احکام غصب (آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی)

احکام غصب (آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی)

احکام غصب

غصب آن است که انسان از روى ظلم , بر مال يا حق کسى مسلط شود, و اين يکى ازگناهان بزرگ اسـت که اگر کسى انجام دهد, درقيامت به عذاب سخت گرفتارمى شود.

از حضرت پيغمبر اکرم (ص ) روايت شده است که : هر کس يک وجب زمين از ديگرى غصب کند, در قيامت آن زمين را از هفت طبقه آن مثل طوق به گردن او مى اندازند.

مسأله 2554 :

اگر انسان نگذارد مردم از مسجد و مدرسه و پل و جاهاى ديگرى که براى عموم سـاخته شده استفاده کنند, حق آنان را غصب نموده , و همچنين است اگر کسى در مسجد جايى براى خود بگيرد وديگرى نگذارد که از آنجا استفاده نمايد.

مسأله 2555 :

چيزى را که انسان پيش طلبکار گرو مى گذارد, بايد پيش او بماند,که اگر طلب او را نـدهـد, طلب خود را از آن بدست آورد, پس اگر پيش از آن که طلب او را بدهد آن چيز را به زور از او بگيرد, حق او را غصب کرده است .

مسأله 2556 :

مـالـى را که نزد کسى گرو گذاشته اند, اگر ديگرى غصب کند صاحب مال و طلبکار مى توانند چيزى را که غصب کرده , از او مطالبه نمايند و چنانچه آن چيز را از او بگيرند, باز هـم در گرو است .

و اگر آن چيز از بين برود و عوض آن رابگيرند, آن عوض هم مثل خود آن چيز گرو مى باشد.

مسأله 2557 :

اگر انسان چيزى را غصب کند, بايد به صاحبش برگرداند, و اگر آن چيز از بين برود, بايد عوض آن را به او بدهد.

مسأله 2558 :

اگر از چيزى که غصب کرده منفعتى بدست آيد, مثلا از گوسفندبره اى پيدا شود, مال صاحب مال است .

و نيز کسى که مثلا خانه اى را غصب کرده ,اگرچه در آن ننشيند بايد اجاره آن را بدهد.

مسأله 2559 :

اگر از بچه يا ديوانه چيزى را غصب کند, بايد آن را به ولى او بدهد,و اگر از بين رفته بايد عوض آن را بدهد.

مسأله 2560 :

هرگاه دو نفر با هم چيزى را غصب کنند, هر کدام از آن دو ضامن نصف آن است , اگرچه هر يک به تنهايى مى توانسته آن را غصب نمايد.

مسأله 2561 :

اگر چيزى را که غصب کرده با چيز ديگرى مخلوط کند, مثلا گندمى را که غصب کـرده بـا جو مخلوط نمايد, چنانچه جدا کردن آنها ممکن است , اگر چه زحمت داشته باشد, بايد جدا کند و به صاحبش برگرداند.

مسأله 2562 :

اگر مثلا گوشواره اى را که غصب کرده خراب نمايد, بايد آن را با مزدساختنش به صـاحب آن بدهد, و چنانچه براى اين که مزد ندهد, بگويد آن را مثل اولش مى سازم , مالک مجبور نيست قبول نمايد.

و نيز مالک نمى تواند او را مجبورکند که آن را مثل اولش بسازد.

مسأله 2563 :

اگـر چـيـزى را که غصب کرده بطورى تغيير دهد که از اولش بهتر شود ,مثلا طلايى را که غصب کرده گوشواره بسازد, چنانچه صاحب مال بگويد: مال را به همين صورت بده , بـايد به او بدهد, و نمى تواند براى زحمتى که کشيده مزد بگيرد, بلکه بدون اجازه مالک حق ندارد آن را بـه صـورت اولش در آورد, و اگر بدون اجازه او آن چيزرا مثل اولش کند, بايد تفاوت قيمت ساخته ونساخته آنرا هم به صاحبش بدهد.

مسأله 2564 :

اگر چيزى را که غصب کرده بطورى تغيير دهد که از اولش بهترشود, وصاحب مال بگويد بايد آن را به صورت اول درآورى , واجب است آن را به صورت اولش در آورد اگر قيمت آن بواسطه تغيير دادن آن صورت از قيمت اولش کمتر شود بايد تفاوت قيمت را بدهد.

مسأله 2565 :

اگر در زمينى که غصب کرده زراعت کند, يا درخت بنشاند, زراعت و درخت و ميوه آن مال خود اوست .

و چنانچه صاحب زمين راضى نباشد که زراعت و درخت در زمين بماند, غاصب بايد فورا زراعت يا درخت خود را اگرچه ضرر نمايد, از زمين بکند و نيز بايد اجاره زمين را در مـدتـى کـه زراعت و درخت درآن بوده به صاحب زمين بدهد وخرابيهايى را که در زمين پيدا شـده , درسـت کـند,مثلا جاى درختها را پر نمايد و اگر بواسطه اينها قيمت زمين از اولش کمتر شود, بايدتفاوت آن را هم بدهد و نمى تواند صاحب زمين را مجبور کند که زمين را به اوبفروشد, يا اجاره دهد.

و نيز صاحب زمين نمى تواند او را مجبور کند که درخت يازراعت را به او بفروشد.

مسأله 2566 :

اگر صاحب زمين راضى شود که زراعت و درخت در زمين اوبماند, کسى که آن را غـصـب کـرده , لازم نـيست درخت وزراعت را بکند, ولى بايداجاره آن زمين را از وقتى که غصب کرده تا وقتى که صاحب زمين راضى شده بدهد.

مسأله 2567 :

اگـر چيزى را که غصب کرده از بين برود, در صورتى که مثل گاو وگوسفند بـاشد که قيمت افراد آن بواسطه خصوصياتى که دارند فرق دارد بايد قيمت آن را بدهد.

و چنانچه قـيمت بازار آن فرق کرده باشد, بايد قيمت وقتى را که تلف شده بدهد.

واحتياط مستحب آن است که بالاترين قيمتى را که از زمان غصب تازمان پرداخت قيمت داشته , بدهد.

مسأله 2568 :

اگـر چـيزى را که غصب کرده و از بين رفته مانند گندم و جو باشد که قيمت افـرادش در جـهـت خـصـوصيات فردى باهم فرق ندارد, بايد مثل همان چيزى را که غصب کرده بـدهـد, ولـى چـيزى را که مى دهد, بايد خصوصيات نوعى و سنخى آن مثل چيزى باشد که آن را غصب کرده و از بين رفته است مثلا اگر از نوع اعلاى برنج غصب کرده بايد از همان نوع بدهد.

مسأله 2569 :

اگر چيزى را مثل گوسفند غصب نمايد و از بين برود, چنانچه قيمت بازار آن فرق نـکرده باشد, ولى در مدتى که پيش او بوده مثلا چاق شده باشد,بايد قيمت وقتى را که چاق بوده بدهد.

مسأله 2570 :

اگر چيزى را که غصب کرده , ديگرى از او غصب نمايد و از بين برود, صاحب مال مى تواند عوض آن را از هر يک از آنان بگيرد, يا از هر کدام آنان مقدارى از عوض آن را مطالبه نمايد, و چنانچه عوض مال را از اولى بگيرد, اولى مى تواند آنچه را داده از دومى بگيرد, ولى اگر از دومى بگيرد, او نمى تواند آنچه راداده از اولى مطالبه نمايد.

مسأله 2571 :

اگر چيزى را که مى فروشد يکى از شرايط معامله در آن نباشد - مثلاچيزى را که بـايـد بـا وزن خريد وفروش کنند, بدون وزن معامله نمايد معامله باطل است .

و چنانچه فروشنده وخـريدار با قطع نظر از معامله راضى باشند که در مال يکديگر تصرف کنند, اشکال ندارد, وگرنه چـيـزى را که از يکديگر گرفته اند مثل مال غصبى است و بايد آن را بهم برگردانند, و در صورتى که مال هر يک در دست ديگرى تلف شود, چه بداند وچه نداند, معامله باطل است , و بايد عوض آن رابدهد.

مسأله 2572 :

هرگاه مالى را از فروشنده بگيرد که آن را ببيند, يا مدتى نزد خودنگهدارد تا اگر پسنديد بخرد, در صورتى که آن مال تلف شود, بايد عوض آن را به صاحبش بدهد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS