احکام حِضانت (نگهدارى و تربيت کودک)
مسأله 2995 :
«حِضانت» ـ يعنى نگهدارى و پرورش کودک ـ حق و تکليف پدر و مادر است.
مسأله 2996 :
مادر در «حِضانت» نوزاد پسر تا دو سال و نوزاد دختر تا هفت سال اولويّت دارد، به شرط آن که مادر مسلمان، عاقل و آزاد باشد و به ديگرى شوهر نکرده باشد، در غير اين صورت پدر مقدّم است و پس از اين مدّت، حضانت با پدر است، ولى اگر پدر مرده باشد يا واجد شرايط لازم براى حضانت بچّه نباشد، مادر ـ هرچند شوهر کرده باشد ـ بر جدّ و ديگران مقدّم است، واگر مادر در زمانى که مسئول حضانت و نگهدارى کودک است بميرد، پدر بر ديگران در حضانت کودک مقدّم است.
مسأله 2997 :
چنانچه پدر و مادر هر دو بميرند، حقّ حضانت به جدّ پدرى مىرسد و در صورت نبودن او، هرکدام از نزديکانش که عرفا براى حضانت وى
(564)
سزاوارتر محسوب مىشوند، مىتوانند حضانت او را به عهده بگيرند و اگر کسى که حضانت وى را قبول کند نبود يا صلاحيت لازم را نداشت، چنانچه بچّه از خود مالى داشته باشد، حاکم شرع از مال او فرد صالحى را جهت حضانت وى انتخاب مىکند و اگر مالى نداشته باشد، حاکم شرع بايد مخارج حضانت وى را از بيتالمال بپردازد.
مسأله 2998 :
حقّ حضانت مادر با طلاق يا ـ نعوذ باللّه ـ زنا از بين نمىرود، مگر اين که صلاحيّت نگهدارى کودک را نداشته باشد.
مسأله 2999 :
پدر و مادر مىتوانند در مقابل يکديگر از حقّ حضانت خود صرف نظر کنند، ولى نمىتوانند نسبت به نگهدارى و تربيت فرزند کوتاهى نمايند و در صورت کوتاهى، حاکم صالح آنان را ملزم به تأمين حقّ فرزند مىکند.
مسأله 3000 :
در صورتى که مادر از حقّ حضانت خود بگذرد و به گونهاى باشد که حقّ کودک از بين نرود و در تربيت و نگهدارى کودک اهمال نشود، پدر نمىتواند او را به حضانت مجبور نمايد.
مسأله 3001 :
اگر پدر يا مادر صلاحيّت نگهدارى و تربيت کودک را نداشته و موجب فساد اخلاق و سوء تربيت دينى يا عدم سلامت جسمى فرزند شوند، حقّ حضانت از آنها ساقط مىشود و در اين صورت حقّ حضانت به ترتيب به افرادى که در مسأله 2997 گفته شد منتقل مىشود.
مسأله 3002 :
چنانچه مادر به هر دليل شوهر ديگرى کرده باشد، حقّ حضانت او با وجود پدر از بين مىرود، ولى در صورتى که از شوهر دوم جدا شود، چنانچه با طلاق رجعى از شوهر دوم جدا شده باشد، تا وقتى که در عدّه است حضانت طفل به وى باز نمىگردد، ولى پس از تمام شدن مدت عدّه، حضانت طفل به وى باز مىگردد و چنانچه با طلاق بائن از شوهر دوم جدا شده باشد، به مجرّد طلاق گرفتن از وى، حضانت طفل به وى باز مىگردد.
مسأله 3003 :
بازگشت حقّ حضانت منحصر به موردى که در مسأله قبل گفته شد، نمىباشد؛ بلکه چنانچه حقّ حضانت به سبب سوء اخلاق، عدم توانايى جسمى به سبب
(565)
مريضى و مانند آن، از کسى سلب شود، پس از آن که اين موانع برطرف شد، مثلاً داراى اخلاق نيک گرديد يا توانايى حضانت طفل را پيدا نمود، حقّ حضانت به وى باز مىگردد.
مسأله 3004 :
در مدّتى که مادر عهدهدار حضانت و نگهدارى فرزند است، چنانچه زن و شوهر با هم زندگى کنند و يا زن در عدّه طلاق رجعى آن مرد باشد، نمىتواند اجرت بگيرد وگرنه استحقاق دريافت اجرت را دارد و ترتيب کسانى که دادن اجرت حضانت طفل بر آنان واجب است، به همان نحوى است که در مسأله 2991 گذشت.
مسأله 3005 :
پس از آن که کودک ـ دختر باشد يا پسر ـ به سنّ بلوغ و رشد فکرى و جسمى رسيد، حقّ حضانت پايان مىپذيرد و هيچ کس، حتّى پدر و مادر، حقّ حضانت بر او را ندارند.
مسأله 3006 :
پيروى از امر پدر و مادر در غير از انجام کارهاى حرام و ترک کارهاى واجب عينى(1) بنابر احتياط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بىاحترامى به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنى که باشند، بايد به پدر و مادر خود احترام بگذارند.