احکام روزه قضا (آیت الله سید علی سیستانی)

احکام روزه قضا (آیت الله سید علی سیستانی)

احکام روزه قضا

مسأله 1703 :

اگر ديوانه عاقل شود , واجب نيست روزه هاى وقتى را که ديوانه بوده قضا نمايد.

مسأله 1704 :

اگـر کـافـر مـسـلـمـان شود , واجب نيست روزه هاى وقتى را که کافر بوده قضا نمايد , ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد , روزه هاى وقتى را که کافر بوده بايد قضا نمايد.

مسأله 1705 :

روزه اى کـه از انـسان به واسطه مستى فوت شده , بايد قضا نمايد , اگر چه چيزى را که به واسطه آن مست شده , براى معالجه خورده باشد.

مسأله 1706 :

اگـر بـراى عذرى چند روز روزه نگيرد , و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده , واجب نـيـسـت مقدار بيشترى را که احتمال مى دهد روزه نگرفته , قضا نمايد , مثلا کسى که پيش از ماه رمضان مـسافرت کرده و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته يا ششم , و يا اين که مثلا در آخرهاى ماه رمضان مـسـافـرت کرده و بعد از رمضان برگشته و نمى داند که بيست و پنجم رمضان مسافرت کرده يا بيست و ششم , در هر دو صورت مى تواند مقدار کمتر يعنى پنج روز را قضا کند , اگر چه احتياط مستحب آن است که مقدار بيشتر يعنى شش روز را قضا نمايد.

مسأله 1707 :

اگـر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد , قضاى هر کدام را که اول بگيرد مانعى ندارد , ولى اگـر وقـت قـضـاى رمـضان آخر تنگ باشد , مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم بر رمضان مانده باشد بهتر آن است که اول قضاى رمضان آخر را بگيرد.

مسأله 1708 :

اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد , و در نيت معين نکند روزه اى را که مى گيرد , قضاى کدام ماه رمضان است قضاى سال آخرى حساب نمى شود.

مسأله 1709 :

در قـضـاى روزه رمضان مى تواند , پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد , ولى اگر وقت قضا تنگ باشد بهتر آن است که باطل ننمايد.

مسأله 1710 :

اگر قضاى روزه ميتى را گرفته باشد , بهتر آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.

مسأله 1711 :

اگر به واسطه مرض , يا حيض , يا نفاس , روزه رمضان را نگيرد و پيش از گذشت زمانى که بتواند آن روزه هايى را که نگرفته قضا کند بميرد , آن روزها قضا ندارند.

مسأله 1712 :

اگـر بـه واسـطه مرضى روزه رمضان را نگيرد , و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد , قضاى روزه هايى را که نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يک مد طعام يعنى گندم يا جو يا نان و مانند اينها به فقير بدهد , ولى اگر به واسطه عذر ديگرى مثلا براى مسافرت روزه نگرفته باشد.

و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند , روزه هايى را که نگرفته بايد قضا کند , و احتياط واجب آن است که براى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد.

مسأله 1713 :

اگـر بـه واسـطـه مرضى روزه رمضان را نگيرد , و بعد از رمضان مرض او برطرف شود , ولى عذر ديگرى پيدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد بايد روزه هايى را که نگرفته قضا نمايد , و نيز اگـر در مـاه رمـضـان غـيـر از مرض عذر ديگرى داشته باشد , و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود , و تا رمـضـان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد , روزه هايى را که نگرفته بايد قضا کند و بنابر احتياط واجب براى هر روز يک مد طعام نيز به فقير بدهد.

مسأله 1714 :

اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد , و بعد از رمضان عذر او برطرف شود , و تا رمضان آينده عمدا قضاى روزه را نگيرد , بايد روزه را قضا کند و براى هر روز يک مد طعام هم به فقير بدهد.

مسأله 1715 :

اگـر در قـضـاى روزه کـوتاهى کند تا وقت تنگ شود , و در تنگى وقت عذر پيدا کند , بايد قضا را بـگـيـرد , و بـنابر احتياط براى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد , و هم چنين است , اگر بعد از برطرف شـدن عذر تصميم داشته باشد که روزه هاى خود را قضا کند , ولى پيش از آن که قضا نمايد در تنگى وقت عذر پيدا کند.

مسأله 1716 :

اگر مرض انسان چند سال طول بکشد , بعد از آن که خوب شد , بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد , و براى هر روز از سالهاى پيش يک مد طعام به فقير بدهد.

مسأله 1717 :

کسى که بايد براى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد , مى تواند کفاره چند روز را به يک فقير بدهد .

مسأله 1718 :

اگـر قضاى روزه رمضان را چند سال تاخير بيندازد بايد قضا را بگيرد و از جهت تاخير در سال اول براى هر روز يک مد طعام به فقير بدهد و اما از جهت تاخير چند سال بعدى چيزى بر او واجب نيست .

مسأله 1719 :

اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد , بايد قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد , يا به شصت فقير طعام بدهد يا يک بنده آزاد کند و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را به جا نياورد , بنابر احتياط لازم براى هر روز يک مد طعام نيز کفاره بدهد.

مسأله 1720 :

اگـر روزه رمـضـان را عـمـدا نگيرد , و در روز مکرر جماع يا استمناء کند , کفاره بنابر اقوى مکرر نمى شود , و هم چنين اگر چند مرتبه کار ديگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد , مثلا چند مرتبه غذا بخورد يک کفاره کافى است .

مسأله 1721 :

بـعـد از مـرگ پدر , پسر بزرگتر بنابر احتياط لازم بايد قضاى روزه او را به تفصيلى که در نماز در صفحه ( 251 ) گفته شد به جا آورد.

مسأله 1722 :

اگر پدر غير از روزه رمضان .

روزه واجب ديگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد , احتياط مستحب آن است که پسر بزرگتر قضا نمايد.

و اگر براى روزه اى اجير شده و نگرفته باشد , قضاء آن بر پسر بزرگ لازم نيست .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS