اعمالى که روزه را باطل مىکنند
مسأله 1647 :
نُه چيز روزه را باطل مىکند:
اوّل: خوردن و آشاميدن. دوم: جِماع. سوم: اِستمناء، (استمناء آن است که انسان با خود عملى انجام دهد که منى از او بيرون آيد.) چهارم: دروغ بستن به خدا و پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم و جانشينان ايشان عليهمالسلام . پنجم: رساندن غبار غليظ به حلق. ششم: فرو بردن تمام سر در آب. هفتم: باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح. هشتم: اماله کردن با چيزهاى روان. نهم: قى کردن؛ واحکام آنها در مسائل آينده بيان مىشود.
1 ـ خوردن و آشاميدن
مسأله 1648 :
اگر روزهدار عمدا چيزى بخورد يا بياشامد، روزه او باطل مىشود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز مثل نان و آب، معمول باشد يا مثل خاک و شيره درخت، معمول نباشد، چه کم باشد و چه زياد، حتّى اگر مسواک را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزه او باطل مىشود، مگر آن که رطوبت مسواک در آب دهان به گونهاى از بين برود که به آن رطوبت خارج گفته نشود.
مسأله 1649 :
اگر هنگامى که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده، بايد فورا لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمدا فرو ببرد، روزه او باطل مىشود و به دستورى که بعدا گفته خواهد شد، کفّاره نيز بر او واجب است.
مسأله 1650 :
اگر روزهدار سهوا چيزى را بخورد يا بياشامد، روزه او باطل نمىشود.
مسأله 1651 :
احتياط واجب آن است که روزهدار از استعمال آمپول دارويى و آمپولى که به جاى غذا به کار مىرود، خوددارى کند؛ ولى تزريق آمپولى که عضوى را
(296)
بىحس مىکند و آمپولى که مانند برخى واکسنها زير پوست تزريق مىشود، اشکال ندارد؛ بنابر اين اگر انسان بيماريى داشته باشد که روزه براى او ضرر نداشته ولى به آمپول دارويى نياز داشته باشد و ناچار باشد آن را در روز تزريق کند، بايد پس از تزريق آمپول، روزه آن روز را بگيرد و بنابر احتياط واجب قضاى آن را نيز بجا آورد.
مسأله 1652 :
اگر روزهدار چيزى را که لاى دندان او مانده است عمدا فرو ببرد، روزه او باطل مىشود.
مسأله 1653 :
کسى که مىخواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان صبح دندانهاى خود را خلال کند؛ ولى اگر بداند غذايى که لاى دندان مانده در روز فرو مىرود، چنانچه خلال نکند و چيزى از آن فرو رود، روزه او باطل مىشود بلکه اگر فرو نيز نرود، بايد روزه آن روز را قضا کند.
مسأله 1654 :
فرو بردن آب دهان، اگرچه به واسطه تصوّر کردن مزه ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نمىکند.
مسأله 1655 :
فرو بردن اخلاط سر و سينه، اگر به فضاى دهان نرسيده باشند، روزه را باطل نمىکند؛ ولى اگر داخل فضاى دهان شود، نبايد آن را فرو برد.
مسأله 1656 :
اگر روزهدار به قدرى تشنه شود که بترسد از تشنگى بميرد، واجب است به اندازهاى که از مردن نجات پيدا کند آب بياشامد، ولى روزه او باطل مىشود و اگر ماه رمضان باشد، بايد در بقيّه روز از بجا آوردن عملى که روزه را باطل مىکند، خوددارى نمايد و نيز اگر بترسد که در اثر نخوردن آب، به او ضرر قابل توجهى برسد يا نخوردن آب براى او موجب مشقّتى باشد که قابل تحمّل نيست، مىتواند به اندازه رفع ضرر و مشقّت آب بياشامد و در هر صورت بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1657 :
جويدن غذا براى بچّه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند آنها که معمولاً از حلق پايين نمىرود، اگرچه اتّفاقا پايين رود، روزه را باطل نمىکند؛ ولى اگر انسان از اوّل بداند که از حلق پايين مىرود، چنانچه پايين رود، روزهاش باطل مىشود و بايد قضاى آن را بگيرد و کفّاره نيز بر او واجب است و اگر پايين نرود نيز روزهاش
(297)
باطل است، ولى کفّاره ندارد.
