اجاره بها
مسأله ۷۶.:
اجاره زمین، جهت زراعت، در صورتی که اجاره بهای آن، محصول همان زمین قرار داده شود، باطل است و اگر اجاره بها محصول زمین دیگر باشد، یا کلی در ذمه قرار گیرد، اشکالی ندارد، هرچند آن را از حاصل همان زمین پرداخت کند.
مسأله ۷۷۷.:
کسی که چیزی را اجاره داد، حق ندارد پیش از تحویل آن به مستأجر، اجاره بها را بخواهد؛ نیز اگر برای انجام دادن کاری اجیر شد، نمی تواند پیش از انجام دادن آن کار، اجرت را درخواست کند، مگر در صورت شرط یا رسم پذیرفته شده.
مسأله ۷۷۸.:
هرگاه اجاره دهنده مورد اجاره را در اختیار مستأجر قرار دهد، میتواند اجاره بها را طلب کند، هرچند مستأجر نخواهد آن را تحویل بگیرد؛ یا تا پایان مدت اجاره از آن استفاده نکند.
مسأله ۷۷۹.:
اگر کسی اجیر شد که در زمان معین کاری را انجام دهد، به صورتی که محور اصلی اجاره، "کار در زمان محدوده باشد و در آن مدت، آماده انجام دادن کار شد، حق درخواست اجرت را دارد، هرچند صاحب کار به او رجوع نکند و او نیز برای خود یا دیگری کار کند، ولی اگر محور اصلی اجاره، "واگذاري زمان معین باشد، به گونه ای که اجیرکننده مالک مدت محدود شد، اجير حق ندارد بدون اذن اجیرکننده، کاری برای خود یا دیگری انجام دهد و اگر انجام داد و او راضی شد، پولی که در برابر کار دوم قرار دارد، مال اجیرکننده است و اجیرشونده فقط اجرت اصلی خود را از او طلب میکند.
مسأله ۷۸۰.:
اگر پس از تمام شدن زمان اجاره، معلوم شود که اجاره باطل بود و چیزی که مورد اجاره واقع شد، منفعت حلال دارد، مستأجر باید مبلغی به مقدار متعارف (اجرت مثل) را به عنوان اجاره بها بپردازد؛ نه مبلغ تعیین شده را؛ خواه اجاره بهای معمول، کمتر از مقدار قراردادشده باشد یا بیشتر. اگر در اثنای زمان اجاره، بطلان اجاره معلوم شود، برای مدت گذشته اجاره بهای متعارف (اجرت مثل) پرداخت می شود.
ضمان در اجاره
مسأله ۷۸۱.:
اگر چیزی که اجاره کرده از بین برود یا آسیب ببیند، در صورتی که در نگهداری آن کوتاهی نکرده و در استفاده از آن زیاده روی ننموده باشد، ضامن نیست و در این جهت، فرقی بین وسیله نقلیه و ابزار صنعت و لباس های خیاطی نیست.
مسأله ۷۸۲.:
اگر اجیر از عهده کاری که مورد اجاره واقع شده بر نیاید و آن را عيبناک یا ناقص کند، گذشته از آنکه حق درخواست اجرت را ندارد، ضامن چیزی است که آن را ضایع کرده است.
مسأله ۷۸۳.:
اگر قصاب، هنگام بریدن سر حیوان، دستور شرعی آن را رعایت نکند و حیوان مردار شود، گذشته از آنکه حق درخواست اجرت را ندارد، ضامن قیمت آن حیوان است.
مسأله ۷۸۴.:
اگر حیوان یا وسیله نقلیه ای را اجاره کند و معین نماید یا به صورت رایج معلوم باشد که چه مقدار بار باید بر آن حمل شود و در صورت زیاد نمودن بار، حیوان یا وسیله دیگر از بین برود یا آسیب ببیند، خسارت وارد را ضامن است و باید برای بار زائد، اجاره بهای متعارف اجرت مثل) بپردازد.
