مطهرات (آیت الله حسین نوری همدانی)

مطهرات (آیت الله حسین نوری همدانی)

مُطهّرات

مسأله 148 :

ده چيز نجاست را پاک مي کند و آنها را مطهرات گويند : اول آب ، دوم زمين، سوم آفتاب ، چهارم استحاله ،پنجم انتقال ، ششم اسلام ، هفتم تبعيت ، هشتم برطرف شدن عين نجاست ، نهم استبراء حيوان نجاستخوار، دهم غايب شدن مسلمان و احکاماينها به طور تفصيل در مسائل آينده گفته مي شود .

1-آب

مسأله 149 :

آب با چهار شرط چيز نجس را پاک مي کند :

اول : آنکه مطلق باشد ، پس آب مضاف مانند گلاب و عرقِ بيد چيز نجس را پاک نمي کند .

دوم : آنکه پاک باشد .

سوم : آنکه وقتي چيز نجس را ميشويند آب مضاف نشود و بو يا رنگ يا مزه آن به واسطه نجاست تغيير نکند .

چهارم : انکه بعد از آب کشيدن چيز نجس نجس ، عين نجاست در آن نباشد ، و پاک شدن چيز نجس با آب قليل يعني آب کمتر از کُر شرطهاي ديگري هم دارد که بعداً گفته مي شود .

مسأله 150 :

ظرف نجس را با آب بايد سه مرتبه شست ، بلکه در کُر و جاري هم احتياط سه مرتبه است ، گرچه اقوي کفايت يک مرتبه است ، ولي ظرفي را که سگ ليسيده يا از آن ظرف آب يا چيز روان ديگر خورده ، بايد اول با خاک پاک ، خاک مال کرد و بعد بنابر احتياط واجب دو مرتبه در کّر يا جاري يا با آب قليل شست ، و همچنين ظرفي را که آب دهان سگ در آن ريخته بنابر احتياط واجب بايد پيش از شستن خاک مال کرد .

مسأله 151 :

اگر دهانه ظرفي که سگ دهن زده ، تنگ باشد و نشود آن را خاک مال کرد ، چنانچه ممکن است بايد پارچه اي را به چوبي بپيچند و به توسط آن خاک را به آن ظرف بمالند ، و در غير اين صورت پاک شدن ظرف اشکال دارد .

مسأله 152 :

ظرفي را که خوک از آن چيز رواني بخورد ، با آب قليل بايد هفت مرتبه شست و در کُر و جاري نيز هفت مرتبه بايد شست به احتياط واجب ، و لازم نيست آن را خاک مال کنند ، اگر چه احتياط آن است که خاک مال شود و نيز ليسيدن خوک ملحق است به آب خوردن آن به احتياط واجب .

مسأله 153 :

اگر بخواهند ظرفي را که به شراب نجس شده با آب قليل آب بکشند بايد سه مرتبه بشويند و بهتر است هفت مرتبه شسته شود .

مسأله 154 :

کوزه اي که از گل نجس ساخته شده و يا آب نجس در آن فرورفته ، اگر در آب کُر يا جاري بگذارند ، به هر جاي آن که آب برسد پاک مي شود . و اگر بخواهند باطن آن هم پاک شود ، بايد به قدري در آب کُر يا جاري بماند که آب به تمام آن فرو رود و فرو رفتن رطوبت کافي نيست .

مسأله 155 :

ظرف نجس را با آب دو جور مي شود آب کشيد :

يکي آنکه سه مرتبه پر کنند و خالي کنند .ديگر آنکه سه دفعه قدري آب در آن بريزند و در هر دفعه آب را طوري در آن بگردانند که به جاهاي نجس آن برسد و بيرون بريزند .

مسأله 156 :

اگر ظزف بزرگي مثل پاتيل وخمره نجس شود ، چنانچه سه مرتبه آن را از آب پر کنند و خالي کنند ، پاک ميشود .و همچنين است اگر سه مرتبه از بالا آب در آن بريزند ، به طوري که تمام اطراف آن را بگيرد و در هر دفعه آبي که ته آن جمع مي شود بيرون آوردند و احتياط واجب آن است که در هردفعه ظرفي را که با آن آبها را بيرون مي آوردند ، آب بکشند .

