شرايط واجب شدن زکاة
مسأله 1863 :
زکاة در ده چيز گذشته در صورتى واجب مى شود که مال به مقدار نصاب که بعدا گفته مى شود برسد و آن مال شخصى انسان باشد , و مالک آن آزاد باشد.
مسأله 1864 :
اگـر انـسان يازده ماه مالک گاو و گوسفند و شتر و طلا و نقره باشد , اگر چه اول ماه دوازدهم زکاة بر او واجب مى شود , ولى اول سال بعد را بايد بعد از تمام شدن ماه دوازدهم حساب کند.
مسأله 1865 :
وجـوب زکـاة در طلا و نقره و مال تجارت مشروط به آن است که مالک عاقل و بالغ باشد , ولى در گـنـدم و جـو و خـرمـا و کـشـمـش و هم چنين در شتر و گاو و گوسفند مشروط به بلوغ و عقل مالک نمى باشد.
مسأله 1866 :
زکـاة گـندم و جو وقتى واجب مى شود که به آنها گندم و جو گفته شود , و زکاة کشمش وقتى واجـب مى شود , که انگور مى باشد , و زکاة خرما وقتى واجب مى شود که عرب به آن تمر گويد , ولى وقت مـلاحظه نصاب و دادن زکاة در گندم و جو موقع خرمن و جدا کردن کاه آنها است , و در خرما و کشمش موقع چيدن آنها است .
و اين وقت را وقت خشک شدن مى نامند.
مسأله 1867 :
در ثـبـوت زکاة در گندم و جو و کشمش و خرما که در مسأله پيش گفته شد , بنابر اقوى معتبر نيست که مالک بتواند در آنها تصرف کند , پس اگر غايب باشد , و مال هم در دست خود يا وکيلش نباشد , مثلا کسى آنها را غصب کرده باشد باز هم زکاة در آنها ثابت است .
مسأله 1868 :
در ثبوت زکاة در طلا و نقره و مال التجاره که گذشت , بايد مالک عاقل باشد , اگر مالک در تمام سال يا در مقدارى از آن ديوانه باشد , زکاة بر او واجب نيست .
مسأله 1869 :
اگر صاحب گاو و گوسفند و شتر , و طلا و نقره در مقدارى از سال مست يا بيهوش شود , زکاة از او سـاقـط نـمى شود , و هم چنين است اگر موقع واجب شدن زکاة گندم و جو و خرما و کشمش مست يا بيهوش باشد.
مسأله 1870 :
در ثـبـوت زکاة در غير گندم و جو خرما و کشمش شرط است که مالک متمکن از تصرف در مال باشد , پس اگر کسى آن را غصب کرده باشد , که نتواند در آن تصرف کند زکاة ندارد.
مسأله 1871 :
اگر طلا و نقره يا چيز ديگرى را که زکاة در آن واجب است قرض کند و يک سال نزد او بماند , بايد زکاة آن را بدهد , و بر کسى که قرض داده چيزى واجب نيست .