مسأله ۷۸۵.:
اگر حیوان یا وسیله نقلیه ای را جهت حمل بار شکستنی یا فاسدشدنی اجاره کند، در صورتی که حیوان یا آن وسیله نقلیه بدون هیچ گونه کوتاهی در هدایت آن بلغزد و بار آن بشکند یا فاسد شود، صاحب حیوان یا وسیله نقلیه، ضامن نیست؛ ولی اگر بر اثر کوتاهی در هدایت آن یا زدن حیوان بیش از مقدار معمول شکستن یا فاسد شدن پدید آید، ضامن است.
مسأله ۷۸۶.:
هرگاه طبیب در جراحی بیمار، نیز متخصص در ختنه کودک بر اثر دقت نکردن یا اشتباه نمودن، سبب زیان یا مرگ آنها شود، ضامن اند؛ ولی اگر ضرر یا مردن به هیچ وجه عمدی یا سهوی به طبيب و ختنه کننده استناد نداشت، ضامن نیستند.
مسأله ۷۸۷.:
درمان کودک باید با اذن ولی او باشد.
مسأله ۷۸۸.:
هرگاه طبيب، درمان بیمار را به صورتی سرپرستی کند . مثلا به او دارو دهد یا وی را تزریق کند یا دستور خوردن دارو یا انجام دادن کاری را به او بدهد . و در این طبابت اشتباه نماید و به بیمار زیان برسد یا بمیرد، ضامن است و اگر به هیچ وجه دستور ندهد، بلکه فقط راه درمان بیماری را در مقاله ای بنویسد یا در تدریس بیان کند و بیمار شخصا به درمان خود اقدام نماید و آسیب ببیند، طبيب ضامن نیست.
مسأله ۷۸۹.:
طبیب یا جراح، اگر پیش از درمان، از بیمار یا سرپرست او تعهد بگیرد که در صورت آسیب دیدن یا مردن مریض، ضامن نباشد و آنها قبول کنند و او كمال دقت را کرده باشد و در این حال، به بیمار زیانی برسد یا بمیرد، وی ضامن نیست.
لزوم عقد اجاره
مسأله ۷۹۰.:
اجاره، عقد لازم است و باید برابر آن عمل شود و نمی توان آن را به هم زد، مگر در مواردی مانند آنکه با رضایت یکدیگر اجاره را به هم بزنند یا آنکه هر دو طرف یا یکی از آنها در ضمن عقد شرط کنند که حق به هم زدن آن را داشته باشند.
مسأله ۷۹۱.:
اگر اجاره دهنده یا اجاره کننده مغبون شده باشد، می تواند اجاره را به هم بزند، مگر آنکه در حال عقد اجاره از قیمت آگاه بوده و اقدام کرده یا در حین عقد شرط کرده باشد که در صورت مغبون شدن، حق به هم زدن عقد را نداشته باشد.
مسأله ۷۹۲.:
اگر مالی را اجاره داد و قبل از تحویل آن، کسی آن را غصب کرد، اجاره کننده می تواند عقد اجاره را به هم بزند و اجاره بهای تعیین شده را پس بگیرد و می تواند اجاره را به هم بزند و اجاره بهای غصب شده را به اندازه متعارف از غاصب بگیرد؛ ولی اگر پس از تحویل، کسی آن را غصب نماید، مستأجر نمی تواند عقد اجاره را به هم بزند و فقط می تواند اجاره بهای مدت غصب شده را از غاصب بگیرد.
مسأله ۷۹۳.:
اگر مالی را اجاره داد و دیگری مانع تحویل آن شد، اجاره کننده می تواند اجاره را به هم بزند؛ نیز میتواند اجاره را به هم نزند و منافع فوت شده را از کسی که مانع تحویل شده است، بگیرد.
