چيزهايى که روزه را باطل مى کند
مسأله 1581 :
چند چيز روزه را باطل مى کند : اول خوردن و آشاميدن .
دوم جماع .
سوم استمناء و استمناء آن است که انسان با خود يا ديگرى غير از جماع کارى کند که منى از او بيرون آيد.
چهارم دروغ بستن به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر عليهم السلام .
پنجم رساندن غبار به حلق .
ششم فرو بردن تمام سر در آب بنابر مشهور.
هفتم باقيماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح .
هشتم اماله کردن با چيزهاى روان .
نهم قى کردن .
و احکام اينها در مسائل آينده گفته مى شود.
( خوردن و آشاميدن ).
مسأله 1582 :
اگر روزه دار با التفات به اين که روزه دارد , عمدا چيزى بخورد يا بياشامد , روزه او باطل مى شود , چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد , مثل نان , و آب , چه معمول نباشد , مثل خاک و شيره درخت , و چه کم باشد يا زياد , حتى اگر مسواک را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو بـرد روزه باطل مى شود , مگر آن که رطوبت مسواک در آب دهان به طورى از بين برود که رطوبت خارج به آن گفته نشود.
مسأله 1583 :
اگـر مـوقـعى که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده , بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمدا فرو ببرد , روزه اش باطل است , و به دستورى که بعدا گفته خواهد شد کفاره هم بر او واجب مى شود.
مسأله 1584 :
اگر روزه دار سهوا چيزى بخورد يا بياشامد , روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1585 :
آمپولى که عضو را بى حس مى کند يا به جهت ديگر استعمال مى شود , براى روزه دار اشکال ندارد.
و بهتر آن است که از استعمال آمپولى که به جاى دوا و غذا به کار مى برند خوددارى کند.
مسأله 1586 :
اگر روزه دار چيزى را که لاى دندان مانده است , عمدا فرو ببرد , روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1587 :
کسى که مى خواهد روزه بگيرد , لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال کند , ولى اگر بداند غذايى که لاى دندان مانده در روز فرو مى رود , بايد خلال کند.
مسأله 1588 :
فـرو بـردن آب دهان , اگر چه به واسطه خيال کردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد , روزه را باطل نمى کند.
مسأله 1589 :
فرو بردن اخلاط سر و سينه , تا به فضاى دهان نرسيده اشکال ندارد , ولى اگر داخل فضاى دهان شود , احتياط واجب آن است که آن را فرو نبرند.
مسأله 1590 :
اگر روزه دار به قدرى تشنه شود که بترسد از تشنگى بميرد يا به او ضررى برسد يا آن که به سختى بيفتد , که قابل تحمل نيست , مى تواند به اندازه اى که ترس از اين امور برطرف شود آب بياشامد ولى روزه او بـاطـل مى شود و اگر ماه رمضان باشد , بايد بنابر احتياط لازم بيشتر از آن نياشامد و در بقيه روز از بجا آوردن کارى که روزه را باطل مى کند خوددارى نمايد.
مسأله 1591 :
جـويـدن غـذا براى بچه يا پرنده و چشيدن غذا و مانند اينها که معمولا به حلق نمى رسد , اگر چه اتـفـاقـا به حلق برسد , روزه را باطل نمى کند , ولى اگر انسان از اول بداند که به حلق مى رسد , روزه اش باطل مى شود و بايد قضاى آن را بگيرد , و کفاره هم بر او واجب است .
مسأله 1592 :
انسان نمى تواند براى ضعف , روزه را بخورد , ولى اگر ضعف او به قدرى است که معمولا نمى شود آن را تحمل کرد , خوردن روزه اشکال ندارد.
( جماع ).
مسأله 1593 :
جماع روزه را باطل مى کند , اگر چه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد.
مسأله 1594 :
اگـر کـمـتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بيرون نيايد , روزه باطل نمى شود , ولى در شـخـصى که ختنه گاه ندارد اگر کمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود بمقدارى که گويند نزديکى کرده روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1595 :
اگـر عـمـدا قـصد جماع نمايد , و شک کند که به اندازه ختنه گاه داخل شده يا نه , روزه او بنابر احتياط لازم باطل است , و لازم است قضا نمايد , ولى کفاره واجب نيست .
مسأله 1596 :
اگـر فـرامـوش کـند که روزه است و جماع نمايد , يا او را به جماع مجبور نمايند , به نحوى که از اختيار او خارج شود , روزه او باطل نمى شود , ولى چنانچه در بين جماع يادش بيايد يا جبر او برداشته شود , بايد فورا از حال جماع خارج شود , و اگر خارج نشود , روزه او باطل است .