مسأله 1658 :
انسان نمىتواند براى ضعف، روزه را بخورد، ولى اگر ضعف او به قدرى باشد که نتواند آن را تحمّل کند، خوردن روزه اشکال ندارد.
مسأله 1659 :
اگر روزه براى انسان ضرر داشته باشد، نبايد روزه بگيرد و اگر با وجود ضرر روزه گرفت، روزه او باطل است و بايد قضاى آن را بجا آورد و همچنين اگر احتمال بدهد که روزه براى او ضرر دارد و احتمال او در نظر مردم عقلايى و بجا باشد، نبايد روزه بگيرد و اگر روزه گرفت، باطل است و قضا دارد.
2 ـ جِماع
مسأله 1660 :
جماع روزه را باطل مىکند، اگرچه فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و منى نيز بيرون نيايد.
مسأله 1661 :
اگر کمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و منى نيز بيرون نيايد، روزه باطل نمىشود، ولى کسى که آلتش را بريدهاند، اگر کمتر از ختنهگاه را نيز داخل کند، بنابر احتياط روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1662 :
اگر شک کند که به اندازه ختنهگاه داخل شده يا نه و يا کسى که آلتش را بريدهاند، شک کند که دخول صورت گرفته يا نه، چنانچه قصد دخول نداشته، روزه او صحيح است.
مسأله 1663 :
در صورتى که تصميم به جماع و دخول گرفته و توجّه داشته باشد که روزه او باطل مىشود ـ هر چند جماع انجام نگرفته يا به اندازه ختنهگاه داخل نشده و منى نيز بيرون نيامده باشد ـ روزه او اشکال دارد و بايد قضاى آن را بجا آورد.
مسأله 1664 :
اگر فراموش کند که روزه است و جماع نمايد يا او را به جماع مجبور نمايند به طورى که از خود اختيار نداشته باشد، روزه او باطل نمىشود؛ ولى چنانچه در بين جماع به خاطر آورد يا ديگر مجبور نباشد، بايد فورا از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود، روزه او باطل است و چنانچه مثلاً او را تهديد نمايند که در صورت
(298)
جماع نکردن، ضرر جانى قابل توجه به وى وارد خواهند کرد و به همين جهت ناچار به جماع گردد، اگرچه معصيت نکرده و معذور بوده است، ولى بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
3 ـ اِستمناء
مسأله 1665 :
اگر روزهدار اِستمناء کند، يعنى با خود کارى کند که منى از او بيرون آيد، روزه او باطل مىشود.
مسأله 1666 :
هرگاه روزهدار بداند که اگر در حال روزه بخوابد محتلم مىشود، يعنى در خواب منى از او بيرون مىآيد، اگر موجب حرج و مشقت نباشد، بنابر احتياط نبايد بخوابد.
مسأله 1667 :
اگر روزهدار در حال بيرون آمدن منى از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيرى کند.
مسأله 1668 :
روزهدارى که محتلم شده، مىتواند ادرار کند و به دستورى که در مسأله 246 گفته شد اِستبراء نمايد، ولى در صورتى که بداند به واسطه بول يا اِستبراء کردن، منى از مجراى ادرار بيرون مىآيد، چنانچه غسل نکرده باشد، مىتواند استبراء کند و اگر غسل کرده باشد، بنابر احتياط جايز نيست.
مسأله 1669 :
روزهدارى که محتلم شده، اگر بداند منى در مجرا مانده و چنانچه پيش از غسل ادرار نکند، بعد از غسل منى از او بيرون مىآيد، بنابر احتياط واجب بايد پيش از غسل ادرار کند.
