نماز هاي واجب
نمازهاي واجب شش است :
اول: نماز يوميه
دوم : نماز آيات ،
سوم : نماز ميت ،
چهارم : نماز طواف واجب خانة کعبه ،
پنجم : نماز قضاي پدر ، و مادر که بر پسر بزرگتر واجب است . ششم :نمازي که به واسطة اجاره و نذر و قسم و عهد واجب مي شود .
نمازهاي واجب يوميه
نمازهاي واجب يوميه پنج است : ظهر و عصر هر کدام چهار رکعت ، مغرب سه رکعت ، عشاء چهار رکعت ، صبح دو رکعت .
وقت نماز ظهر و عصر
مسأله 730 :
اگر چوب يا چيزي مانند آن را ، راست در زمين هموار فرو برند صبح که خورشيد بيرون مي آيد ، ساية آن به طرف مغرب مي افتد و هر چه آفتاب بالا مي آيد اين سايه کم مي شود و در شهر هاي ما در اول ظهر شرعي به آخرين درجة کمي مي رسد و ظهر که گذشت ، ساية آن به طرف مشرق بر مي گردد و هر چه خورشيد رو به مغرب مي رود ، سايه زيادتر مي شود ، بنابراين وقتي سايه به آخرين درجةْ کمي رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن گذاشت معلوم مي شود ظهر شرعي شده است ، ولي در بعضي شهر ها مثل مکه که گاهي موقع ظهر سايه به کلي از بين مي رود ، بعد از آنکه سايه دوباره پيدا شد ، معلوم مي شود ظهر شده است .
مسأله 731 :
چوب يا چيز ديگري را که براي معين کردن ظهر به زمين فرو مي برند ، شاخص گويند .
مسأله 732 :
نماز ظهر و عصر هر کدام وقت مخصوص و مشترکي دارند ، وقت مخصوص نماز ظهر ، از اول ظهر است تا وقتي که از ظهر به اندازة خواندن نماز ظهر بگذرد . و وقت مخصوص نماز عصر موقعي است که به اندازة خواندن نماز عصر ، وقت به مغرب مانده باشد ، که اگر کسي تا اين موقع نماز ظهر را عمداً نخواند ، نماز ظهر او قضا شده و بايد نماز عصر بخواند . ولي اگر سهواً نماز عصر را جلوتر بخواند ، نماز ظهر را در وقت اختصاصي عصر،به نيت ادا بخواند وما بين وقت مخصوص نماز ظهرو وقت مخصوص نماز عصر ، وقت مشترک نماز ظهر و نماز عصر است . و اگر کسي در اين وقت اشتباهاً نماز ظهر يا عصر را در وقت مخصوص ديگري بخواند ، نمازش صحيح است .
مسأله 733 :
اگر پيش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول نماز عصر شود ، و در بين نماز بفهمد اشتباه کرده است ، چنانچه در وقت مشترک باشد ، بايد نيت را به نماز ظهر بر گرداند ، يعني نيت کند که آنچه تا حال خوانده ام و آنچه را مشغولم و آنچه بعد مي خوانم ، همه نماز ظهر باشد و بعد از آنکه نماز را تمام کرد ، نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مخصوص به ظهر باشد ، و اگر تمام نماز عصر را در وقت اختصاصي ظهر بخواند و از وقت مشترک چيزي درک نکند ، نماز باطل است و از آن صرف نظر کند و نماز ظهر و عصر را به ترتيب بجا بيآورد .
مسأله 734 :
در روز جمعه انسان مي تواند بجاي نماز ظهر دو رکعت نماز جمعه بخواند ، ولي بهتر آن است که نماز جمعه بخواند و احتياط مستحب آن است که اگر نماز جمعه خواند نماز ظهر را هم بخواند . و اين احتياط خيلي مطلوب است .
مسأله 735 :
احتياط واجب آن است که نما زجمعه را از موقعي که عرفاً اول ظهر مي گويند تاخير نيندازد و اگر از اوائل ظهر تاخير ا فتاد ، بجاي نماز جمعه نماز ظهر بخواند .
وقت نماز مغرب و عشاء
مسأله 736 :
مغرب موقعي است که سرخي مشرق که بعد از غروب آفتاب پيدا مي شود ، از بين برود .
مسأله 737 :
نماز مغرب وعشاءهرکدام وقت مخصوص ومشترکي دارند ، وقت مخصوص نمازمغرب از اول مغرب است ، تا وقتي که از مغرب به اندازة خواندن سه رکعت نماز بگذرد که اگر کسي مثلاً مسافر باشد و تمام نماز عشاء را سهواً در اين وقت بخواند صحيح است احتياط مستحب آن است که بعد از نماز مغرب و عشا را دوباره بخواند ، و وقت مخصوص نماز عشا موقعي است که به اندازة خواندن نماز عشا به نصف شب مانده باشد که اگر کسي تا اين موقع نماز مغرب را عمداً نخواند ، بايد اول نماز عشا و بعد از آن نماز مغرب را بخواند ، ولي اگر نماز عشا را در صورتي که مسافر نيست در وقت مخصوص نماز مغرب سهواً بخواند و تا آخر نماز متوجه نشود تاعدول به نماز مغرب کند ، نماز عشا صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن بخواند . و بين وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا وقت مشترک نماز مغرب و عشا است ، که اگر کسي در اين وقت اشتباهاً نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز ملتفت شود ، نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد .
مسأله 738 :
وقت مخصوص و مشترک که معني آن در مسأله پيش گفته شد ، براي اشخاص فرق مي کند ، مثلاً اگر به اندازة خواندن دو رکعت نماز از اول ظهر بگذرد ، وقت مخصوص نماز ظهر کسي که مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترک مي شود ، و براي کسي که مسافر نيست ، بايد به اندازه خواندن چهار رکعت نماز بگذرد .
مسأله 739 :
اگر پيش از خواندن نماز مغرب ، سهواً مشغول نماز و عشا شود و در بين نمازبفهمدکه اشتباه کرده،چنانچه تمام آنچه راخوانده يا مقداري از آن را ، در وقت مشترک خوانده و به رکوع رکعت چهارم نرفته است ، بايد نيت را به نماز مغرب بر گرداند و نماز را
تمام کند و بعد نماز عشا را بخواند و اگر به رکوع رکعت چهارم رفته نماز عشا او صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن بخواند .
مسأله 740 :
آخر وقت نماز عشا نصف شب است . و شب را بايد از اول غروب تا اذان صبح حساب کرد نه تا اول آفتاب .
مسأله 741 :
اگر از روي معصيت ، يا به واسطة عذري نماز مغرب يا نماز عشا را تا نصف شب نخواند، بنابر احتياط واجب بايد تا قبل از اذان صبح ، بدون اينکه نيت ادا و قضا کند ، بجا آورد .
وقت نماز صبح
مسأله 742 :
نزديک اذان صبح از طرف مشرق ، سفيده اي رو به بالا حرکت مي کند که آن رافجر اول گويند، موقعي که آن سفيده پهن شد ، فجر دوم و اول و قت نماز صبح است و آخر وقت نماز صبح موقعي است که آفتاب بيرون مي آيد .
احکام وقت نماز
مسأله 743 :
موقعي انسان ميتواند مشغول نماز شود ، که يقين کند وقت داخل شده است ، يا دو مرد عادلبه داخل شدن وقت خبر دهند ، و اقوي اين است که اخبار يک مرد عادل نيز کفايت مي کند .
مسأله 744 :
نابينا وکسي که در زندان است و مانند اينها بنابر احتياط واجب بايد تا يقين به د اخل شدن وقت نکنند ، مشغول نماز نشوند ، ولي اگر انسان به واسطة ابر يا غبار و مانند اينها که براي همه مانع از يقين کردن است ، نتواند در اول وقت نماز ، به داخل شدن وقت يقين کند، چنانچه گمان داشته باشد که وقت داخل شده ، مي تواند مشغول نمازشود.
مسأله 745 :
اگر دو يا يک مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند ، يا انسان يقين کند که وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده ، نماز او باطل است . و همچنين است اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پيش از وقت خوانده ، ولي اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شده ، يا بعد از نماز بفهمد که در بين نماز وقت داخل شده ، نماز او صحيح است .