( استمنا ).
مسأله 1597 :
اگر روزه دار استمنا کند ( معناى استمنا در مسأله 1581 گذشت ) , روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1598 :
اگر بى اختيار منى از انسان بيرون آيد , روزه اش باطل نيست .
مسأله 1599 :
هـرگـاه روزه دار بـدانـد که اگر در روز بخوابد محتلم مى شود , يعنى در خواب منى از او بيرون مى آيد , جايز است بخوابد , هر چند به سبب نخوابيدن به زحمت نيفتد , و اگر محتلم شود , روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1600 :
اگـر روزه دار در حـال بـيـرون آمـدن منى از خواب بيدار شود , واجب نيست از بيرون آمدن منى جلوگيرى کند.
مسأله 1601 :
روزه دارى که محتلم شده , مى تواند بول کند , اگر چه بداند به واسطه بول کردن باقيمانده منى از مجرى بيرون مى آيد.
مسأله 1602 :
روزه دارى کـه مـحـلتم شده , اگر بداند منى در مجرى مانده , و در صورتى که پيش از غسل بول نکند بعد از غسل منى از او بيرون مى آيد , احتياط مستحب آن است که پيش از غسل بول کند.
مسأله 1603 :
کـسـى که به قصد بيرون آمدن منى بازى و شوخى کند , اگر چه منى از او بيرون نيايد , بايد بنابر احتياط لازم روزه را تمام کند و قضا هم بنمايد.
مسأله 1604 :
اگـر روزه دار بـدون قصد بيرون آمدن منى مثلا با زن خود بازى و شوخى کند , چنانچه اطمينان دارد که منى از او خارج نمى شود , اگر چه اتفاقا منى بيرون آيد روزه او صحيح است .
ولى اگر اطمينان ندارد , در صورتى که منى از او بيرون آيد روزه اش باطل است .
( دروغ بستن به خدا و پيغمبر ).
مسأله 1605 :
اگـر روزه دار بـه گـفـتن يا به نوشتن يا به اشاره و مانند اينها به خدا و پيغمبر ( ص ) و جانشينان پـيغمبر ( ص ) عمدا نسبتى را بدهد که دروغ است - اگر چه فورا بگويد دروغ گفتم يا توبه کند - روزه او بـنـابر احتياط لازم باطل است هم چنين است بنابر احتياط مستحب دروغ بستن به حضرت زهرا سلام اللّه عليها و ساير پيغمبران و جانشينان آنان .
مسأله 1606 :
اگر بخواهد خبرى را که دليلى بر حجيت او ندارد , و نمى داند راست است يا دروغ , نقل کند , بنابر احتياط واجب بايد از کسى که آن خبر را گفته , يا از کتابى که آن خبر در آن نوشته شده نقل نمايد.
مسأله 1607 :
اگر چيزى را به اعتقاد اين که راست است از قول خدا يا پيغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده , روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1608 :
اگـر چـيزى را که مى داند دروغ است به خدا و پيغمبر نسبت دهد و بعدا بفهمد آنچه را که گفته راست بوده , بايد بنابر احتياط لازم روزه را تمام کند و قضاى آن را هم به جا آورد.
مسأله 1609 :
اگـر دروغـى را کـه ديـگـرى ساخته عمدا به خدا و پيغمبر و جانشينان پيغمبر نسبت دهد , بنابر احتياط لازم روزه اش باطل مى شود , ولى اگر از قول کسى که آن دروغ را ساخته نقل کند اشکال ندارد.
مسأله 1610 :
اگر از روزه دار بپرسند که آيا پيغمبر صلى اللّه عليه وآله چنين مطلبى فرموده اند و او جايى که در جـواب بـايـد بگويد نه , عمدا بگويد , بلى , يا جايى که بايد بگويد بلى عمدا بگويد نه , روزه اش بنابر احتياط لازم باطل مى شود.
مسأله 1611 :
اگر از قول خدا يا پيغمبر حرف راستى را بگويد بعد بگويد دروغ گفتم , يا در شب به دروغ به آنان نسبتى بدهد و فرداى آن که روزه مى باشد بگويد آنچه ديشب گفتم راست است , روزه اش باطل مى شود , مگر آن که مقصودش بيان حال خبرش باشد.
( رساندن غبار به حلق ).
