ترجمه اذان و اقامه
(اللّه اکبر)
خداى تعالى بزرگتر از آن است که او را وصف کنند.
(اشهد ان لا اله الا اللّه )
شهادت مى دهم که نيست خدايى جز خداى يکتا و بى همتا.
(اشهد ان محمدا رسول اللّه )
شهادت مى دهم که حضرت محمد بن عبداللّه (ص ) پيغمبر و فرستاده خداست .
(اشهد ان عليا امير المومنين ولى اللّه )
شهادت مى دهم که حضرت على (ع ) اميرالمومنين و ولى خدا بر همه خلق است .
(حى على الصلاه ,)
بشتاب براى نماز.
(حى على الفلاح ,)
بشتاب براى رستگارى .
(حى على خير العمل ,)
بشتاب براى بهترين کارها که نماز است .
(قد قامت الصلاه )
به تحقيق نماز برپا شد.
(لا اله الا اللّه )
نيست خدايى مگر خداى يکتا وبى همتا.
مسأله 929 :
بين جمله هاى اذان و اقامه بايد خيلى فاصله نشود و اگر بين آنهابيشتر از معمول فاصله بيندازد, بايد دوباره آن را از سر بگيرد.
مسأله 930 :
اگـر در اذان و اقـامـه صـدا را در گـلـو بيندازد, چنانچه غنا شود, يعنى :بطور آوازه خـوانـى که در مجالس لهو و بازيگرى معمول است اذان و اقامه را بگويدحرام است و اگر غنا نشود مکروه مى باشد.
مسأله 931 :
اذان عـصر و عشا از کسى که بين ظهر و عصر و مغرب و عشا جمع مى کند ساق ط مى شود خواه در موارد استحباب جمع باشد - مثل نماز عصر روزجمعه , و نماز عصر روز عرفه که روز نهم ذيحجه است در عرفات , و نماز عشا شب عيد قربان براى کسى که در مشعر الحرام است , و خـواه مـثـل زن مستحاضه يا کسى باشد که نمى تواند از بيرون آمدن بول و غايط خوددارى کند و جمع بين نماز ظهر وعصر و نماز مغرب و عشا مى نمايد, يا غير اين موارد باشد که به هر حال اذان عصرو عشا در صورت جمع مذکور ساقط مى شود هر چند سقوط در عصر روز عرفه درعرفات و در عـشـا شـب عيد قربان در مشعر بطور عزيمت است , و در عصر روزجمعه اگر بخواهد اذان بگويد رجاا بگويد, و در غير اين سه مورد سقوط به نحورخصت است فقط مستحاضه و مسلوس احتياط را بـه نـگفتن اذان ترک نکنند و درصورتى اذان ساقط مى شود, که با نماز قبلى هيچ فاصله نشود, يا فاصله کمى بين آنها باشد, و فاصله شدن نافله کافى است براى عدم سقوط اذان بنابر اقوى .
مسأله 932 :
اگـر بـراى نـماز جماعتى اذان و اقامه گفته باشند, کسى که با آن جماعت نماز مى خواند, نبايد براى نماز خود اذان و اقامه بگويد.
مسأله 933 :
اگر براى خواندن نماز جماعت به مسجد برود و ببيند جماعت تمام شده , تا وقتى که صفها بهم نخورده وجمعيت متفرق نشده , مى تواند براى نماز خود, اذان و اقامه نگويد.
مسأله 934 :
در جايى که عده اى مشغول نماز جماعت اند, يا نماز آنان تازه تمام شده و صفها بهم نـخورده است , اگر انسان بخواهد فرادى يا با جماعت ديگرى که برپا مى شود نماز بخواند با شش شرط اذان و اقامه از او ساقط مى شود: اول - آن که نماز جماعت در مسجد باشد و اگر در مسجد نباشد, رجاا بگويد.
دوم - آن که براى آن نماز اذان و اقامه گفته باشند.
سوم - آن که نماز جماعت باطل نباشد.
چـهـارم - آن کـه نـماز او و نماز جماعت در يک مکان باشد , پس اگر نماز جماعت ,داخل مسجد باشد واو بخواهد در بام مسجد نماز بخواند, مستحب است اذان واقامه بگويد.
پنجم - آن که نماز او و نماز جماعت هر دو ادا باشد.
