب شده، يا مسافر آمده است، عمل کردن به نذر لازم نيست.

مسأله 2759 :

اگر پدر يا مادر نذر کند که دختر خود را به سيّد شوهر دهد بعد از آن که دختر به تکليف رسيد اختيار با خود اوست و نذر آنها اعتبار ندارد.

مسأله 2760 :

هرگاه با خدا عهد کند که اگر به حاجت شرعى خود برسد کار خيرى را انجام دهد، بعد از آن که حاجتش برآورده شد بايد آن کار را انجام دهد و نيز اگر بدون آن که حاجتى داشته باشد، عهد کند که عمل خيرى را انجام دهد، آن عمل بر او واجب مى‌شود.

مسأله 2761 :

در عهد هم مثل نذر بايد صيغه خوانده شود و نيز کارى را که عهد مى‌کند انجام دهد، بايد نکردنش بهتر از انجام آن نباشد.

مسأله 2762 :

اگر به عهد خود عمل نکند، بايد کفّاره بدهد يعنى شصت فقير را سير کند، يا دو ماه روزه بگيرد يا يک بنده آزاد کند.

احکام قسم خوردن‌

مسأله 2763 :

اگر قسم بخورد که کارى را انجام دهد يا ترک کند، مثلاً قسم بخورد که روزه بگيرد، يا دود استعمال نکند، چنانچه عمداً مخالفت کند، بايد کفّاره بدهد، يعنى يک بنده آزاد کند، يا ده فقير را سير کند، يا آنان را بپوشاند و اگر اينها را نتواند بايد سه روز پى در پى روزه بگيرد.

مسأله 2764 :

قسم چند شرط دارد:

اوّل: کسى که قسم مى‌خورد بايد بالغ و عاقل باشد و اگر مى‌خواهد راجع به مال خودش قسم بخورد بايد در حال بالغ شدن سفيه نباشد و حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع نکرده باشد و از روى قصد و اختيار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچّه و ديوانه و مست و کسى که مجبورش کرده‌اند، درست نيست و همچنين است اگر در حال عصبانى بودن بدون قصد قسم بخورد.

دوم: کارى را که قسم مى‌خورد انجام دهد، بايد حرام و مکروه نباشد و کارى را که قسم مى‌خورد ترک کند، بايد واجب و مستحب نباشد و اگر قسم بخورد که کار مباحى را بجا آورد، بايد ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نيز اگر قسم بخورد کار مباحى را ترک کند بايد انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد.

سوم: به يکى از اسامى خداوند متعال که براى غير ذات مقدّس او بکار نمى‌رود مانند «اللَّه» و «خدا» قسم بخورد و نيز اگر به اسمى قسم بخورد که براى غير خدا هم بکار برده مى‌شود ولى به قدرى براى خدا استفاده مى‌شود که هر وقت کسى آن اسم را بگويد، ذات مقدّس حق در نظر مى‌آيد، مثل آن که به خالق و رازق قسم بخورد صحيح است. بلکه اگر به لفظى قسم بخورد که از آن بدون قرينه، خدا به نظر نمى‌آيد ولى او قصد خدا را کند بنابر احتياط بايد به آن قسم عمل نمايد.

چهارم: قسم را به زبان بياورد و اگر بنويسد يا در قلبش آن را قصد کند صحيح نيست ولى آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحيح است.

پنجم: عمل کردن به قسم براى او ممکن باشد و اگر موقعى که قسم مى‌خورد ممکن باشد و بعد تا آخر وقتى که براى قسم معيّن کرده عاجز شود يا برايش مشقّت داشته باشد، قسم او از وقتى که عاجز شده به هم مى‌خورد.

مسأله 2765 :

قسم خوردن فرزند بدون اجازه پدر و مادر اگر موجب اذيت و آزار آنها شود صحيح نيست. و همچنين اگر زن بدون اجازه شوهر قسمى بخورد که عمل کردن به آن قسم، مزاحم حقّ شوهر باشد.

مسأله 2766 :

اگر انسان از روى فراموشى يا ناچارى به قسم عمل نکند، کفّاره بر او واجب نيست و همچنين است اگر مجبورش کنند که به قسم عمل ننمايد. و قسمى که آدم وسواسى مى‌خورد، مثل اين که مى‌گويد واللَّه الان مشغول نماز مى‌شوم و بواسطه وسواس مشغول نمى‌شود، اگر وسواس او طورى باشد که بى اختيار به قسم عمل نکند کفّاره ندارد.

مسأله 2767 :

کسى که قسم مى‌خورد، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ مى‌باشد، ولى اگر براى اين که خودش يا مسلمان ديگرى را از شرّ ظالمى نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد بلکه گاهى واجب مى‌شود و اين جور قسم خوردن غير از قسمى است که در مسائل پيش گفته شد.

Powered by TayaCMS