مسأله 1612 :
بـنـابر احتياط واجب رساندن غبار غليظ به حلق روزه را باطل مى کند , چه غبار از چيزى باشد که خوردن آن حلال است , مثل آرد , يا غبار چيزى باشد که خوردن آن حرام است مثل خاک .
مسأله 1613 :
رساندن غبار غير غليظ به حلق - بنابر اقوى - روزه را باطل نمى کند.
مسأله 1614 :
اگر به واسطه باد غبارى غليظ پيدا شود و انسان با اين که متوجه است و مى تواند , مواظبت نکند و به حلق برسد , بنابر احتياط واجب روزه اش باطل مى شود.
مسأله 1615 :
احتياط واجب آن است که روزه دار دود سيگار و تنباکو و مانند اينها را هم به حلق نرساند.
مسأله 1616 :
اگر مواظبت نکند و غبار يا دود و مانند اينها داخل حلق شود , چنانچه يقين يا اطمينان داشته که بـه حـلق نمى رسد , روزه اش صحيح است , و اگر گمان مى کرده که به حلق نمى رسد , بهتر آن است که آن روزه را قضا کند.
مسأله 1617 :
اگـر فـرامـوش کـنـد که روزه است و مواظبت نکند , يا بى اختيار غبار و مانند آن به حلق او برسد روزه اش باطل نمى شود.
( فرو بردن سر در آب ).
مسأله 1618 :
اگـر روزه دار عـمـدا تمام سر را در آب فرو برد , اگر چه باقى بدن او از آب بيرون باشد , روزه اش بـنابر مشهور باطل مى شود , ولى بعيد نيست که اين کار روزه را باطل نکند , اگر چه کراهت شديد دارد و رعايت احتياط در صورت امکان بهتر است .
مسأله 1619 :
اگر نصف سر را يک دفعه و نصف ديگر آن را دفعه ديگر در آب فرو برد , روزه اش هيچ اشکالى ندارد .
مسأله 1620 :
اگر تمام سر زير آب برود اگر چه مقدارى از موها بيرون بماند , همان حکمى را که در مسأله 1618 گفته شد دارد.
مسأله 1621 :
سـر فـرو بردن در غير آب از چيزهاى روان مانند شير به روزه هيچ ضررى ندارد , و هم چنين است فرو بردن سر در آب مضاف .
مسأله 1622 :
اگـر روزه دار بى اختيار در آب بيفتد و آب تمام سر او را بگيرد , يا فراموش کند که روزه است و سر در آب فرو برد , روزه او هيچ اشکالى ندارد.
مسأله 1623 :
اگـر بـه خـيـال اين که آب سر او را نمى گيرد , خود را در آب بيندازد و آب تمام سر او را بگيرد , روزه اش هيچ اشکالى ندارد.
مسأله 1624 :
اگـر فـراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد , چنانچه در زير آب يادش بيايد که روزه است , بهتر آن است که فورا سر را بيرون آورد ولى چنانچه بيرون نياورد , روزه اش باطل نمى شود.
مسأله 1625 :
اگـر کـسى به زور سر او را در آب فرو برد , روزه اش هيچ اشکالى ندارد , ولى چنانچه در حالى که زير آب است , آن کس دست بردارد بهتر آن است که فورا سرش را بيرون آورد.
مسأله 1626 :
اگر روزه دار به نيت غسل سر را در آب فرو برد , روزه و غسل او هر دو صحيح است .
مسأله 1627 :
اگـر بـراى آن که کسى را از غرق شدن نجات دهد , سر را در آب فرو برد , اگر چه نجات دادن او واجب باشد , احتياط مستحب آن است که روزه اش را قضا کند.
( باقى ماندن بر جنابت و حيض و نفاس تا اذان صبح ).
مسأله 1628 :
اگر جنب عمدا در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نکند روزه اش باطل است , و کسى که وظيفه اش تيمم است و عمدا تيمم ننمايد , روزه اش نيز باطل است , و حکم قضاى ماه رمضان نيز همين است .
مسأله 1629 :
اگر در روزه غير ماه رمضان و قضاء آن از روزه هاى واجبى که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معين است , جنب عمدا تا اذان صبح غسل نکند اظهر اين است که روزه اش صحيح است .
مسأله 1630 :
کسى که در شب ماه رمضان جنب است , چنانچه عمدا غسل نکند تا وقت تنگ شود , بايد تيمم کند و روزه بگيرد , و احتياط مستحب آن است که قضاى آن را هم به جا آورد.