مسأله 157 :

اگر مِسِ نجس و مانند آن را آب کنند و آب بکشند . ظاهرش پاک مي شود .

مسأله 158 :

تنوري که به بول نجس شده است اگر دو مرتبه از بالا آب در آن بريزند به طوري که تمام اطراف آن را بگيرند ، پاک مي شود . و در غير بول اگر بعد از برطرف شدن نجاست يک مرتبه به دستوري که گفته شد آب در آن بريزند ، کافي است و بهتر است که گودالي ته آن بکنند تا آبها درآن جمع شود و بيرون بياورند ، بعد آن گودال را با خاک پاک ، پر کنند .

مسأله 159 :

اگر چيز نجس را بعد از بر طرف کردن عين نجاست يک مرتبه در آب کُر يا جاري فرو برند که تمام جاهاي نجس آن برسد ، پاک مي شود . و احتياط واجب آن است که فرش و لباس و مانند اينها را طوري فشار يا حرکت دهند که داخل آن خارج شود .

مسأله 160 :

اگر بخواهند چيزي را که به بول نجس شده با آب قليل آب بکشند ، چنانچه يک مرتبة ديگر که آب روي آن بريزند پاک مي شود ، ولي در لباس و فرش و مانند اينها بايد بعد از هر دفعه فشار دهند تا غُساله آن بيرون آيد ( و غساله آبي است که معمولاً در وقت شستن و بعد از آن از چيزي که شسته مي شود ، خود به خود يا به وسيلة فشار مي ريزد ) .

مسأله 161 :

ا گر چيزي به بول پسر شيرخواري که غذا خور نشده و شير خوک نخورده نجس شود ، چنانچه يک مرتبه آب روي آن بريزند که تمام جاهاي نجس آن برسد پاک مي شود . ولي احتياط مستحب آن است که يک مرتبه ديگر هم آب روي آن بريزند و در لباس و فرش و مانند اينها فشار لازم نيست .

مسأله 162 :

اگر چيزي به غير بول نجس شود ، چنانچه بعد از برطرف کردن نجاست يک مرتبه آب روي آن بريزند و از آن جدا شود پاک مي گردد.و نيز اگر در دفعة اول که آب روي آن مي ريزند نجاست آن برطرف شود و بعد از برطرف شدن نجاست هم آب روي آن بيايد پاک مي شود . ولي در هر صورت لباس و مانند آن را بايد فشار دهند تا غساله آن بيرون

آيد .

مسأله 163 :

اگر حصير نجس را که با نخ بافته شده و در آب کر يا جاري فرو برند ، بعد از برطرف شدن عين نجاست پاک مي شود .

مسأله 164 :

اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند اينها نجس شود ، به فرو بردن در آب کُر و جاري پاک مي گردد . و اگر باطن آنها نجس شود ، پاک نمي گردد .

مسأله 165 :

اگر انسان شک کند که آب نجس به باطن صابون رسيده يا نه ، باطن آن پاک است .

مسأله 166 :

اگر ظاهر برنج و گوشت يا چيزي مانند اينها نجس شده باشد ، چنانچه آن را در ظرفي بگذارند و سه مرتبه آب روي آن بريزند و خالي کنند پاک مي شود ، و ظرف آن سهم پاک مي گردد. ولي اگر بخواهند لباس يا چيزي را که فشار لازم دارد در ظرفي بگذارند و آب بکشند . بايد در هر مرتبه که آب روي آن مي ريزند آن را فشار دهند و ظرف را کج کنند ، تا غساله اي که در آن جمع شده بيرون بريزد.

مسأله 167 :

لباس نجسي را که به نيل و مانند آن رنگ شده ، اگر در آب کر يا جاري فرو برند و آب پيش از آنکه به واسطة رنگ پارچه مضاف شود به تمام آن برسد آن لباس پاک مي شود ، اگر چه موقع فشار دادن ، آب مضاف يا رنگين از ان بيرون آيد .

مسأله 168 :

اگر لباسي را در آب کُر يا جاري آب بکشند ، و بعد مثلاً لجن آب در آن ببينند . چنانچه احتمال ندهند که جلوگيري از رسيدن آب کرده آن لباس ، پاک است .

مسأله 169 :

اگر بعد از آب کشيدن لباس و مانند آن خوردة گل يا اشنان در آن ديده شود ، پاک است ولي اگر آب نجس به باطن گل يا اشنان رسيده باشد . ظاهر گل و اشنان پاک و باطن آنها نجس است .

مسأله 170 :

هر چيز نجس ، تا عين نجاست را از آن برطرف نکنند ، پاک نمي شود ، ولي اگر بو يا رنگ نجاست در آن مانده باشد ، اشکال ندارد . پس اگر خون را از لباس بر طرف کننئ و لباس را آب بکشند و رنگ خون در آن بماند پاک مي باشد ، اما چنانچه به واسطة بو يا رنگ يقين کنند يا احتمال دهند که ذره هاي نجاست درآن چيز مانده نجس است.

مسأله 171 :

اگر نجاست بدن ر ا در آب کُر يا جاري برطرف کنند ، بدن پاک مي شود و بيرون آمدن و دوباره در آب رفتن ، لازم نيست .

مسأله 172 :

غذاي نجسي که لاي دندانها مانده اگر آب در دهان بگردانند و به تمام غذاي نجس برسد ، پاک مي شود.

مسأله 173 :

اگر موي سر و صورت را که زياد است ، با آب قليل آب بکشند ، بايد فشاردهند که غساله آن جدا شود .

مسأله 174 :

اگر جائي از بدن يا لباس را با آب قليل آب بکشند ، اطرف آنجا که متصل به آن است و معمولاً موقع آب کشيدن آنجا نجس مي شود ، با پاک شدن جاي نجس پاک مي شود . و هم چنين است اگر چيز پاکي را پهلوي چيز نجس بگذارند و روي هر دو آب بريزند . پس اگر براي آب کشيدن يک انگشت نجس ، روي همه انگشتها آب بريزند و آب نجس به همه آنها برسد ، بعد از پاک شدن انگشت نجس تمام انگشتها پاک مي شود .

مسأله 175 :

گوشت و دنبه اي که نجس شده ، مثل چيزهاي ديگر آب کشيده مي شود و همچنين است اگر بدن يا لباسي ، چربي کمي داشته باشد که از رسيدن آب به آنها جلوگيري نکند .

مسأله 176 :

اگرظرف يا بدن نجس باشد،وبعد به طوري چرب شود که جلوگيري از رسيدن آب به آنها چنانچه بخواهند ظرف و بدن را آب بکشند بايد چربي را بر طرف کنند تا آب به آنها برسد .

مسأله 177 :

چيز نجسي که عين نجاست درآن نيست،اگر زير شيري که متصل به کرُ است يک دفعه بشويند ، پاک مي شود ونيز اگر عين نجاست در آن باشد ، چنانچه عين نجاست آن ، زير شير يا به وسيلة ديگر برطرف شود و آبي که از آن چيز مي ريزد بو يا رنگ يا مزة ديگري به واسطه نجاست به خود نگرفته باشد ، با آب شير پاک مي گردد ، اما اگر آبي که از آن ميريزد بو يا رنگ يا مزه ديگري بواسطة نجاست به خود گرفته باشد ، بايد به قدري آب شير روي آن بريزند تا در آبي که از آن جدا مي شود بو يا رنگ يا مزة ديگري به واسطه نجاست نباشد .

مسأله 178 :

اگر چيزي را آب بکشد و يقين کند پاک شده و بعد شک کند که عين نجاست را از آن بر طرف کرده يا نه ، چنانچه موقع آب کشيدن ، متوجه برطرف کردن عين نجاست بوده آن چيز پاک است و اگر متوجه برطرف کردن عين نجاست نبوده بنابراحتياط واجب بايد دوباره آن را آب بکشد .

مسأله 179 :

زميني که آب روي آن جاري نمي شود ، اگر نجس شود با آب قليل پاک نمي گردد . ولي زميني که روي آن شن يا ريگ باشد ، چون آبي که روي آن مي ريزند از آن جدا شده و در شن و ريگ فرو مي رود، با آب قليل پاک مي شود، اما زير ريگها نجس مي ماند .

مسأله 180 :

زمين سنگ فرش و آجر فرش و زمين سختي که اب در ان فرو نمي رود ، اگر نجس شود با آب قليل پاک مي گردد ، ولي بايد بقدري آب روي آن بريزند که جاري شود و چنانچه آبي که روي آن ريخته اند از سوراخي بيرون رود همة زمين پاک مي شود ، و اگر بيرون نرود جائي که آبها جمع مي شود نجس مي ماند و براي پاک شدن آنجا بايد گودالي بکنند که آب در آن جمع شود‌، بعد آب را بيرون بياورند و گودال را با خاک پاک ، پر کنند .

مسأله 181 :

اگر ظاهر نمک سنگ و مانند آن نجس شود ، با آب کمتر از کُر هم پاک مي شود .

مسأله 182 :

اگر شکر آب شده نجس را قند بسازند و در آب کُر يا جاري بگذرند ، پاک نمي شود .

2-زمين

مسأله 183 :

زمين با سه شرط ، کف پا و ته کفش نجس را ، پاک مي کند .

اول : آنکه زمين پاک باشد .

دوم : آنکه خشک باشد .

سوم : آنکه اگر عين نجس مثل خون و بول يا متنجس مثل گلي که نجس شده در کف پا و ته کفش باشد ،به واسطة راه رفتن يا ماليدن پا به زمين برطرف شود . و نيز زمين بايد خاک يا سنگ يا آجر فرش و مانند اينها باشد و با راه رفتن روي فرش و حصير و سبزه ، کف پا وته کفش نجس،پاک نمي شود و اگر به واسطة غير راه رفتن نجس شده باشد ، پاک شدنش به واسطه راه رفتن اشکال دارد .

مسأله 184 :

کف پا و ته نجس ، به واسطه راه رفتن روي اسفالت و روي زميني که با چوب فرش شده ، پاک نمي شود .

مسأله 185 :

براي پاک شدن کف پا و ته کفش بهتر است پانزده ذراع (تقريباً ده گام مي شود ) يا بيشتر راه بروند ، اگر چه به کمتر از پانزده ذراع يا ماليدن پا به زمين ، بر نجاست

مسأله 186 :

لازم نيست کف پا و ته کفش نجس ، تر باشد ، بلکه اگر خشک هم باشد به راه رفتن پاک مي شود .

مسأله 187 :

بعد از آنکه کف پا يا ته کفش نجس به راه رفتن پاک شد ، مقداري از اطراف آن هم که معمولاً به گل آلوده مي شود اگر زمين با خاک به آن اطراف برسد ، پاک ميگردد .

مسأله 188 :

کسي که با دست و زانو راه مي رود ، اگر کف دست يا زانو به وسيله تماس با زمين و حرکت برروي زمين نجس شود ، دست وزانوي به وسيله راه رفتن پاک مي شود .و اما پاک شدن ته عصا و ته پاي مصنوعي و نعل چهار پايان و چرخ اتومبيل ودرشگه و مانند اينها ، محل اشکال است .

مسأله 189 :

اگر بعد از راه رفتن ، ذره هاي کوچکي از نجاست که ديده نمي شود ، در کف پا و ته کفش بماند بايد آن ذره ها را هم به ترتيبي که ذکر شد برطرف کرد ، ولي باقي بودن بو و رنگ اشکال ندارد .

مسأله 190 :

توي کفش و مقداري از کف پا که به زمين نمي رسد به واسطة راه رفتن پاک نمي شود . و پاک شدن کف جوراب به واسطة راه رفتن محل اشکال است ، مگر اينکه راه رفتن با آن به جاي کفش معمول و متعارف باشد و اگر کف جوراب از پوست باشد به وسيلة راه رفتن پاک مي شود .