مسأله 1670 :
اگر به قصد بيرون آمدن منى عملى انجام دهد، چنانچه بداند بيرون آوردن منى باطل کننده روزه است، اگرچه منى هم از او خارج نشود، روزه او باطل مىشود.
مسأله 1671 :
اگر بىاختيار منى از روزهدار بيرون آيد، روزه او باطل نمىشود، ولى اگر عملى انجام دهد که به حسب عادت با آن عمل منى از او خارج مىشود و يا احتمال دهد که با آن عمل منى از او خارج شود، روزهاش باطل است، هرچند منى از او خارج نشود.
(299)
مسأله 1672 :
اگر روزهدار بدون قصد بيرون آوردن منى با کسى بازى و شوخى کند، در صورتى که عادت نداشته باشد که بعد از بازى و شوخى منى از او خارج شود، بلکه اطمينان داشته باشد که خارج نخواهد شد، اگرچه اتفاقا منى بيرون آيد، روزه او صحيح است، ولى اگر شوخى را تا آنجا ادامه دهد که نزديک باشد منى خارج شود و خوددارى نکند تا خارج گردد، روزه او باطل است.
4 ـ دروغ بستن به خدا و معصومان عليهمالسلام
مسأله 1673 :
اگر روزهدار با گفتن يا با نوشتن يا با اشاره و مانند آنها به خدا و پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم و جانشينان آن حضرت عليهمالسلام عمدا نسبت دروغ بدهد، اگرچه فورا بگويد: «دروغ گفتم» يا توبه کند، روزه او بنابر احتياط واجب باطل است و اگر دروغ بستن به حضرت زهرا عليهاالسلام و ساير پيامبران و جانشينان آنان عليهمالسلام موجب دروغ بستن به خدا يا پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآلهوسلم يا جانشينان آن حضرت عليهمالسلام گردد نيز همين حکم را دارند.
مسأله 1674 :
اگر بخواهد خبرى را که نمىداند راست است يا دروغ نقل کند، بنابر احتياط واجب بايد از کسى که خبر را گفته يا از کتابى که آن چيز در آن نوشته شده نقل نمايد، لکن اگر خودش نيز خبر بدهد، روزه او باطل نمىشود.
مسأله 1675 :
اگر چيزى را با اعتقاد به اين که راست است از قول خدا يا معصومان عليهمالسلام نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده، روزهاش باطل نمىشود.
مسأله 1676 :
اگر بداند دروغ بستن به خدا و معصومان عليهمالسلام روزه را باطل مىکند و چيزى را که مىداند دروغ است به آنان نسبت دهد و بعد بفهمد آنچه را که گفته راست بوده، به احتياط واجب بايد آن روز را امساک کند و سپس روزه را قضا نمايد.
مسأله 1677 :
اگر دروغى را که ديگرى ساخته عمدا به خدا و معصومان عليهمالسلام نسبت دهد، روزه او بنابر احتياط باطل مىشود؛ ولى اگر از قول کسى که آن دروغ را ساخته نقل کند، اشکال ندارد.
مسأله 1678 :
اگر از روزهدار بپرسند: «آيا پيامبر صلىاللهعليهوآلهوسلم چنين مطلبى فرمودهاند؟»
(300)
و او جايى که در جواب بايد بگويد: «نه»، عمدا بگويد: «بلى»، يا جايى که بايد بگويد: «بلى»، عمدا بگويد: «نه»، بنابر احتياط روزه او باطل مىشود.
مسأله 1679 :
اگر از قول خدا يا معصومان عليهمالسلام حرف راستى را بگويد و بعد بگويد: «آنچه گفتم دروغ بود» يا در شب دروغى را به آنان نسبت دهد و فرداى آن روز که روزه مىباشد بگويد: «آنچه ديشب گفتم راست است»، بنابر احتياط روزه او باطل مىشود.