مسأله 1631 :
اگـر جـنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از يک روز يادش بيايد , بايد روزه آن روز را قـضا نمايد , و اگر بعد از چند روز يادش بيايد روزه هر چند روزى را که يقين دارد جنب بوده قضا نمايد , مثلا اگر نمى داند سه روز جنب بوده يا چهار روز , بايد روزه سه روز را قضا کند.
مسأله 1632 :
کـسـى که در شب ماه رمضان براى هيچ کدام از غسل و تيمم وقت ندارد , اگر خود را جنب کند , روزه اش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1633 :
اگر براى آن که بفهمد وقت دارد يا نه , جستجو نمايد و گمان کند که به اندازه غسل وقت دارد و خـود را جـنب کند و بعد بفهمد وقت تنگ بوده و تيمم کند , روزه اش صحيح است , و اگر بدون جستجو گـمـان کند که وقت دارد و خود را جنب نمايد و بعد بفهمد وقت تنگ بوده , و با تيمم روزه بگيرد , بنابر احتياط مستحب بايد روزه آن روز را قضا کند.
مسأله 1634 :
کـسـى کـه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند که اگر بخوابد تا صبح بيدار نمى شود , نبايد غسل نکرده بخوابد و چنانچه پيش از غسل اختيارا بخوابد و تا صبح بيدار نشود , روزه اش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مى شود.
مسأله 1635 :
هـرگـاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود احتياط واجب آن است که پيش از غسل در صـورتـى کـه اطمينان به بيدار شدن ندارد نخوابد , اگر چه احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود.
مسأله 1636 :
کـسـى کـه در شـب مـاه رمـضان جنب است و يقين دارد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود , چنانچه تصميم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند و با اين تصميم بخوابد و تا اذان خواب بماند , روزه اش صحيح است .
و هم چنين است کسى که اطمينان به بيدار شدن قبل از اذان صبح دارد.
مسأله 1637 :
کـسى که در شب ماه رمضان جنب است و مى داند يا احتمال مى دهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود , چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بيدار شدن بايد غسل کند , در صورتى که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند بنابر احتياط قضا بر او واجب مى شود.
مسأله 1638 :
کـسـى کـه در شب ماه رمضان جنب است و يقين دارد يا احتمال مى دهد که اگر بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود , چنانچه نخواهد بعد از بيدار شدن غسل کند , در صورتى که بخوابد و بيدار نشود , روزه اش باطل و قضا و کفاره لازم است و هم چنين است بنابر احتياط لازم اگر ترديد داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند يا نه .
مسأله 1639 :
اگـر جـنـب در شـب مـاه رمضان بخوابد و بيدار شود و يقين کند يا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پيش از اذان صبح بيدار مى شود و تصميم هم داشته باشد که بعد از بيدار شدن غسل کند , چنانچه دوبـاره بخوابد و تا اذان بيدار نشود , بايد عقوبة روزه آن روز را قضا کند , و اگر از خواب دوم بيدار شود و بـراى مـرتـبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود بايد روزه آن روز را قضا کند و بنابر احتياط استحبابى کفاره نيز بدهد.
مسأله 1640 :
مـراد از خواب اول و دوم و سوم , در صورتى که انسان در خواب محتلم شود خوابى است که از بعد بيدار شدن بخوابد و اما خوابى که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمى شود.
مسأله 1641 :
اگر روزه دار در روز محتلم شود , واجب نيست فورا غسل کند.
مسأله 1642 :
هر گاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده , اگر چه بداند پيش از اذان محتلم شده , روزه او صحيح است .
مسأله 1643 :
کـسـى که مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد , هر گاه تا اذان صبح جنب بماند , اگر از روى عمد باشد , نمى تواند آن روز را روزه بگيرد وگرنه مى تواند روزه بگيرد , هر چند احتياط در ترک آن است .
مسأله 1644 :
کسى که مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگيرد , اگر بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شـده و بداند پيش از اذان محتلم شده است , بنابر اقوى مى تواند آن روز را به قصد قضاى ماه رمضان روزه بگيرد.
مسأله 1645 :
اگر در روزه واجبى غير قضاى روزه رمضان از روزه هايى که مثل روزه کفاره وقت معينى ندارد , عـمـدا تا اذان صبح جنب بماند , اظهر اين است که روزه اش صحيح است , ولى بهتر آن است که غير از آن روزه روز ديگرى را روزه بگيرد.