مسأله 746 :
اگر انسان ملتفت نباشد که بايد با يقين به داخل شدن وقت مشغول نماز شود ، چنانچه بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را در وقت خوانده ، نماز او صحيح است و اگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت خوانده يا بفهمد که در بين نماز وقت داخل شده است ، نمازش باطل است .
مسأله 747 :
اگر يقين کند وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بين نماز شک کند که وقت داخل شده يا نه ، نماز باطل است ولي اگر در بين نماز يقين داشته باشد که وقت شد ه، و شک کند که آنچه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه ، نمازش صحيح است ولي اگر بداند جزئي از نماز در خارج وقت بوده ، نماز او باطل است .
مسأله 748 :
اگر وقت نماز بقدري تنگ است که به واسطة بجا آوردن بعضي از کارهاي مستحب نماز مقداري از آن بعد از وقت خوانده مي شود ، بايد آن مستحب را بجا نياورد، مثلاً اگر به واسطه خواندن قنوت مقداري از نماز بعد از وقت خوانده مي شود ، بايد قنوت نخواند و اگر بخواند معصيت کرده ، ولي نماز او صحيح است .
مسأله 749 :
کسي که به اندازة خواندن يک رکعت نماز وقت دارد ، بايد نماز را به نيت اداء بخواند ، ولي نبايد عمداً نماز را تا اين وقت تاخير بيندازد .
مسأله 750 :
کسي که مسافر نيست ، اگر تا مغرب به اندازة خواندن پنج رکعت نماز وقت دارد ، بايد نماز ظهر و عصر هر دو را بخواند و اگر کمتر وقت دارد بايد فقط نماز عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا کند و اگر تا نصف شب به اندازة خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد ، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر کمتر وقت دارد ، بايد فقط عشا را بخواند و بعداً بايد نماز مغرب را بخواند و به احتياط واجب نيت ادا و قضا ننمايد .
مسأله 751 :
کسي که مسافر است اگر تا مغرب به اندازة خواندن سه رکعت نماز وقت دارد ، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند واگر کمتر وقت دارد ، بايد فقط عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا کند . وارگ تا نصف شب به ادازةخواندن چهار رکعت نماز وقت دارد ، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر کمتر وقت دارد بايد فقط عشا را بخواند و بعداً مغرب را بدون نيت ادا و قضا بجا آورد و چنانچه بعد از خواندن عشا ، معلوم شود که به مقدار يک رکعت يا بيشتر وقت به نصف شب مانده است بايد فوراً نماز مغرب را به نيت ادا بجا آورد .
مسأله 752 :
مستحب است انسان نماز را د ر اول وقت آن بخواند و راجع به آن خيلي سفارش شده است و هر چه به اول وقت نزديکتر باشد بهتر است ، مگر آنکه تاخير آن از جهتي بهتر باشد ، مثلاً صبر کند که نماز را به جماعت بخواند .
مسأله 753 :
هر گاه انسان عذري دارد که اگر بخواهند در اول وقت نماز بخواند ، ناچار است با تيمم نماز بخواند ، چنانچه بداند که عذر او تا آخر وقت باقي است مي تواند در اول وقت ، نماز بخواند ، ولي اگر مثلاً لباسش نجس باشد يا عذر ديگري داشته باشد و احتمال دهد که عذر او از بين مي رود بنابر احتياط واجب بايد صبر کند تا عذرش برطرف شود و چنانچه عذر او برطرف نشد ، در آخر وقت نماز بخواند ، و لازم نيست به قدري صبر کند که فقط بتواند کارهاي واجب نماز را انجام دهد بلکه اگر براي مستحبات نماز مانند اذان و اقامه و قنوت هم وقت دارد مي تواند با لباس نجس مثلاً نماز را با آن مستحبات بجا آورد .
مسأله 754 :
کسي که مسائل نماز و شکيات و سهويات را نمي داند اگر مطمئن است که در نماز پيش مي آيد ، واجب است آنها را ياد بگيرد ، ولي اگر اطمينان دارد که نماز را به طور صحيح تمام ميکند،مي تواند دراول وقت مشغول نماز شود ، پس اگر در نماز مسأله اي که حکم آن را نمي داند پيش نيايد ، نماز او صحيح است و اگر مسأله اي که حکم آن را نمي داند پيش آيد ، مي تواند به يکي از دو طرفي که احتمال مي دهد ، عمل نمايد و نماز را تمام کند ولي بعد از نماز بايد مسأله را بپرسد که اگر نمازش باطل بوده ، دوباره بخواند .
مسأله 755 :
اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبکار هم طلب خود را مطالبه مي کند در صورتي که ممکن است ، بايد اول قرض خود را بدهد ، بعد نماز بخواند ، و همچنين است اگر کار واجب ديگري که بايد فوراً آن را بجا آورد پيش آمد کند ، مثلاً ببيند مسجد نجس است که بايد اول مسجد را تطهير کند ، بعد نماز بخواند و در هر دو صورت اگر اول نماز بخواند ، معصيت کرده ، ولي نماز او صحيح است .
نمازهائي که بايد به ترتيب خوانده شود
مسأله 756 :
انسان بايد نماز عصر رابعد از نماز ظهر و نماز عشا را بعد از نماز بخواند و اگر عمداً نماز را پيش از نماز ظهر و نماز عشا را پيش از نماز عشا راپيش از نماز مغرب بخواند ، باطل است .
مسأله 757 :
اگر به نيت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بين نماز يادش بيايد که نماز ظهر را خوانده است ، نمي تواند نيت را به نماز عصر برگرداند بلکه بايد نماز رابشکند و نماز عصر را بخواند و همينطور است در نماز مغرب و عشا و اين مطلب بر اين اساس است که عدول از سابق بلا حق جائز نيست ، ولي عکس آن جائز است .
مسأله 758 :
اگر در بين نماز عصر يقين کند که نماز ظهر را نخوانده است و نيت را به نماز ظهر برگرداند وداخل رکن شود و بعد يادش بيايد که نماز ظهر را خوانده بوده نمازش باطل است و بايد نماز عصر را بخواند ولي اگر پيش از داخل شدن در رکن يادش بيايد بايد نيت را به نماز عصر برگرداند و آلانچه به نيت ظهر خوانده دوباره به نيت عصر بخواند و نمازش صحيح است .
مسأله 759 :
اگر در بين نماز عصر شک کند که نماز ظهر را خوانده يا نه ، بايد نيت را به نماز ظهر برگرداند ولي اگر وقت به قدري کم است که بعد از تمام شدن نماز ، مغرب مي شود بايد به نيت نماز عصر ، نماز را تمام کند و نماز ظهرش قضا ندارد .
مسأله 760 :
اگردر نماز عشا ، پيش از رکوع رکعت چهارم شک کند که نماز مغرب را خواند يانه ، چنانچه وقت به قدري کم است که بعد از تمام شدن نماز ، نصف شب مي شود ، بايد به نيت عشا نماز را تمام کند و بنا بگذرد که نماز مغرب را خوانده است و اگر بيشتر وقت دارد ، بايد نيت را به نماز مغرب بر گرداند و نماز را سه رکعتي تمام کند بعد نماز عشا را بخواند .
مسأله 761 :
اگردرنماز عشا بعد از رسيدن به رکوع رکعت چهارم شک کند که نماز مغرب را خوانده يا نه ، بايد نماز را تمام کند ، بعد نماز مغرب را بخواند ، ولي اگر اين شک در وقت مخصوص به نماز عشا باشد ، خواندن نماز مغرب لازم نيست .
مسأله 762 :
اگرانسان نمازي را که خوانده احتياطاً دوباره بخواند و در بين نماز يادش بيايد نمازي را که بايد پيش از آن بخواند نخوانده است ، نمي تواند نيت را به آن نماز برگرداند ، مثلاً موقعي که نماز عصر را احتياطاً مي خواند اگر يادش بيايد نمکاز ظهر را نخوانده است ، نمي تواند نيت را به نماز ظهر برگرداند .
مسأله 763 :
بر گرداندن نيت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب جايز نيست .
مسأله 764 :
اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد ، انسان مي تواند در بين نماز نيت را به نماز قضا برگرداند ، ولي بايد بگرداندن نيت ، به نماز قضا ممکن باشد ، مثلاً اگر مشغول نماز ظهر است ، در صورتي مي تواند نيت را به قضاي صبح برگرداند که داخل رکعت سوم نشده باشد