مسأله 1680 :
نسبت دادن دروغ به خدا و معصومان عليهمالسلام از روى شوخى، به نحوى که به هيچ وجه معناى آن را قصد نکند و شوخى بودن آن براى شنونده و گوينده معلوم باشد، هر چند بىادبى است ولى روزه را باطل نمىکند.
5 ـ رساندن غبار غليظ به حلق
مسأله 1681 :
رساندن غبار غليظ به حلق بنابر احتياط روزه را باطل مىکند، چه غبار چيزى مثل آرد باشد که خوردن آن حلال است، يا غبار چيزى مانند خاک باشد که خوردن آن حرام است.
مسأله 1682 :
اگر به واسطه باد، غبار غليظى پيدا شود و انسان با اين که متوجّه است، مواظبت نکند و به حلق برسد، بنابر احتياط روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1683 :
احتياط واجب آن است که روزهدار بخار غليظ، دود سيگار و تنباکو و مانند آنها را نيز به حلق نرساند و اگر بخار غليظ در دهان به صورت آب درآيد و آن را فرو برد، روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1684 :
اشخاصى که به خاطر بيمارى تنگى نفس، به دستور پزشک از وسيلهاى استفاده مىکنند که توسط آن از راه دهان يا بينى استنشاق مىنمايند، چنانچه بدون آن نتوانند روزه بگيرند، استفاده آنان از آن وسيله اشکال ندارد؛ ولى بنابر احتياط بايد هر وقت توانستند روزه خود را قضا کنند.
مسأله 1685 :
اگر مواظبت نکند و غبار يا بخار يا دود و مانند آنها داخل حلق شود، چنانچه يقين داشته که به حلق نمىرسد، روزه او صحيح است.
(301)
مسأله 1686 :
اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند يا بىاختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد، روزه او باطل نمىشود و چنانچه ممکن باشد بايد آن را از حلق بيرون آورد.
6 ـ فرو بردن سر در آب
مسأله 1687 :
حرام است که روزهدار عمدا تمام سر را در آب فرو برد، اگرچه باقى بدن او از آب بيرون باشد و چنانچه عمدا تمام سر را در آب فرو برد، بنابر احتياط واجب بايد قضاى آن روزه را بگيرد، ولى اگر تمام بدن را زير آب ببرد و مقدارى از سر بيرون باشد، روزه او باطل نمىشود.
مسأله 1688 :
اگر نصف سر را يک دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد، روزه او باطل نمىشود.
مسأله 1689 :
اگر شک کند که تمام سر زير آب رفته يا نه، روزه او صحيح است؛ ولى اگر قصد داشته که تمام سر را زير آب فرو برد، بنابر احتياط روزهاش باطل است.
مسأله 1690 :
اگر تمام سر زير آب برود ولى مقدارى از موها بيرون بماند، بنابر احتياط روزه باطل مىشود.
مسأله 1691 :
احتياط واجب آن است که سر را در گلاب و آبهاى مضاف ديگر فرو نبرد، ولى فرو بردن سر در چيزهاى ديگرى که روان هستند، اشکال ندارد.
مسأله 1692 :
اگر روزهدار بىاختيار در آب بيفتد و تمام سر او را آب فرا بگيرد يا فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو ببرد، روزه او باطل نمىشود.
مسأله 1693 :
اگر عادتا با افتادن در آب سرش زير آب مىرود، چنانچه با توجّه به اين مطلب خود را در آب بيندازد، بنابر احتياط روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1694 :
اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد يا شخص ديگرى به زور سر او را در آب فرو برد، چنانچه در زير آب به خاطر آورد که روزه است يا آن کس دست خود را بردارد، بايد فورا سر را بيرون آورد و چنانچه بيرون نياورد، بنابر
(302)
احتياط روزهاش باطل مىشود.
