مطهرات (آیت الله محمد فاضل لنکرانی (ره))

مطهرات (آیت الله محمد فاضل لنکرانی (ره))

مُطَهِّرات

مسأله 152 :

ده چيز، نجاست را پاک مى کند و آنها را مطهرّات گويند:

اوّل: آب، دوّم: زمين، سوّم: آفتاب، چهارم: استحاله، پنجم: انتقال، ششم: اسلام، هفتم: تبعيّت، هشتم: برطرف شدن عين نجاست، نهم: استبراء حيوان نجاستخوار، دهم: غائب شدن مسلمان. و احکام اينها به طور تفصيل در مسائل آينده گفته مى شود.

1 ـ آب

مسأله 153 :

آب کر با چهار شرط، چيز نجس را پاک مى کند.

اوّل: مطلق باشد، پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بيد، چيز نجس را پاک نمى کند.

دوّم: پاک باشد.

سوّم: وقتى چيز نجس را مى شويند آب مضاف نشود و بو يا رنگ يا مزه نجاست هم نگيرد.

چهارم: بعد از آب کشيدن چيز نجس، عين نجاست در آن نباشد و اگر آب قليل باشد علاوه بر اين چهار شرط، شرطهاى ديگرى هم دارد که بعداً ذکر مى شود.

مسأله 154 :

ظرف نجس را با آب قليل بايد سه مرتبه شست، ولى در آب کر و جارى يک مرتبه کافى است. و ظرفى را که سگ ليسيده يا از آن ظرف آب يا چيز روان ديگرى خورده، بايد اول با خاک پاک، خاک مال کرد و بعد بنابر احتياط واجب، دو مرتبه در آب کر يا جارى يا با آب قليل شست، و همچنين ظرفى را که آب دهان سگ در آن ريخته بنابر احتياط واجب بايد پيش از شستن، خاک مال کرد.

مسأله 155 :

اگر دهانه ظرفى که سگ دهن زده، تنگ باشد و نشود آن را خاک مال کرد بايد خاک را در آن بريزند و به شدّت حرکت دهند تا به همه ظرف برسد، و در غير اين صورت پاک شدن ظرف محل اشکال است.

مسأله 156 :

ظرفى را که خوک از آن چيز روانى بخورد، بايد با اب قليل هفت مرتبه شست، و بنابر احتياط واجب در کُر و جارى نيز هفت مرتبه بايد شُست و لازم نيست آن را خاک مال کنند، اگرچه احتياط مستحب آن است که خاک مال شود.

[39]

مسأله 157 :

اگر بخواهند ظرفى را که به شراب نجس شده با آب قليل آب بکشند بايد سه مرتبه بشويند، و بهتر است هفت مرتبه شسته شود.

مسأله 158 :

کوزه اى که از گل نجس ساخته شده و يا آب نجس در آن فرو رفته اگر در آب کر يا جارى بگذارند به هرجاى آن که آب برسد پاک مى شود، و اگر بخواهند باطن آن هم پاک شود بايد به قدرى در آب کُر يا جارى بماند که آب به تمام آن فرو رود و فرو رفتن رطوبت کافى نيست.

مسأله 159 :

ظرف نجس را با آب قليل دو جور مى شود آب کشيد.

اوّل: سه مرتبه پر کنند و خالى کنند.

دوّم: سه دفعه قدرى آب در آن بريزند و در هر دفعه آب را طورى در آن بگردانند که به جاهاى نجس آن برسد و بيرون بريزند.

مسأله 160 :

اگر ظرف بزرگى مثل پاتيل و خمره نجس شود چنانچه سهمرتبه آن را از آب پر کنند و خالى کنند پاک مى شود و همچنين است اگر سه مرتبه از بالا آب در آن بريزند به طورى که تمام اطراف آن را بگيرد و آبى که در ته آن جمع شده خارج کنند و در هر دفعه ظرفى را که با آن آبها را بيرون مى آورند آب بکشند.

مسأله 161 :

اگر چيز نجس را بعد از برطرف کردن عين نجاست، يک مرتبه در آب کر يا جارى فرو برند که آب به تمام جاهاى نجس آن برسد پاک مى شود. و احتياط واجب آن است که فرش و لباس و مانند اينها را طورى فشار يا حرکت دهند که آب داخل آن خارج شود.

مسأله 162 :

اگر بخواهند چيزى را که به بول نجس شده با آب قليل آب بکشند، چنانچه يک مرتبه آب روى آن بريزند و از آن جدا شود در صورتى که بول در آن چيز نمانده باشد، يک مرتبه ديگر که آب روى آن بريزند پاک مى شود. ولى در لباس و فرش و مانند اينها بايد بعد از هر دفعه، فشار دهند تا غساله آن بيرون آيد (غساله آبى است که در وقت شستن و بعد از آن از چيزى که شسته مى شود خودبخود يا به وسيله فشار خارج مى شود).

مسأله 163 :

اگر چيزى به بول پسر شيرخوارى که دو سال آن تمام نشده و غذاخور نشده و شير خوک نخورده، نجس شود، چنانچه يک مرتبه آب روى آن بريزند که به تمام جاهاى نجس آن برسد پاک مى شود. ولى احتياط مستحب آن است که يک مرتبه ديگر هم آب روى آن بريزند، و در لباس و فرش و مانند اينها فشار لازم

[40]

نيست.

مسأله 164 :

اگر چيزى به غير بول نجس شود; چنانچه بعد از برطرف کردن نجاست يک مرتبه آب روى آن بريزند و از آن جدا شود پاک مى گردد، و نيز اگر در دفعه اوّلى که آب روى آن مى ريزند نجاست آن برطرف شود پاک مى شود. ولى در هر صورت لباس و مانند آن را بايد فشار دهند تا غساله آن بيرون آيد.

مسأله 165 :

اگر حصير نجس را که با نخ بافته شده، در آب کر يا جارى فرو برند، بعد از برطرف شدن عين نجاست، پاک مى شود.

مسأله 166 :

اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند اينها نجس شود با فرو بردن در آب کر و جارى، پاک مى گردد. و اگر باطن آنها نجس شود پاک نمى گردد.

مسأله 167 :

اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسيده يا نه، باطن آن پاک است.

مسأله 168 :

اگر ظاهر برنج و گوشت يا چيزى مانند اينها نجس شده باشد، چنانچه آن را در ظرفى بگذارند و سه مرتبه آب روى آن بريزند و خالى کنند پاک مى شود، و ظرف آن هم پاک مى گردد. ولى اگر بخواهند لباس يا چيزى را که فشار لازم دارد در ظرفى بگذارند و آب بکشند بايد در هر مرتبه که آب روى آن مى ريزند آن را فشار دهند و غساله آن را کاملاً بيرون بريزند.

مسأله 169 :

لباس نجسى را که با نيل و مانند آن رنگ شده، اگر در آب کر يا جارى فرو برند و آب پيش از آن که به واسطه رنگ پارچه مضاف شود به تمام آن برسد آن لباس پاک مى شود. اگرچه موقع فشار دادن، آب مضاف يا رنگين از آن بيرون آيد.

مسأله 170 :

اگر لباسى را در آب کر يا جارى آب بکشند و بعد مثلاً لجن آب را در آن ببينند، چنانچه احتمال ندهند که آن لجن مانع رسيدن آب به لباس شده، آن لباس پاک است.

مسأله 171 :

اگر بعد از آب کشيدن لباس و مانند آن خورده گل يا اشيائى ديگر در آن ديده شود چنانچه بداند مانع رسيدن آب نشده پاک است، ولى اگر آب نجس به باطن گل يا اشياء رسيده باشد ظاهر گل و اشياء، پاک و باطن آنها نجس است.

مسأله 172 :

از هر چيز نجس تا عين نجاست را برطرف نکنند پاک نمى شود، ولى اگر بو يا رنگ نجاست در آن مانده باشد اشکال ندارد. پس اگر خون را از لباس

[41]

برطرف کنند و لباس را آب بکشند و رنگ خون در آن بماند پاک مى شود، اما چنانچه به واسطه بو يا رنگ يقين کنند يا احتمال دهند که ذره هاى نجاست در آن چيز مانده، نجس است.

مسأله 173 :

اگر نجاست بدن را در آب کر يا جارى برطرف کنند بدن پاک مى شود و بيرون آمدن و دوباره در آب رفتن لازم نيست.

مسأله 174 :

غذاى نجسى که لاى دندانها مانده اگر آب در دهان بگردانند و به تمام غذاى نجس برسد، با رعايت ساير شرايط تطهير پاک مى شود.

مسأله 175 :

اگر موى سر و صورت زياد باشد و با آب قليل آب بکشند بايد فشار دهند که غساله آن جدا شود.

مسأله 176 :

اگر جايى از بدن يا لباس را با آب قليل آب بکشند، اطراف آنجا که متّصل به آن است و معمولاً موقع آب کشيدن آن جا نجس مى شود در صورتى که آبى که براى پاک شدن محل نجس مى ريزند به آن اطراف جارى شود با پاک شدن محلّ نجاست پاک مى شوند. و همچنين است اگر چيز پاکى را پهلوى چيز نجس بگذارند و روى هردو آب بريزند; مثلاً اگر براى آب کشيدن يک انگشت نجس، روى همه انگشتها آب بريزند و آب نجس به همه آنها برسد، بعد از پاک شدن انگشت نجس، تمام انگشتها پاک مى شود.

مسأله 177 :

گوشت و دنبه اى که نجس شده مثل چيزهاى ديگر آب کشيده مى شود. و همچنين است اگر بدن يا لباس، چربى کمى داشته باشد که از رسيدن آب به آنها جلوگيرى نکند، با آب کشيدن پاک مى شود.

مسأله 178 :

اگر ظرف يا بدن نجس باشد و بعد به طورى چرب شود که از رسيدن آب به آنها جلوگيرى کند، چنانچه بخواهند ظرف و بدن را آب بکشند، بايد چربى را برطرف کنند تا آب به آنها برسد.

مسأله 179 :

چيز نجسى که عين نجاست در آن نيست، اگر زير شيرى که متصل به کر است يک دفعه بشويند پاک مى شود، و نيز اگر عين نجاست در آن باشد، چنانچه عين نجاست آن، زير شير يا به وسيله ديگرى برطرف شود و آبى که از آن چيز مى ريزد بو يا رنگ يا مزه نجاست به خود نگرفته باشد، پاک مى گردد. اما اگر آبى که از آن مى ريزد بو يا رنگ يا مزّه نجاست گرفته باشد بايد به قدرى آب روى آن بريزند تا آبى که از آن جدا مى شود، بو يا رنگ يا مزه نجاست را نداشته باشد.

[42]

مسأله 180 :

اگر چيزى را آب بکشد و يقين کند پاک شده و بعد شک کند که عين نجاست را از آن برطرف کرده يا نه، آن چيز پاک است.

مسأله 181 :

اگر زمينى که نجس شده مثل شن و ماسه باشد که آب در آن فرو مى رود با آب قليل آب بکشند ظاهر آن پاک مى شود ولى زير آن نجس مى شود.

مسأله 182 :

زمين سنگ فرش و آجر فرش و زمين سختى که آب در آن فرو نمى رود اگر نجس شود با آب قليل پاک مى گردد، ولى بايد به قدرى آب روى آن بريزند که جارى شود و چنانچه آبى که روى آن ريخته اند از سوراخى بيرون رود همه زمين پاک مى شود و اگر آب خودبخود تخليه نشود چنانچه آنرا با وسيله اى مثل پارچه دستمال، يا وسيله مکنده ديگرى جمع کنند و دوباره آب قليل روى آن بريزند و بنابر احتياط واجب به صورت سابق جمع کنند، پاک مى شود.

مسأله 183 :

اگر ظاهر نمک سنگ و مانند آن نجس شود، با آب کمتر از کر هم پاک مى شود.

مسأله 184 :

اگر با شکر نجس قند درست کنند و در آب کر يا جارى بگذارند، پاک نمى شود.

2ـ زمين

مسأله 185 :

زمين با پنج شرط، کف پا و ته کفش نجس را پاک مى کند.

اوّل: آن که زمين پاک باشد.

دوّم: آن که خشک باشد.

سوّم: آن که اگر عين نجس مثل خن و بول، يا متنجّس مثل گلى که نجس شده در کف پا و ته کفش باشد به واسطه راه رفتن يا ماليدن پا به زمين برطرف شود.

چهارم: زمين بايد خاک يا سنگ يا آجر فرش و مانند اينها باشد و با راه رفتن روى فرش و حصير و سبزه، کف پا و ته کفش نجس، پاک نمى شود.

پنجم: به واسطه راه رفتن نجس شده باشد و اگر به غير از راه رفتن نجس شده باشد، پاک شدن آن با راه رفتن محل اشکال است.

مسأله 186 :

پاک شدن کف پا و ته کفش نجس، به واسطه راه رفتن روى آسفالت و روى زمينى که با چوب فرش شده محل اشکال است.

مسأله 187 :

براى پاک شدن کف پا و تهِ کفش نجس، بهتر است پانزده قدم يا

[43]

بيشتر راه بروند، اگرچه با کمتر از پانزده قدم يا ماليدن پا به زمين، نجاست برطرف شود.

مسأله 188 :

لازم نيست کف پا و ته کفش نجس تر باشد بلکه اگر خشک هم باشد با راه رفتن پاک مى شود.

مسأله 189 :

بعد از آن که کف پا يا ته کفش نجس، با راه رفتن پاک شد مقدارى از اطراف آن هم که معمولاً به گل آلوده مى شود پاک مى گردد.

مسأله 190 :

کسى که با دست و زانو راه مى رود، اگر کف دست يا زانوى او نجس شود پاک شدن دست و زانوى او به وسيله راه رفتن محل اشکال است. و همچنين است ته عصا و ته پاى مصنوعى و نعل چهارپايان و چرخ اتومبيل و مانند اينها.

مسأله 191 :

اگر بعد از راه رفتن ذره هاى کوچکى از نجاست که ديده نمى شود، در کف پا يا ته کفش بماند بنابر احتياط واجب بايد آن ذره ها را هم برطرف کرد، ولى باقى بودن بو و رنگ اشکال ندارد.

مسأله 192 :

آن قسمت از کفش و کف پا که به زمين نمى رسد به واسطه راه رفتن پاک نمى شود و پاک شدن کف جوراب به واسطه راه رفتن، محل اشکال است، ولى اگر کف جوراب از پوست باشد به وسيله راه رفتن پاک مى شود.

3ـ آفتاب

مسأله 193 :

آفتاب، زمين و ساختمان و چيزهائى را که مانند درب و پنجره در ساختمان به کار برده شده، و همچنين ميخى را که به ديوار کوبيده اند و جزء ساختمان حساب مى شود با شش شرط پاک مى کند.

اوّل: چيز نجس، تر باشد پس اگر خشک باشد بايد به وسيله اى آن را تر کنند تا آفتاب آن را خشک کند.

دوّم: اگر عين نجاست در آن چيز باشد پيش از تابيدن آفتاب آن را برطرف کنند.

سوّم: چيزى از تابيدن آفتاب جلوگيرى نکند، پس اگر آفتاب از پشت پرده يا ابر و مانند اينها بتابد و چيز نجس را خشک کند، آن چيز پاک نمى شود، ولى اگر ابر يا پرده به قدرى نازک باشد که از تابيدن آفتاب جلوگيرى نکند اشکال ندارد.

[44]

چهارم: آفتاب به تنهايى چيز نجس را خشک کند پس اگر مثلاً چيز نجس به واسطه باد و آفتاب خشک شود پاک نمى گردد، ولى اگر باد به قدرى کم باشد که نگويند به خشک شدن چيز نجس کمک کرده، اشکال ندارد.

پنجم: آفتاب مقدارى از بنا و ساختمان را که نجاست به آن فرو رفته، يک مرتبه خشک کند، پس اگر يک مرتبه بر زمين و ساختمان نجس بتابد و روى آن را خشک کند، و دفعه ديگر زير آن را خشک نمايد، فقط روى آن پاک مى شود و زير آن نجس مى ماند.

ششم: بين روى زمين يا ساختمان که آفتاب به آن مى تابد با داخل آن، هوا يا جسم پاک ديگرى فاصله نباشد.

مسأله 194 :

آفتاب حصير نجس را پاک مى کند و همچنين درخت و گياه به واسطه آفتاب پاک مى شود.

مسأله 195 :

اگر آفتاب به زمين نجس بتابد، بعد انسان شک کند که زمين موقع تابيدن آفتاب تر بوده يا نه، يا ترى آن به واسطه آفتاب خشک شده يا نه، آن زمين نجس است، و همچنين است اگر شک کند که پيش از تابش آفتاب، عين نجاست از زمين برطرف شده يا نه، يا شک کند چيزى مانع تابش آفتاب بوده يا نه، آن زمين نجس است.

مسأله 196 :

اگر آفتاب به يک طرف ديوار نجس بتابد، طرفى که آفتاب به آن نتابيده پاک نمى شود، ولى اگر ديوار به قدرى نازک باشد که به واسطه تابش به يک طرف، طرف ديگرش هم خشک شود پاک مى گردد.

4ـ اِسْتِحاله

مسأله 197 :

اگر جنس چيز نجس به طورى عوض شود که به صورت چيز پاکى درآيد پاک مى شود، و چنين تغييرى را استحاله مى گويند: مثل آنکه چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد. يا سگ در نمکزار فرو رود و نمک شود ولى اگر جنس آن عوض نشود مثل آن که گندم نجس را آرد کنند تا نان بپزند پاک نمى شود.