ششم - آن که وقت نماز جماعت مشترک باشد, مثلا هر دو نماز ظهر, يا هر دو نمازعصر بخوانند, يا نـمازى که بجماعت خوانده مى شود, نماز ظهر باشد واو نماز عصربخواند, يا او نماز ظهر بخواند و جماعت نماز عصر باشد.
مسأله 935 :
اگر در يکى از شرطهايى که در مسأله قبل گفته شد شک کند چنانچه رجاا اذان و اقامه بگويد مطابق با احتياط عمل کرده است .
مسأله 936 :
کسى که اذان و اقامه ديگرى را مى شنود مستحب است هر قسمتى راکه مى شنود آهسته بگويد.
مسأله 937 :
کسى که اذان و اقامه ديگرى را شنيده , چه با او گفته باشد يا نه , درصورتى که بين آن اذان و اقامه و نمازى که مى خواهد بخواند, زياد فاصله نشده باشد مى تواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.
مسأله 938 :
اگر مرد اذان زن را با قصد لذت بشنود, اذان او ساقط نمى شود بلکه اگر قصد لذت هم نداشته باشد, ساقط شدن اذان اشکال دارد.
مسأله 939 :
هرگاه اذان و اقامه را فراموش کند ومشغول نماز شود اگر تا وارد رکوع رکعت اول نشده , يادش آمد, مى تواند نماز را رها کرده و پس از گفتن اذان و اقامه نماز را دوباره شروع کند.
مسأله 940 :
اقامه بايدبعدازاذان گفته شود واگرقبل از اذان بگويند صحيح نيست .
مسأله 941 :
اگر کلمات اذان واقامه را بدون ترتيب بگويد, مثلا (حي على الفلاح ) راپيش از (حي على الصلاه ) بگويد, بايد از جايى که ترتيب بهم خورده دوباره بگويد.
مسأله 942 :
بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بين آنها بقدرى فاصله دهد,که اذانى را که گفته اذان اين اقامه حساب نشود, مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگويد و نيز اگر بين اذان و اقامه و نماز بقدرى فاصله دهد که اذان و اقامه آن نمازحساب نشود, مستحب است دوباره براى آن نماز اذان و اقامه بگويد.
مسأله 943 :
اذان و اقامه بايد به عربى صحيح گفته شود, پس اگر به عربى غلطبگويد, يا بجاى حرفى حرف ديگر بگويد, يا مثلا ترجمه آنها را به فارسى بگويدصحيح نيست .
مسأله 944 :
اذان و اقـامـه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود و اگر عمدا يااز روى فراموشى پيش از وقت بگويد باطل است .
مسأله 945 :
اگر پيش از گفتن اقامه شک کند که اذان گفته يا نه , بايد اذان را بگويد,ولى اگر مشغول اقامه شود وشک کندکه اذان گفته يانه , گفتن اذان لازم نيست .
مسأله 946 :
اگر در بين اذان يا اقامه پيش از آن که قسمتى را بگويد شک کند که قسمت پيش از آن را گـفـتـه يـا نه , بايد قسمتى را که در گفتن آن شک کرده بگويد, ولى اگر در حال گفتن قسمتى از اذان يا اقامه شک کند که آنچه پيش از آن است گفته يا نه , گفتن آن لازم نيست .
مسأله 947 :
مستحب است انسان در موقع گفتن اذان , رو به قبله بايستد وبا وضويا غسل باشد ودسـتـهـا را به گوش بگذارد و صدا را بلند نمايد و بکشد و بين جمله هاى اذان کمى فاصله دهد وبين آنها حرف نزند, و اما در اقامه بايد با طهارت باشد بلکه بنا بر احتياط لازم رو به قبله وايستاده باشد.
مسأله 948 :
مستحب است بدن انسان درموقع گفتن اقامه آرام باشد وآن را از اذان آهسته تر بگويد وجمله هاى آن را بهم نچسباند ولى به اندازه اى که بين جمله هاى اذان فاصله مى دهد, بين جمله هاى اقامه فاصله ندهد.
مسأله 949 :
مستحب است بين اذان و اقامه يک قدم بردارد, يا قدرى بنشيند, ياسجده کند, يا ذکـر بـگويد, يا دعا بخواند, يا قدرى ساکت باشد, يا حرفى بزند يا دورکعت نماز بخواند ولى حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح و نماز خواندن بين اذان و اقامه نماز مغرب مستحب نيست .
مسأله 950 :
مـستحب است کسى را که براى گفتن اذان معين مى کنند, عادل ووقت شناس وصدايش بلند باشد واذان را در جاى بلند بگويد.