مسأله 1695 :
اگر فراموش کند که روزه است و به نيّت غسل، سر خود را در آب فرو ببرد، روزه و غسل او صحيح است.
مسأله 1696 :
اگر بداند که روزه است و عمدا براى غسل سر خود را در آب فرو برد، چنانچه روزه او روزه مستحبى و يا روزه واجب غير رمضان باشد، غسل او صحيح و بنابر احتياط روزه او باطل مىباشد و اگر روزه ماه رمضان باشد، بنابر احتياط هم غسل و هم روزه او باطل است.
مسأله 1697 :
اگر براى آن که کسى را از غرق شدن نجات دهد سر خود را در آب فرو برد، اگرچه نجات دادن او واجب باشد، روزه او باطل مىشود.
مسأله 1698 :
ريختن آب روى سر اشکال ندارد، ولى اگر مثل آب لولههاى بزرگ يا آبشار باشد که يک مرتبه تمام سر را مىپوشاند، اشکال دارد.
مسأله 1699 :
اگر روزهدار سر خود را در محفظهاى مانند کلاه غواصى قرار دهد و زير آب برود، روزهاش باطل نمىشود.
7 ـ باقى ماندن بر جنابت، حيض يا نفاس تا اذان صبح
مسأله 1700 :
در روزه رمضان و قضاى آن اگر جنب عمدا تا اذان صبح غسل نکند يا اگر وظيفه او تيمّم است عمدا تيمّم ننمايد، روزه او باطل است و بنابر احتياط واجب، حکم بقيه روزههاى واجب نيز همين است.
مسأله 1701 :
کسى که جنب است و مىخواهد روزه واجبى بگيرد که مثل روزه رمضان وقت آن معيّن است، چنانچه عمدا غسل نکند تا وقت تنگ شود، معصيت کرده و بايد تيمّم کرده و آن روز را روزه بگيرد و سپس بنابر احتياط قضاى آن را نيز به جا آورد.
مسأله 1702 :
اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از اذان صبح به خاطر آورد، بايد روزه آن روز را قضا نمايد و اگر بعد از چند روز به خاطر آورد، بايد روزه تمام روزهايى را که يقين دارد جنب بوده قضا نمايد، پس اگر نمىداند سه روز جنب بوده
(303)
يا چهار روز، بايد روزه سه روز را قضا کند.
مسأله 1703 :
کسى که در شب ماه رمضان براى هيچکدام از غسل و تيمّم وقت ندارد، اگر خود را جنب کند، روزه او باطل است و قضا و کفّاره بر او واجب مىشود؛ امّا اگر براى تيمّم وقت داشته باشد، چنانچه خود را جنب کند گناهکار است و بايد تيمم کند و علاوه بر روزه آن روز، احتياطا قضاى آن را نيز بگيرد.
مسأله 1704 :
اگر گمان کند که به اندازه غسل وقت دارد و خود را جنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده، چنانچه با بررسى کردن و توجه به وقت، اين گمان براى او حاصل شده باشد، بايد تيمّم کند و روزه او صحيح است، وگرنه بايد تيمّم کند و آن روز را روزه بگيرد و سپس احتياطا قضاى آن روزه را نيز به جا آورد.
مسأله 1705 :
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند که اگر بخوابد تا صبح بيدار نمىشود، قبل از غسل کردن نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزه او باطل است و قضا و کفّاره بر او واجب مىشود.
مسأله 1706 :
هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود، چنانچه احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد براى غسل بيدار مىشود، مىتواند بخوابد.
مسأله 1707 :
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه تصميم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند، روزه او صحيح است.
مسأله 1708 :
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بيدار شدن بايد غسل کند، در صورتى که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، بايد روزه آن روز را بگيرد و بنابر احتياط آن را قضا نيز بنمايد، ولى کفّاره ندارد.
