مُبطِلات نماز
مسأله 1153 :
دوازده چيز نماز را باطل مي کند و آنها را مبطلات مي گويند:
اوّل: آنکه در بين نماز يکي از شرطهاي آن از بين برود، مثلاً در بين نماز بفهمد مکانش غصبي است.
دوّم: آنکه در بين نماز عمداً يا سهواً يا از روي ناچاري، چيزي که وضو يا غسل را باطل مي کند پيش آيد، مثلاً بول از او بيرون آيد، ولي کسي که نمي تواند از بيرون آمدن بول و غائط خودداري کند، اگر در بين نماز بول يا غائط از او خارج شود چنانچه به دستوري که در احکام وضو گفته شد رفتار نمايد نمازش باطل نمي شود و نيز اگر در بين نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتي که به دستور استحاضه رفتار کرده باشد نمازش صحيح است.
مسأله 1154 :
کسي که بي اختيار خوابش برده اگر نداند که در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن بايد نمازش را دوباره بخواند، ولي اگر تمام شدن نماز را بداند و شک کند که خواب در بين نماز بوده يا بعد نمازش صحيح است.
مسأله 1155 :
گر بداند به اختيار خودش خوابيده و شک کند که بعد از نماز بوده، يا در بين نماز يادش رفته که مشغول نماز است و خوابيده نمازش صحيح است.
مسأله 1156 :
اگر در حال سجده از خواب بيدار شود و شک کند که در سجده آخر نماز است يا در سجده شکر، بايد آن نماز را دوباره بخواند.
سوّم: از مبطلات نماز آن است که مثل بعض کساني که شيعه نيستند دستها را رويهم بگذارد.
مسأله 1157 :
هرگاه براي ادب دستها را روي هم بگذارد اگرچه مثل آنها نباشد بنابر احتياط واجب بايد نماز را دوباره بخواند، ولي اگر از روي فراموشي يا ناچاري يا براي کار ديگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را رويهم بگذارد اشکال ندارد.
چهارم: از مبطلات نماز آن است که بعد از خواند حمد، آمين بگويد. ولي اگر اشتباهاً يا از روي تقيّه بگويد، نمازش باطل نمي شود.
[195]
پنجم: از مبطلات نماز آن است که عمداً يا از روي فراموشي پشت به قبله کند، يا به طرف راست يا چپ قبله برگردد، بلکه اگر عمداً به قدري برگردد که نگويند رو به قبله است، اگرچه به طرف راست يا چپ نرسد، نمازش باطل است.
مسأله 1158 :
اگر عمداً يا سهواً سر را به قدري برگرداند که بتواند پشت سر را ببيند نماز باطل است ولي اگر سر را کمي بگرداند عمداً باشد يا اشتباهاً نمازش باطل نمي شود.
ششم: از مبطلات نماز آن است که عمداً کلمه اي را بگويد که داراي معني باشد خواه يک حرف باشد يا بيشتر و قصد معني بکند نمازش باطل است و اگر سهواً بگويد، نمازش باطل نمي شود.
مسأله 1159 :
اگر کلمه اي بگويد که يک حرف دارد، چنانچه آن کلمه معني داشته باشد مثل (ق) که در زبان عرب به معناي اين است که "نگهداري کن" چنانچه معني آن را بداند و قصد آن معني را نمايد نمازش باطل مي شود، بلکه اگر قصد معناي آن را نکند ولي ملتفت معناي آن باشد احتياط واجب آن است که نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1160 :
سرفه کردن و آروغ زدن و آه کشيدن در نماز اشکال ندارد، ولي گفتن آخ و آه و مانند اينها که دو حرف است اگر عمدي باشد نماز را باطل مي کند.
مسأله 1161 :
اگر کلمه اي را به قصد ذکر بگويد مثلاً به قصد ذکر بگويد: "الله اکبر" ولي در موقع گفتن آن، صدا را بلند کند که چيزي را به ديگري بفهماند اشکال ندارد ولي چنانچه به قصد اينکه چيزي را به کسي بفهماند آن را بگويد اگرچه قصد ذکر هم داشته باشد نماز باطل مي شود.
مسأله 1162 :
خواندن قرآن در نماز، غير از چهار سوره اي که سجده واجب دارد و در احکام جنابت گفته شد و نيز دعا کردن در نماز اشکال ندارد ولي احتياط واجب اين است که به عربي باشد.
مسأله 1163 :
اگر چيزي از حمد و سوره و ذکرهاي نماز را عمداً يا احتياطاً چند مرتبه بگويد اشکال ندارد ولي اگر از روي وسواس چند مرتبه بگويد نماز باطل مي شود.