مسأله ۷۹۴.:
اگر اجاره دهنده، پیش از تمام شدن مدت اجاره، ملک را به مستأجر یا به دیگری بفروشد، اجاره به هم نمی خورد و اجاره کننده باید اجاره بها را به فروشنده بدهد. در صورتی که خریدار ملک، شخص دیگری باشد و از اجاره آن آگاه نباشد، می تواند معامله را به هم بزند.
ویرانی مورد اجاره
مسأله ۷۹۵.:
اگر ملک مورد اجاره، پیش از زمان آن، به صورتی ویران شود که به هیچ وجه قابل بهره وری نباشد، اجاره باطل می شود؛ نیز اگر شرط شده بود که قابل استفاده باشد، ولی چنین نباشد، اجاره باطل میشود و در هر دو حال، اجاره بها به مستأجر برمی گردد و اگر ویرانی آن به گونه ای باشد که بهره اندکی از آن برابر شرط تعهد شده ممکن باشد و ماندن چنین اجاره ای سفیهانه نباشد، مستأجر می تواند اجاره را به هم بزند؛ وگرنه اجاره یادشده بدون به هم زدن از بین خواهد رفت.
مسأله ۷۹۶.:
اگر ملک مورد اجاره پس از گذشت مقداری از زمان آن، به صورتی ویران شود که قابل بهره وری نباشد یا استفاده از آن برابر شرط تعهد شده ممکن نباشد، عقد اجاره نسبت به مدت مانده باطل میشود و نسبت به گذشته هم می توان آن را باطل نمود و اجاره بهای معمول (اجرت مثل) داد. مستأجر هم میتواند برابر اجاره بهای تعیین شده، سهم آن را بپردازد.
مسأله ۷۹۷.:
اگر مقداری از ملک مورد اجاره (نه همه آن) ویران شود و فورا هماهنگ با بقیه ملک ساخته شود، به گونه ای که مقداری از آن بدون بهره نباشد، اجاره باطل نمی شود و مستأجر، حق به هم زدن عقد اجاره را ندارد و اگر ساختن آن، زمان ببرد که مقداری از آن بدون بهره بگذرد، عقد اجاره نسبت به زمان ویرانی باطل است و می توان آن را نسبت به زمان مانده به هم زد و أجرت مثل داد و اگر زمان ویرانی، نقص وصف محسوب شود، می توان تمام اجاره را به هم زد و نسبت به زمان استفاده شده، أجرت مثل پرداخت نمود.
مرگ یکی از دو طرف اجاره
مسأله ۷۹۸.:
هرگاه اجاره دهنده یا مستأجر بمیرد، اجاره باطل نمی شود، مگر آنکه اجاره دهنده فقط در مدت حیات خود مالک منفعت مال مورد اجاره باشد؛ مانند طبقه سابق از «موقوف علیهم» یا کسی که دیگری مالی را برای او وصیت نمود تا زنده است، از آن استفاده کند و اگر مستاجری که در عقد اجاره قید شده که وی(نه دیگری از آن استفاده کند، بمیرد اجاره باطل میشود.
مسأله ۷۹۹.:
اگر کسی اجیر شود کاری را با اجاره بهای معین انجام دهد و به صورت صریح یا ضمنی شرط مباشرت نشده باشد، می تواند آن کار را به دیگری واگذار نماید؛ ولی نمی تواند اجاره بها را کم کند، مگر آنکه خودش مقداری از کار را انجام دهد، هرچند به صورت طرح نقشه، تهیه وسائل و... باشد.
مسأله ۸۰۰:
هرگاه کسی برای انجام دادن کار معین اجیر شود و بر خلاف آن عمل کند، مانند آنکه رنگرز برخلاف رنگ تعهدشده رنگ آمیزی کند؛ یا خیاط برخلاف کیفیت دوخت قراردادشده بدوزد، نه اجاره بهای تعیین شده را می تواند طلب کند؛ نه أجرت مثل را.