مسأله 1646 :
اگـر زن پـيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاک شود , و عمدا غسل نکند و يا در تنگى وقت - هر چند از روى اختيار باشد - تيمم نکند در روزه ماه رمضان - و هم چنين در قضاء او بنابر احتياط - روزه اش باطل است .
و در غير اين دو باطل نيست اگر چه احوط غسل کردن است و زنى که وظيفه اش نسبت به حيض يا نفاس تيمم است در روزه ماه رمضان و هم چنين در قضاء او بنابر احتياط اگر عمدا پيش از اذان صبح تيمم نکند روزه اش باطل است .
مسأله 1647 :
اگـر زن پـيـش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاک شود , و براى غسل وقت نداشته باشد , بايد تيمم نمايد ولى لازم نيست تا اذان صبح بيدار بماند و هم چنين است حکم جنب در صورتى که وظيفه اش تيمم باشد.
مسأله 1648 :
اگـر زن نـزديـک اذان صبح در ماه مبارک رمضان از حيض يا نفاس پاک شود و براى هيچ کدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد , روزه اش صحيح است .
مسأله 1649 :
اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاک شود , يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند , اگر چه نزديک مغرب باشد , روزه او باطل است .
مسأله 1650 :
اگر زن غسل حيض يا نفاس را فراموش کند و بعد از يک روز يا چند روز يادش بيايد , روزه هايى که گرفته صحيح است .
مسأله 1651 :
اگـر زن پـيـش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاک شود و در غسل کوتاهى کند و تا اذان غـسـل نـکـنـد و در تنگى وقت تيمم هم نکند , روزه اش باطل است ولى چنانچه کوتاهى نکند , مثلا مـنتظر باشد که حمام زنانه شود , اگر چه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند , و در تيمم کردن کوتاهى نکند , روزه او صحيح است .
مسأله 1652 :
اگـر زنـى کـه در حـال اسـتحاضه کثيره است , هر چند غسلهاى خود را به تفصيلى که در احکام اسـتـحـاضـه در مسأله ( 402 ) گفته شد به جا نياورد , روزه او صحيح است , همچنان که در استحاضه متوسطه اگر چه غسل نکند روزه اش صحيح است .
مسأله 1653 :
کسى که مس ميت کرده يعنى جايى از بدن خود را به بدن ميت رسانده , مى تواند بدون غسل مس ميت روزه بگيرد , و اگر در حال روزه هم ميت را مس نمايد , روزه او باطل نمى شود.
( اماله کردن ).
مسأله 1654 :
اماله کردن با چيز روان اگر چه از روى ناچارى و براى معالجه باشد روزه را باطل مى کند.
( قى کردن ).
مسأله 1655 :
هـرگـاه روزه دار عـمـدا قى کند اگر چه به واسطه مرض و مانند آن ناچار باشد , روزه اش باطل مى شود ولى اگر سهوا يا بى اختيار قى کند اشکال ندارد.
مسأله 1656 :
اگر در شب چيزى بخورد که مى داند به واسطه خوردن آن , در روز بى اختيار قى مى کند , احتياط مستحب آن است که روزه آن روز را قضا نمايد.
مسأله 1657 :
اگر روزه دار بتواند از قى کردن خوددارى کند , چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد , بهتر آن است که خوددارى نمايد.
مسأله 1658 :
اگـر مـگـس در گـلـوى روزه دار برود , چنانچه به مقدارى فرو رفته باشد که به پايين دادن آن خـوردن گـفـتـه نشود لازم نيست آن را بيرون آورد و روزه اش صحيح است , و اما اگر به اين مقدار فرو نـرفـته باشد بايد آن را بيرون آورد , هر چند که اين کار متوقف بر قى کردن باشد - مگر در صورتى که قى کردن براى او ضرر يا مشقت زيادى داشته باشد - و چنانچه آن را قى نکند و فرو برد روزه اش باطل مى شود .
مسأله 1659 :
اگر سهوا چيزى را فرو ببرد و پيش از رسيدن به معده يادش بيايد که روزه است , بيرون آوردن آن لازم نيست و روزه او صحيح است .
مسأله 1660 :
اگـر يـقـين داشته باشد که به واسطه آروغ زدن , چيزى از گلو بيرون مى آيد , بنابر احتياط نبايد عمدا آروغ بزند , ولى اگر يقين نداشته باشد اشکال ندارد.
مسأله 1661 :
اگـر آروغ بزند و چيزى در گلو يا دهانش بيايد , بايد آن را بيرون بريزد و اگر بى اختيار فرو رود , روزه اش صحيح است .