3-آفتاب

مسأله 191 :

آفتاب زمين وساختمان و چيزهائي که مانند درب و پنجره در ساختمان بکار برده شده ، و همچنين ميخي را که به ديوار کوبيده اند وجزء ساختمان حساب ميشود ، با شش شرط پاک ميکند :

اول:آنکه چيز نجس بطوري تر باشد ، که اگر چيز ديگري به آن برسد تر مي شود ، پس اگر خشک باشد بايد به وسيله اي آن را تر کنند تا آفتاب خشک کند .

دوم: آنکه اگر عين نجاست در آن چيز باشد ، پيش از تابيدن آفتاب آن را بر طرف کنند .

سوم : آنکه چيزي از تابيدن آفتاب جلوگيري نکند ، پس اگر آفتاب از پشت پرده يا ابر و مانند اينها بتابد و چيز نجس را خشک کند ، آن چيز پاک نمي شود ، ولي اگر ابر بقدري نازک باشد که از تابيدن آفتاب جلوگيري نکند ، اشکال ندارد .

چهارم : آنکه آفتاب به تنهائي چيز نجس را خشک کند ، پس اگر مثلاً چيز نجس به واسطة باد و آفتاب خشک شود پاک نمي گردد ، ولي اگر باد بقدري کم باشد که نگويند به خشک شدن چيز نجس کمک کرده ، اشکال ندارد .

پنجم : آنکه آفتاب مقداري از بنا و ساختمان را که نجاست به آن فرورفته يک مرتبه خشک کند ، پس اگر يک مرتبه بر زمين و ساختمان نجس بتابد و روي آن را خشک کند و دفعة ديگر زير آن را خشک نمايد ، فقط روي آن پاک مي شود و زير آن نجس مي ماند .

ششم : آنکه ما بين روي زمين يا ساختمان که آفتاب به آن مي تابد ، جسم پاک ديگري فاصله نباشد .

مسأله 192 :

اگر ، حصير نجس را پاک مي کند وهمچنين درخت و گياه به واسطة آفتاب پاک مي شود .

مسأله 193 :

اگرآ فتاب به زمين نجس بتابد ، بعد انسان شک کند که زمين موقع تابيدن آفتاب تر بوده يا نه ، آن به واسطة آفتاب خشک شده يا نه ، آن زمين نجس است و همچنين است اگر شک کند که پيش از آفتاب عين نجاست از آن بر طرف شده يا نه ، يا شک کند که چيزي مانع تابش آفتاب بوده يا نه .

مسأله 194 :

اگر آفتاب به يک طرف ديوار نجس بتابد ، طرفي که آفتاب به آن نتابيده پاک نمي شود ، ولي اگر ديوار بقدري نازک باشد که به واسطة تابش به يک طرف ، طرف ديگرش هم خشک شود پاک مي گردد .

4- استحاله

مسأله 195 :

اگر جنس چيز نجس بطوري عوض شود که به صورت چيز پاکي در آيد پاک مي شود و مي گويند استحاله شده است ، مثل آنکه چوب نجس بسوزد و خاکستر گردد ، يا سگ در نمکزار فرو رود و نمک شود ، ولي اگر جنس آن عوض نشود مثل آنکه گندم نجس را آرد کنند يا نان بپزند . پاک نمي شود .

مسأله 196 :

کوزة گلي و مانند آن که از گل نجس ساخته شده ، نجس است و بايد از ذغالي که از چوب نجس درست شده نيز ، اجتناب نمايند .

مسأله 197 :

چيز نجسي که معلوم نيست استحاله شده يا نه ، نجس است .

مسأله 198 :

اگر شراب بخودي خود يا به واسطة آنکه چيزي مثل سرکه و نمک در آن ريخته اند سرکه شود ، پاک مي گردد .

مسأله 199 :

شرابي که از انگور نجس درست کنند ، به سرکه شدن پاک نمي شود ، بلکه اگر نجاستي هم از خارج به شراب بر سد احتياط واجب ان است که بعد از سرکه شدن از آن اجتناب نمايند .