مسأله 1709 :
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و مىداند يا احتمال مىدهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود، چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل کند يا ترديد داشته باشد که غسل کند يا نه، در صورتى که بخوابد و بيدار نشود، روزه او
(304)
باطل است و قضا و کفّاره بر او واجب است.
مسأله 1710 :
اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و بداند يا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مىشود و تصميم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد روزه آن روز را قضا کند، ولى کفّاره ندارد و اگر از خواب دوم بيدار شود و با احتمال بيدار شدن براى مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، علاوه بر قضا احتياطا کفّاره نيز بر او واجب مىشود و خوابهاى بعد از خواب سوم که تا اذان صبح ادامه پيدا مىکنند نيز حکم خواب سوم را دارند.
مسأله 1711 :
احکامى که در مورد خوابيدن پس از جنابت در روزه رمضان در چند مسأله قبل گفته شد، بنابر احتياط واجب در بقيه روزههاى واجب معيّن، مثل روزه نذر معيّن نيز جارى است.
مسأله 1712 :
خوابى که در آن محتلم شده، خواب اوّل محسوب نمىشود، بلکه اگر از آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد، خواب اوّل حساب مىشود.
مسأله 1713 :
اگر روزهدار در روز رمضان محتلم شود، واجب نيست فورا غسل کند.
مسأله 1714 :
هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، اگرچه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزه او صحيح است.
مسأله 1715 :
باقى ماندن بر جنابت در روزه رمضان و بقيه روزههاى واجب معيّن، چنانچه از روى عمد نباشد، باعث باطل شدن روزه نمىشود؛ ولى کسى که مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، اگرچه از روى عمد نيز نباشد، روزه او باطل است و بنابر احتياط واجب حکم بقيه روزههاى واجب غير معيّن (مثل روزه کفّاره) نيز مثل قضاى روزه رمضان است.
مسأله 1716 :
کسى که مىخواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد، اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده و بداند پيش از اذان محتلم شده است، چنانچه وقت قضاى روزه تنگ باشد، مثلاً پنج روز روزه قضاى رمضان داشته باشد و پنج روز نيز به
(305)
رمضان مانده باشد، بايد بعد از رمضان عوض آن را بجا آورد و اگر وقت قضاى روزه تنگ نباشد، بايد روز ديگرى روزه بگيرد و در هر صورت لازم نيست اين روز را روزه بگيرد.
مسأله 1717 :
باقى ماندن بر جنابت تا اذان صبح در روزه مستحبى باعث باطل شدن روزه نمىشود.
مسأله 1718 :
اگر زن در روزه رمضان پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و عمدا غسل نکند يا اگر وظيفه او تيمّم است عمدا تيمّم نکند، روزه او باطل است و بنابر احتياط واجب حکم قضاى روزه رمضان و بقيه روزههاى واجب نيز همين است.
مسأله 1719 :
اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود و تا اذان صبح غسل نکند، چنانچه غسل نکردن او از روى عمد نباشد، روزهاش صحيح است و در روزه مستحبى چنانچه عمدا نيز غسل نکند، اشکالى به روزه او وارد نمىشود.
مسأله 1720 :
اگر زن پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود، ولى به اندازه غسل کردن وقت نداشته باشد، چنانچه بخواهد روزه رمضان و يا روزه واجب معين ديگرى را بگيرد، بايد تيمم کند و روزه او صحيح است و همچنين اگر براى هيچکدام از غسل و تيمّم وقت نداشته باشد يا بعد از اذان بفهمد که پيش از اذان پاک شده، مىتواند روزه رمضان و يا روزه واجب معيّن ديگرى را بگيرد و روزه او صحيح است؛ ولى بنابر احتياط واجب در هيچ يک از دو صورتى که گفته شد، نمىتواند روزه واجب غير معيّن مثل روزه قضاى رمضان را بگيرد.
مسأله 1721 :
اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاک شود يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، اگرچه نزديک مغرب باشد، روزه او باطل است.
مسأله 1722 :
اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش کند و بعد از يک يا چند روز به خاطر آورد، روزههايى که گرفته صحيح است.
مسأله 1723 :
خواب دوم و سوم حائض يا نفساء در شب ماه رمضان پس از پاک شدن، حکم خواب دوم و سوم جنب را ندارد، بلکه اگر براى بيدار شدن و غسل کردن کوتاهى نکرده باشد، خواب سوم او نيز اشکال ندارد؛ وچنانچه تا اذان صبح بيدار نشود،
(306)
روزه او صحيح است و در صورتى که کوتاهى کرده باشد، خواب اوّل او نيز اشکال دارد و چنانچه تا اذان صبح بيدار نشود، روزه او باطل است.
مسأله 1724 :
اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاک شود و در غسل کردن کوتاهى کند تا وقت تنگ شود، معصيت کرده و بايد تيمّم کند و آن روز را روزه بگيرد و بنابر احتياط واجب بعدا قضاى آن را نيز به جا آورد و اگر تيمّم نيز نکند، روزه او باطل است؛ ولى چنانچه کوتاهى نکند مثلاً منتظر باشد که حمّام زنانه شود يا آب آن گرم شود و وقت براى غسل کردن تنگ شود، بايد تيمّم کند و روزه او صحيح است.
مسأله 1725 :
کسى که بايد بدل از غسل جنابت، حيض يا نفاس براى روزه، تيمّم کند، بنابر احتياط واجب پس از تيمّم نبايد تا اذان صبح بخوابد و حدث ديگرى نيز نبايد از او سر بزند.
مسأله 1726 :
اگر زنى که در حال استحاضه است غسلهاى خود را به تفصيلى که در مسأله 523 گفته شد بجا آورد، روزه او صحيح است.
مسأله 1727 :
کسى که مسّ ميّت کرده، يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميّت رسانده، مىتواند بدون غسل مسّ ميّت روزه بگيرد و اگر در حال روزه ميّت را مس نمايد، روزه او باطل نمىشود.
8 ـ اِماله کردن
مسأله 1728 :
اماله کردن با مايعات اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد، روزه را باطل مىکند؛ ولى استعمال شياف، چه براى معالجه و چه براى غير آن اشکال ندارد.
9 ـ قِى کردن
مسأله 1729 :
اگر روزهدار عمدا قى (استفراغ) کند ـ اگرچه به واسطه بيمارى و مانند آن ناچار به اين عمل باشد ـ روزه او باطل مىشود، ولى اگر سهوا يا بىاختيار قى کند، اشکال ندارد.
(307)
مسأله 1730 :
اگر در شب چيزى بخورد که مىداند به واسطه خوردن آن در روز بىاختيار قى مىکند، احتياط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1731 :
اگر روزهدار بتواند از قى کردن خوددارى کند، چنانچه براى او ضرر و مشقّت نداشته باشد، بايد خوددارى نمايد.
مسأله 1732 :
اگر حشرهاى در گلوى روزهدار برود، چنانچه به قدرى پايين رود که ديگر به فرو بردن آن، خوردن نگويند، اگرچه آن را فرو برد، روزه او صحيح است هر چند بنابر احتياط در صورت امکان بايد آن را خارج کند، مگر آن که خارج کردن آن باعث قى کردن شود که در اين صورت نبايد قى کند و اگر به اين مقدار پايين نرود، بايد آن را بيرون آورد، اگرچه موجب شود که قى کند و روزه او باطل شود که در اين صورت بايد آن را قضا کند و چنانچه فرو ببرد روزه او باطل مىشود و علاوه بر قضاى روزه، بنابر احتياط واجب بايد کفّاره جمع بدهد.