مسأله 198 :

کوزه گلى و مانند آن که از گل نجس ساخته شده نجس است، و بايد از ذغالى که از چوب نجس درست شده اجتناب نمايند.

مسأله 199 :

چيز نجسى که معلوم نيست استحاله شده يا نه نجس است.

[45]

مسأله 200 :

اگر شراب به خودى خود يا به واسطه آن که چيزى مثل سرکه و نمک در آن ريخته اند سرکه شود پاک مى گردد.

مسأله 201 :

شرابى که از انگور نجس درست کنند، با سرکه شدن پاک نمى شود، بلکه اگر نجاستى هم از خارج به شراب برسد احتياط واجب آن است که بعد از سرکه شدن از آن اجتناب نمايند.

مسأله 202 :

سرکه اى که از انگور و کشمش و خرماى نجس درست کنند نجس است.

مسأله 203 :

اگر پوشال ريز انگور يا خرما داخل آنها باشد و سرکه بريزند ضرر ندارد. و نيز اگر پيش از آن که خرما و کشمش و انگور سرکه شود خيار و بادنجان و مانند اينها در آن بريزند اشکال ندارد.

5 ـ سرکه شدن آب انگور

مسأله 204 :

آب انگورى که جوش آمده پيش از آن که دو ثلث آن بخار شود، يعنى دو قسمت آن کم شود و يک قسمت آن بماند نجس نيست، ولى خوردن آن حرام است، ولى اگر ثابت شود که مست کننده است حرام و نجس مى باشد، و فقط با سرکه شدن پاک و حلال مى شود.

مسأله 205 :

اگر مثلاً در يک خوشه غوره يک دانه يا دو دانه انگور باشد چنانچه به آبى که از آن خوشه گرفته مى شود آبغوره بگويند و اثرى از شيرينى در آن نباشد و بجوشد، پاک و خوردن آن حلال است.

مسأله 206 :

چيزى که معلوم نيست غوره است يا انگور، اگر جوش بيايد حرام نمى شود.

6 ـ انتقال

مسأله 207 :

اگر خون بدن انسان يا خون حيوانى که خون جهنده دارد، ( يعنى حيوانى که وقتى رگ آن را ببرند خون از آن جستن مى کند) به بدن حيوانى که خون جهنده ندارد برود و خون آن حيوان حساب شود پاک مى گردد، و اين را انتقال گويند. پس خونى که زالو از انسان مى مکد چون خون زالو به آن گفته نمى شود و مى گويند خون انسان است نجس مى باشد.

[46]

مسأله 208 :

اگر کسى پشه اى را که به بدنش نشسته بکشد و نداند خونى که از پشه بيرون آمده از او مکيده يا از خود پشه مى باشد، پاک است و همچنين است اگر بداند از او مکيده ولى جزو بدن پشه حساب شود، اما اگر فاصله بين مکيدن خون و کشتن پشه به قدرى کم باشد که بگويند خون انسان است، يا معلوم نباشد که مى گويند خون پشه است يا خون انسان، نجس مى باشد.

7 ـ اسـلام

مسأله 209 :

اگر کافر شهادتين بگويد، يعنى بگويد: « اشهدان لا اله الا الله واشهد انّ محمداً رسول الله» مسلمان مى شود و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بينى و عرق او پاک است. ولى اگر موقع مسلمان شدن عين نجاست در بدن او بوده، بايد آن را برطرف کند و جاى آن را آب بکشد. و نيز اگر پيش از مسلمان شدن، عين نجاست برطرف شده باشد لازم است جاى آن را آب بکشد.

مسأله 210 :

اگر موقعى که کافر بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسيده باشد و آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او نباشد نجس است، بلکه اگر در بدن او هم باشد بايد از آن اجتناب کند.

مسأله 211 :

اگر کافر شهادتين بگويد و انسان نداند قلباً مسلمان شده يا نه، پاک است، ولى اگر بداند قلباً مسلمان نشده بنابر احتياط واجب بايد از او اجتناب کرد.

8ـ تَبَعيّت

مسأله 212 :

تبعيّت آن است که چيز نجسى به واسطه پاک شدن چيز نجس ديگر پاک شود.