مسأله 200 :

سرکه اي که از انگور و کشمش و خرماي نجس درست کنند ، نجس است .

مسأله 201 :

اگر پوشال ريز انگور يا خرما داخل آنها باشد و سرکه بريزند ، ضرر ندارد .و نيز اگر پيش از آنکه خرما و کشمش و انگور سرکه شود ، خيار و بادنجان و مانند اينهادر آن بريزند ، اشکال ندارد .

5 - کم شدن دو سوم آب انگور

مسأله 202 :

آب انگوري که خود بخود جوش آمده نجس است و فقط به سرکه شدن پاک و حلال ميشود ، ولي اگر به واسطة آتش جوش آمده است ، پيش از آنکه ثلثان شود يعني دو قسمت آن کم شود ، نجس نيست و لي حرام است و به ثلثان شدن به وسيلة آتش ، حلال مي شود .

مسأله 203 :

اگر مثلاً در يک خوشة غوري يک دانه يا دو دانه انگور باشد چنانکه به آبي که از آن خوشه گرفته مي شود آبغوره مي گويند و اثري از شيريني در آن نباشد و بجوشد ، پاک وخوردن آن حلال است .

مسأله 204 :

چيزي که معلوم نيست غوره است يا انگور ، اگرجوش بيايد نجس نميشود .

6-انتقال

مسأله 205 :

ا گر خون بدن انسان يا خون حيوا ني که خون جهنده دارد ، يعني حيواني که وقتي رگ آن را ببرند خون از آن جستن مي کند ،به بدن حيواني که خون جهنده ندارد برود و خون آن حيوان حساب شود پاک مي گردد و اين را انتقال گويند . پس خوني که زالو از انسان مي مکد چون خون زالو به آن گفته نمي شود و مي گويند خون انسان است ، نجس مي باشد .

مسأله 206 :

اگر کسي پشه اي ر ا که به بدنش نشسته ، بکشد و نداند خوني که از پشه بيرون آمده از او مکيده يا از خود پشه مي باشد ، پاک است و همچنين است اگر بداند از او مکيده ولي جز و بدن پشه حساب شود ، اما اگر فاصله بين مکيدن خون و کشتن پشه بقدري کم باشد ، که بگويند خون انسان است ، يا معلوم نباشد که مي گويند خون پشه است يا خون انسان ، نجس مي باشد .

7- اسلام

مسأله 207 :

اگر کافر شهادتين بگويد يعني بگويد : اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمداً رسول الله مسلمان مي شود . و بعد از مسلمانان شدن ،بدن و آب دهان و بيني و عرق او پاک است . و اگر موقع مسلمان شدن ، عين نجاست به بدن او بوده ، بايد بر طرف کند و جاي آن را آب بکشد ، ولي اگر پيش از مسلمان شدن عين نجاست بر طرف شده باشد ، لازم نيست جاي آن را آب بکشد .

مسأله 208 :

اگرموقعي که کافر بوده لباس او با رطوبت به بدنش رسيده باشد وآن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او نباشد ، نجس است ، ولي لباسي که در موقع مسلمان شدن در بدن او بوده است ، پاک مي شود هر چند با عرق بدن او ملاقات کرده باشد .

مسأله 209 :

اگرکافر شهادتين بگويد ،و انسان نداند قلبا مسلمان شده ، يا نه،پاک است ، بلکه اگر انسان بداند که قلبا مسلمان نشده است هنگامي که در ظاهر اسلام را مراعات مي کند ، پاک است .

8 – تبعيت

مسأله 210 :

تبعيت آن است که چيز نجسي به واسطة پاک شدن چيز نجس ديگر . پاک شود .

مسأله 211 :

اگر شراب سرکه شود ، ظرف آن هم تا جائي که شراب موقع جوش آمدن به آنجا رسيده پاک مي شود . و کهنه و چيزي هم که معمولا روي آن مي گذارند اگر به آن رطوبت نجس شود ، پاک مي گردد . بلکه اگر موقع جوشيدن سر برود و پشت ظرف به آن آلوده شود ، بعد از سرکه شدن پشت ظرف هم پاک مي شود .