مسأله 1733 :
اگر سهوا چيزى را فرو ببرد و پيش از آن که کاملاً پايين رود، به خاطر آورد که روزه است، چنانچه به قدرى پايين رفته باشد که ديگر به فرو بردن آن خوردن نگويند، مىتواند آن را فرو برد و روزه او باطل نمىشود و اگر به اين حد نرسيده باشد، بايد در صورت امکان آن را خارج کند، مگر اين که خارج کردن آن موجب قى کردن شود.
مسأله 1734 :
اگر يقين داشته باشد که به واسطه آروغ زدن چيزى از گلو بيرون مىآيد، بنابر احتياط واجب نبايد عمدا آروغ بزند؛ ولى اگر احتمال بدهد، آروغ زدن اشکال ندارد.
مسأله 1735 :
اگر آروغ بزند و بدون اختيار چيزى در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد؛ ولى اگر بىاختيار فرو رود، روزهاش صحيح است.
احکام چيزهايى که روزه را باطل مىکنند
مسأله 1736 :
اگر انسان عمدا و از روى اختيار عملى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، روزه او باطل مىشود و چنانچه از روى عمد نباشد، اشکال ندارد، ولى جنب اگر
(308)
بخوابد و به تفصيلى که در مسأله 1710 گفته شد، تا اذان صبح غسل نکند، روزه او باطل است.
مسأله 1737 :
اگر روزهدار سهوا يکى از اعمالى را که روزه را باطل مىکنند، انجام دهد و به گمان اين که روزهاش باطل شده، دوباره عمدا يکى از آنها را بجا آورد، روزه او باطل مىشود.
مسأله 1738 :
اگر به واسطه ندانستن مسأله، يکى از اعمالى را که روزه را باطل مىکنند انجام دهد، چنانچه در آموختن مسأله کوتاهى کرده باشد، روزه او باطل است و اگر کوتاهى نکرده باشد نيز بنابر احتياط روزهاش باطل است.
مسأله 1739 :
اگر چيزى به زور در گلوى روزهدار بريزند به صورتى که در فرو رفتن آن اختيار نداشته باشد يا سر او را به زور در آب فرو برند، روزه او باطل نمىشود، ولى اگر او را مجبور کنند که روزه خود را باطل کند، مثلاً به او بگويند: «اگر غذا نخورى ضرر مالى يا جانى به تو مىزنيم» و خود او براى جلوگيرى از ضرر چيزى بخورد، روزه او باطل مىشود.
مسأله 1740 :
روزهدار نبايد به جايى برود که مىداند در آنجا چيزى در گلوى او مىريزند يا او را مجبور مىکنند که خودش روزه خود را باطل کند و اگر قصد رفتن کند، گرچه نرود يا بعد از رفتن چيزى به خوردش ندهند، روزه او باطل مىشود و همچنين اگر از روى ناچارى عملى که روزه را باطل مىکند انجام دهد، روزه او باطل مىشود.
آنچه براى روزهدار مکروه است
مسأله 1741 :
چند چيز براى روزهدار مکروه است و از آن جمله است: دوا ريختن به چشم و سرمه کشيدن در صورتى که مزه يا بوى آن به حلق برسد؛ انجام دادن هر کارى که مانند خون گرفتن و حمّام رفتن باعث ضعف شود؛ انفيه کشيدن اگر نداند که به حلق مىرسد و اگر بداند به حلق مىرسد، جايز نيست؛ بو کردن گياههاى معطر؛ استعمال شياف؛ تر کردن لباسى که در بدن است؛ کشيدن دندان و هر عملى که به واسطه
(309)
آن از دهان خون بيايد؛ مسواک کردن با مسواکِ تر و نيز مکروه است انسان بدون قصد بيرون آمدن منى، زن خود را ببوسد يا عملى انجام دهد که شهوت خود را تحريک کند؛ ولى اگر به قصد بيرون آمدن منى باشد و يا احتمال دهد که منى خارج شود، گرچه منى نيز خارج نشود، روزه او باطل مىشود. همچنين نشستن زن روزهدار در آب مکروه است بلکه احتياط مستحب اين است که در آب ننشيند.