مسأله 1164 :
در حال نماز، انسان نبايد به ديگري سلام کند و اگر ديگري به او سلام کند بايد طوري جواب دهد که سلام مقدّم باشد مثلاً بگويد: "اَلسّلامُ عَلَيْکم" يا
[196]
"سَلام عَلَيْکم"و نبايد "عَلَيْکمُ السَّلامُ" بگويد.
مسأله 1165 :
انسان بايد جواب سلام را چه در نماز يا در غير نماز فوراً بگويد و اگر عمداً يا از روي فراموشي جواب سلام را به قدري طول دهد که اگر جواب بگويد جواب آن سلام حساب نشود چنانچه در نماز باشد نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نيست.
مسأله 1166 :
بايد جواب سلام را طوري بگويد که سلام کننده بشنود و اگر سلام کننده کر باشد بايد با بلند کردن صدا يا به اشاره طوري جواب او را بدهد که بشنود يا متوجّه جواب سلام شود.
مسأله 1167 :
نمازگزار بايد جواب سلام را به قصد جواب بگويد نه به قصد دعا.
مسأله 1168 :
اگر زن يا مرد نامحرم يا بچّه مميّز يعني بچّه اي که خوب و بد را مي فهمد به نمازگزار سلام کند نمازگزار مي تواند جواب او را بدهد و بهتر است به قصد دعا جواب بگويد.
مسأله 1169 :
اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد معصيت کرده ولي نمازش صحيح است.
مسأله 1170 :
اگر کسي به نمازگزار غلط سلام کند به طوري که سلام حساب نشود جواب او واجب نيست و اگر سلام حساب شود جواب او واجب است و بهتر است به قصد دعا جواب بدهد.
مسأله 1171 :
جواب سلام کسي که از روي مسخره يا شوخي سلام مي کند واجب نيست، و احتياط واجب آن است که در جواب سلام مرد و زن غير مسلمان بگويد "عليک".
مسأله 1172 :
اگر کسي به عدّه اي سلام کند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولي اگر يکي از آنان جواب دهد کافي است.
مسأله 1173 :
اگر کسي به عدّه اي سلام کند و فردي که سلام کننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد، باز هم جواب سلام او بر آن عدّه واجب است.
مسأله 1174 :
اگر به عدّه اي سلام کند و کسي که بين آنها مشغول نماز است شک کند که سلام کننده قصد سلام کردن به او را هم داشته يا نه، نبايد جواب بدهد، و همچنين است اگر بداند که قصد او را هم داشته ولي ديگري جواب سلام را بدهد. امّا اگر بداند که قصد او را هم داشته و ديگري جواب ندهد بايد جواب او را بدهد.
[197]
مسأله 1175 :
سلام کردن مستحب است و خيلي سفارش شده است که سواره به پياده و ايستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
مسأله 1176 :
اگر دو نفر با هم به يکديگر سلام کنند بر هر يک واجب است جواب سلام ديگري را بدهد.
مسأله 1177 :
در غير نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگويد مثلاً اگر کسي گفت: "سَلامٌ عليکم" در جواب بگويد: سَلامٌ عَلَيْکمْ وَرَحْمَةُ الله.
هفتم: از مبطلات نماز خنده با صدا و ترجيع است، و بنابر احتياط واجب خنده با صدا اگرچه ترجيع نداشته باشد و عمدي باشد و چنانچه سهواً هم با صدا بخندد به طوري که صورت نماز از بين برود نماز باطل است ولي لبخند نماز را باطل نمي کند.
مسأله 1178 :
اگر براي جلوگيري از صداي خنده حالش تغيير کند، مثلاً رنگش سرخ شد چنانچه به حدّي باشد که از صورت نمازگزار خارج شود نمازش باطل است.
هشتم: از مبطلات نماز آن است که براي کار دنيا عمداً با صدا گريه کند، و احتياط واجب آن است که براي کار دنيا بي صدا هم گريه نکند، ولي اگر از ترس خدا يا براي آخرت گريه کند، آهسته باشد يا بلند اشکال ندارد، بلکه از بهترين اعمال است.
نهم: از مبطلات نماز کاري است که صورت نماز را بهم بزند مثل دست زدن، رقصيدن و به هوا پريدن و مانند اينها، کم باشد يا زياد، عمداً باشد يا از روي فراموشي فرقي ندارد. ولي کاري که صورت نماز را بهم نزند مثل اشاره کردن به دست اشکال ندارد.
مسأله 1179 :
اگر در بين نماز به قدري ساکت بماند که از صورت نمازگزار خارج شود نمازش باطل مي شود.
مسأله 1180 :
اگر در بين نماز کاري انجام دهد يا مدّتي ساکت شود و شک کند که نماز بهم خورده يا نه، نمازش صحيح است.
دهم: از مبطلات نماز خوردن و آشاميدن است، اگر در نماز طوري بخورد يا بياشامد که صورت نماز بهم بخورد نمازش باطل مي شود حتّي اگر صورت نماز بهم نخورد بنابر احتياط واجب نماز باطل مي شود.
مسأله 1181 :
احتياط واجب آن است که در نماز از خوردن و آشاميدني که موالات عرفي نماز را به هم مي زند اجتناب کند، هرچند صورت نماز از بين نرود.
مسأله 1182 :
اگر در بين نماز، ذرّاتي از غذا که در دهان يا لاي دندانها باقيمانده
[198]
فرو ببرد نماز را باطل نمي کند. ولي اگر قند يا شکر و مانند اينها در دهان مانده باشد و مقصودش آن باشد که در حال نماز کم کم آب شود و فرو رود نمازش اشکال پيدا مي کند.
يازدهم: از مبطلات نماز شک در رکعتهاي نماز دو رکعتي يا سه رکعتي يا شک در دو رکعت اوّل نمازهاي چهار رکعتي است.
دوازدهم: از مبطلات نماز آن است که رکن نماز را عمداً يا سهواً کم يا زياد کند، يا چيزي را که رکن نيست عمداً کم يا زياد نمايد.
مسأله 1183 :
اگر بعد از نماز شک کند که در بين نماز کاري که نماز را باطل مي کند انجام داده يا نه نمازش صحيح است.
چيزهايي که در نماز مکروه است
مسأله 1184 :
مکروه است در نماز صورت را کمي به طرف راست يا چپ بگرداند و چشمها را هم بگذارد يا به طرف راست يا چپ بگرداند و با ريش و دست خود بازي کند و انگشتها را داخل هم نمايد و آب دهان بيندازد و به خط قرآن يا کتاب يا خط انگشتري نگاه کند، و نيز مکروه است در موقع خواندن حمد و سوره و گفتن ذکر، براي شنيدن حرف کسي ساکت شود، بلکه هر کاري که خضوع و خشوع را از بين ببرد مکروه مي باشد.
مسأله 1185 :
موقعي که انسان خوابش مي آيد و نيز موقع خودداري کردن از بول و غائط، مکروه است نماز بخواند، و همچنين پوشيدن جوراب تنگ که پا را فشار دهد در نماز مکروه مي باشد، و غير از اينها مکروهات ديگري هم در کتابهاي مفصّل فقهي گفته شده است.
مواردي که مي توان نماز واجب را شکست
مسأله 1186 :
شکستن نماز واجب از روي اختيار حرام است، ولي براي حفظ جان و مال و جلوگيري از ضرر مالي يا بدني مانعي ندارد.
مسأله 1187 :
اگر حفظ جان خود يا کسي که حفظ جان او واجب است يا حفظ مالي که نگهداري آن واجب مي باشد بدون شکستن نماز ممکن نباشد بايد نماز را بشکند، ولي شکستن نماز براي مالي که اهميّت ندارد مکروه است.
[199]
مسأله 1188 :
اگر در وسعت وقت مشغول نماز باشد و طلبکار، طلب خود را از او مطالبه کند چنانچه بتواند در بين نماز طلب او را بدهد، بايد در همان حال بپردازد و اگر بدون شکستن نماز، دادن طلب او ممکن نيست بايد نماز را بشکند و طلب او را بدهد، بعد نماز را بخواند.
مسأله 1189 :
اگر در بين نماز بفهمد که مسجد نجس است، چنانچه وقت تنگ باشد بايد نماز را تمام کند، و اگر وقت وسعت دارد و تطهير مسجد نماز را بهم نمي زند بايد در بين نماز تطهير کند، بعد بقيّه نماز را بخواند و اگر نماز را بهم مي زند بايد نماز را بشکند و مسجد را تطهير نمايد بعد نماز را بخواند.
مسأله 1190 :
کسي که بايد نماز را بشکند، اگر نماز را تمام کند معصيت کرده ولي نماز او صحيح است اگرچه احتياط مستحب آن است که دوباره بخواند.
مسأله 1191 :
اگر پيش از آنکه به اندازه رکوع خم شود، يادش بيايد که اذان و اقامه را فراموش کرده، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، مستحب است براي گفتن آنها نماز را بشکند.
[200]