مسأله 212 :

تخته يا سنگي که روي آن ، ميت را غسل مي دهند و پارچه اي که با آن عورت ميت را مي پوشانند و دست کسي که او را غسل مي دهد ، بعد از تمام شدن غسل ، پاک مي شود .

مسأله 213 :

کسي که چيزي را با دست خود آب مي کشد ، اگر دست و آن چيز با هم آب کشيده شود ، بعد از پاک شدن آن چيز ، دست او هم پاک مي شود .

مسأله 214 :

اگر لباس و مانند آن را با آب قليل آب کشند و به اندازة معمول فشار دهند تا آبي که روي آن ريخته اند جدا شود ، آبي که در آن مي ماند ، پاک است .

مسأله 215 :

ظرف نجس را که با آب قليل آب مي کشند ، بعد از جدا شدن آبي که براي پاک شدن ، روي آن ريخته اند ، قطرهاي آبي که در آن مي ماند ، پاک است .

9 – بر طرف شدن عين نجاست

مسأله 216 :

اگر بدن حيوان به عين نجس مثل خون ، يا متنجس مثل آب نجس ، آلوده شود ، چنانچه آنها بر طرف شوند بدن آن حيوان پاک مي شود . و همچنين است باطن بدن انسان ، مثل توي دهان و بيني ، مثلا اگر خوني از لاي دندان بيرون آيد و در آب دهان از بين برود ، آب کشيدن توي دهان لازم نيست . ولي اگر دندان عاريه در دهان نجس شود ، بايد آن را آب کشيد به احتياط واجب .

مسأله 217 :

اگر غذا لاي دندان مانده باشد و داخل دهان خون بيايد ، چنانچه انسان نداند که خون به غذا رسيده ، آن غذا پاک است . و اگر خون به آن برسد بنابر احتياط واجب ، نجس مي شود .

مسأله 218 :

جائي را که انسان نمي داند از ظاهر بدن است يا بادطن است آن،اگرنجس شود لازم نيست آب بکشد ، اگر چه آب کشيدن احوط است .

مسأله 219 :

اگر گرد و خاک نجس به لباس و فرش و مانند اينها بنشيند ، چنانچه هر دو خشک باشند ، نجس نمي شود و اگر طوري آنها را تکان دهند که گرد خاک نجس از آنها بريزد ، پاک مي شود .

10- ا ستبراءحيوان نجاستخوار

مسأله 220 :

بول و غائط حيواني که به خوردن نجاست انسان عادت کرده نجس است ، و اگربخواهند پاک شود ، بايد آن را استبراء کنند ، يعني تا مدتي که بعد از ان مدت ديگر نجاستخوار به آن نگويند ، نگذارند نجاست بخورد و غذاي پاک به ان بدهند و بايد شتر نجاستخوار را چهل روز و گاو را بيست روز و گوسفند را ده روز و مرغابي را هفت يا پنج روز و مرغ خانگي را سه روز از خوردن نجاست جلوگيري کنند و غذاي پاک به آنها بدهند .

11 - غائب شدن مسلمان

مسأله 221 :

اگر بدن يا لباس مسلمان يا چيزديگري که مانند ظرف و فرش در اختيار او است ، نجاست شود و آن مسلمان غائب گردد اگر انسان احتمال بدهد که آن چيز را آب کشيده يا به واسطة ان که مثلاً آن چيز در آب جاري افتاده ، پاک شده است ، اجتناب از آن لازم نيست .

مسأله 222 :

اگر خود انسان يقين کند که چيزي که نجس بوده پاک شده است ، يا دو عادل به پاک شدن آن خبر دهند ، آن چيز پاک است و همچنين است اگر کسي که چيز نجس در اختيار او است بگويد آن چيز پاک شده ، يا مسلماني چيز نجس را آب کشيده باشد ، اگر چه معلوم نباشد درست آب کشيده يا نه .