مسأله 213 :

اگر شراب سرکه شود، ظرف آن هم تا جايى که شراب موقع جوش آمدن به آن جا رسيده پاک مى شود، و کهنه و چيزى هم که معمولاً روى آن مى گذارند اگر به آن رطوبت نجس شود، پاک مى گردد. بلکه اگر موقع جوشيدن، سر برود و پشت ظرف به آن آلوده شود، بعد از سرکه شدن پشت ظرف هم پاک مى شود.

مسأله 214 :

تخته يا سنگى که روى آن ميت را غسل مى دهند و پارچه اى که با آن عورت ميت را مى پوشانند و دست کسى که او را غسل مى دهد و همين طور کيسه و صابونى که با آن شسته مى شود بعد از تمام شدن غسل پاک مى شود.

[47]

مسأله 215 :

کسى که چيزى را با دست خود آب مى کشد اگر دست و آن چيز با هم آب کشيده شوند بعد از پاک شدن آن چيز دست او هم پاک مى شود.

مسأله 216 :

اگر لباس و مانند آن را با آب قليل، آب بکشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آبى که روى آن ريخته اند جدا شود، آبى که در آن مى ماند پاک است.

مسأله 217 :

ظرف نجس را که با آب قليل آب مى کشند، بعد از جداشدن آبى که براى پاک شدن، روى آن ريخته اند، آب کمى که در آن مى ماند پاک است.

9ـ برطرف شدن عين نجاست

مسأله 218 :

اگر بدن حيوان به عين نجس مثل خون، يا متنجس مثل آب نجس، آلوده شود، چنانچه آنها برطرف شود بدن آن حيوان پاک مى شود. و همچنين است باطن بدن انسان مثل توى دهان و بينى. مثلاً اگر خونى از لاى دندان بيرون آيد و در آب دهان از بين برود، آب کشيدن توى دهان لازم نيست.

مسأله 219 :

اگر غذا لاى دندان مانده باشد و داخل دهان خون بيايد، آن غذا پاک است و دندان مصنوعى هم همين حکم را دارد.

مسأله 220 :

جايى را که انسان نمى داند از ظاهر بدن است يا باطن آن، اگر نجس شود لازم نيست آب بکشد اگرچه آب کشيدن احوط است.

مسأله 221 :

اگر گرد و خاک نجس به لباس و فرش و مانند اينها بنشيند، چنانچه هردو خشک باشند نجس نمى شود، و اگر گرد و خاک يا لباس و مانند اينها تر باشد بايد محل نشستن گرد و خاک را آب بکشند.

10ـ اِسْتبْراء حيوان نجاستخوار

مسأله 222 :

بول و غائط حيوانى که به خوردن نجاست انسان عادت کرده نجس است، و اگر بخواهند پاک شود بايد آن حيوان را استبراء کنند، يعنى تا مدّتى که بعد از آن مدّت ديگر نجاستخوار به آن نگويند، نگذارند نجاست بخورد و خوراک پاک به آن بدهند، و بايد شتر نجاستخوار را چهل روز و گاو را بيست روز، و گوسفند را ده روز و مرغابى را پنج روز، و مرغ خانگى را سه روز، نگذارند، نجاست بخورند و خوراک پاک به آنها بدهند.

[48]

11ـ غائب شدن مسلمان

مسأله 223 :

اگر بدن يا لباس مسلمان يا چيز ديگرى مانند ظرف و فرشى که در اختيار او است نجس شود و آن مسلمان غائب گردد اگر انسان احتمال بدهد که آن چيز را آب کشيده يا به واسطه آن که مثلاً آن چيز در آب جارى افتاده پاک شده است، اجتناب از آن لازم نيست.

مسأله 224 :

اگر خود انسان يقين کند که چيزى که نجس بوده پاک شده است يا دو عادل به پاک شدن آن خبر دهند، آن چيز پاک است. و همچنين است اگر کسى که چيز نجس در اختيار اواست بگويد آن چيز پاک شده، يا مسلمانى چيز نجس را آب کشيده باشد، اگرچه معلوم نباشد درست آب کشيده يا نه آن چيز پاک است.

مسأله 225 :

کسى که وکيل شده است لباس انسان را آب بکشد و لباس هم در تصرّف او باشد اگر بگويد: آب کشيدم، آن لباس پاک است.

مسأله 226 :

اگر انسان حالى دارد که در آب کشيدن چيز نجس يقين پيدا نمى کند، همانند عرف مردم رفتار نمايد و يقين براى او لازم نيست.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

مطهرات (امام خمینی (ره))

No image

مطهرات

No image

مطهرات

No image

مطهرات

Powered by TayaCMS