احکام سقط جنین و جلوگیرى (آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی)

احکام سقط جنین و جلوگیرى (آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی)

احکام سقط جنين و جلوگيرى

مسأله 2967 :

ساقط کردن جنين مطلقا ـ چه روح در آن دميده شده باشد يا نه و چه جنين از حلال باشد يا از راه زنا ـ حرام است و «ديه» نيز دارد؛ ولى اگر روح در جنين دميده نشده باشد و به تشخيص پزشک حاذق و موثّق، زنده ماندن مادر متوقّف بر سقط آن باشد يا اين که بقاء آن در رحم مستلزم نقص عضو يا درد غير قابل تحمّل براى مادر باشد و زنده نگاه داشتن در خارج رحم نيز ميسّر نباشد، اشکال ندارد.

مسأله 2968 :

اگر انسان کارى کند که زن حامله سقط کند، گناه کرده است و اگر آن جنين محکوم به اسلام باشد، ديه آن به شرح زير مى‌باشد:

اوّل: اگر جنين به صورت «نُطْفه» باشد، ديه آن بيست مثقال شرعى طلاى سکّه‌دار است.

دوم: اگر به صورت «عَلَقه» (خون بسته شده) باشد، ديه آن چهل مثقال شرعى طلاى سکّه‌دار است.

سوم: اگر به صورت «مُضْغه» (يک پاره گوشت) باشد، ديه آن شصت مثقال شرعى طلاى سکّه‌دار است.

چهارم: اگر به صورت استخوان شده باشد، ديه آن هشتاد مثقال شرعى طلاى سکّه‌دار است.

پنجم: اگر روى استخوان گوشت روييده و صورت بندى شده باشد، ولى هنوز روح نداشته باشد، ديه آن يکصد مثقال شرعى طلاى سکّه‌دار است.

ششم: اگر روح در آن دميده شده باشد، چنانچه جنين پسر باشد، ديه او يک هزار مثقال شرعى طلاى سکّه‌دار است و اگر دختر باشد، ديه او پانصد مثقال شرعى طلاى سکّه‌دار است و در اين صورت بنابر احتياط، کفّاره قتل نيز بر عهده ساقط کننده مى‌آيد.

مسأله 2969 :

ديه سقط جنين اگر از روى عمد يا شبه عمد باشد، بر عهده ساقط کننده جنين مى‌باشد و همچنين است اگر از روى خطا باشد و روح در آن دميده نشده باشد، اما اگر از روى خطا باشد و روح در آن دميده شده باشد، بر عهده عاقله

(559)

ساقط کننده است.

مسأله 2970 :

اگر زن حامله از روى عمد کارى کند که جنين او سقط شود، بايد ديه آن را به تفصيلى که بيان شد به وارث طفل بپردازد و خود او از اين ديه ارث نمى‌برد و اگر ورثه جنين او را عفو کنند، ديه ساقط مى‌شود، ولى در جنينى که روح در آن دميده شده، بنابر احتياط کفّاره قتل بر او واجب است.

مسأله 2971 :

اگر کسى زن حامله‌اى را بکشد و کشتن آن زن به مرگ جنين او منجر شود، بايد علاوه بر ديه زن، ديه جنين را هم به تفصيلى که گفته شد بپردازد.

مسأله 2972 :

اگر زنى از راه زنا آبستن شود، جايز نيست بچّه‌اش را سقط کند، هرچند روح در آن دميده نشده باشد و چنانچه پس از دميده شدن روح آن را سقط نمايد، بايد علاوه بر کفّاره جمع، ديه آن را هم بپردازد و قدر متيقّن از آن، مقدار ديه کافر ذمّى (يعنى 800 درهم) مى‌باشد.

مسأله 2973 :

اگر حکومت صالح و شرعى احيانا مصلحت جامعه را در مهار جمعيّت و تنظيم خانواده تشخيص دهد، تشويق جامعه نسبت به آن با راهنمايى راه‌هاى حلال و منع از راه‌هاى حرام ـ از قبيل سقط کردن جنين ـ مانعى ندارد، ولى الزام افراد به محدود نمودن نسل جايز نيست.

مسأله 2974 :

جلوگيرى‌هاى موقّت به وسيله قرص يا آمپول ـ با تجويز پزشک متخصّص ـ اشکال ندارد؛ همچنين بستن لوله‌هاى مرد يا زن و عقيم کردن آنان، اگر عمل جرّاحى به وسيله جنس مخالف صورت نگيرد و مستلزم نگاه کردن به عورت يا لمس آن توسّط کسى که نگاه و لمس او حرام است نباشد، بدون اشکال است.

مسأله 2975 :

بيرون ريختن منى در حال آميزش توسّط شوهر در مورد زن دائم بدون رضايت او احتياطا جايز نيست ولى اگر با رضايت طرفين باشد مانعى ندارد و در مورد متعه، مرد مى‌تواند منى خود را بيرون بريزد؛ ولى زن ـ دائمى باشد يا متعه ـ حق ندارد بدون رضايت شوهر، کارى کند که نطفه او بيرون بريزد، مگر در مواردى که بيرون نريختن نطفه موجب بچّه‌دار شدن شود و زن نسبت به آن شرعا معذور باشد.

(560)

Powered by TayaCMS