مسأله 223 :

کسي که وکيل شده است لباس انسان را آب بکشد و لباس هم در تصرف او باشد ، اگر بگويد آب کشيدم و انسان از گفتة او اطمينان پيدا کند ، آن لباس پاک است .

مسأله 224 :

اگر انسان حالي دارد که در آب کشيدن چيز نجس يقين پيدا نميکند ، ميتواند به گمان اکتفا نمايد .

احکام ظرفها

مسأله 225 :

ظرفي که از پوست سگ يا خوک يا مردار ساخته شده ، خوردن و آشاميدن از آن ظرف حرام است و نبايد آن ظرف را در وضو و غسل و کارهائي که بايد با چيز پاک انجام داد ، استعمال کنند . ولي به کار بردن و استعمال آنها در غير آنچه که مشروط به طهارت است ، اشکالي ندارد .

مسأله 226 :

خوردن و آشاميدن از ظرف طلا و نقره و استعمال آنها حتي در زينت اتاق و نگاهداشتن آنها حرام است و بر صاحب ظرف واجب است که آن را بشکند و از وضع ظرف بودن خارج کند .

مسأله 227 :

ساختن ظرف طلا و نقره و مزدي که براي آن مي گيرند ، حرام است .

مسأله 228 :

خريد و فروش ظرف طلا و نقره و پول و عوضي که فروشنده مي گيرد ، حرام است .

مسأله 229 :

گيرة استکان که از طلا يا نقره مي سازند ، اگر بعد از برداشتن استکان ، ظرف به آن گفته شود ، استعمال آن ، چه به تنهائي و چه با استکان حرام است . و اگر ظرف به آن گفته نشود استعمال آن مانعي ندارد .

مسأله 230 :

استعمال ظرفي که روي آن را آب طلا يا آب نقره داده اند، اشکال ندارد .

مسأله 231 :

اگر فلزي را با طلا يا نقره مخلوط کنند و ظرف بسازند ، چنانچه مقدار آن فلز بقدري زياد باشد که ظرف طلا يا نقره به آن ظرف نگويند ، استعمال آن مانعي ندارد .

مسأله 232 :

اگر انسان غذائي که در ظرف طلا يا نقره است به اين منظور که غذا خوردن در ظرف طلا ونقره حرام است در ظرف ديگر بريزد ، اين استعمال جايز است ، ولي اگر بخواهد از ظرف دوم غذا بخورد و خالي کردن ظرف براي آن نباشد که غذا خوردن از ظرف طلا يا نقره جايز نيست ، اين استعمال حرام مي باشد ، ولي خوردن غذا از ظرف دو م مانعي ندارد.

مسأله 233 :

استعمال بادگير قليان و غلاف شمشير و کارد و قاب قرآن ، اگر از طلا يا نقره باشد ، اشکال ندارد و همچنين عطر دان و سرمه دان و مثل اينها .

مسأله 234 :

استعمال ظرف طلا يا نقره در حال ناچاري اشکال ندارد و براي وضو و غسل هم در حال تقيه مي شود ظرف طلا و نقره را استعمال کرد ، بلکه گاهي واجب است .

مسأله 235 :

استعمال ظرفي که معلوم نيست از طلا يا نقره است يا از چيز ديگر ، اشکال ندارد .

مسأله 236 :

همانطور که استعمال ظرف طلا و نقره و ساختن و خريدن و فروختن و نگاه داشتن و هر گونه استفاده از آ ن و اجرت براي ساختن و اصلاح آن حرام است ، ساختن اشيائي از قبيل تخت و زين اسب ولوح وامثال آن از طلا و نقره، هر چند که ظرف نيست نيز حرام است و راکد نگهداشتن اين قبيل منابع ثروت جائز نيست واسراف است وآنچه که در روايات حکم به جواز آن شده است ، ساختن و استعمال اشيائي است که حقير يا تابع چيز ديگري مانند حلقة شمشير وقاب قرآن است .

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

نظر سایر مراجع

No image

مطهرات (امام خمینی (ره))

No image

مطهرات

No image

مطهرات

No image

مطهرات

Powered by TayaCMS