تيـمّم
در هفت مورد به جاى وضو و غسل بايد تيمّم کرد:
موارد تيمّم
مورد اوّل
تهيه آب به قدر وضو يا غسل ممکن نباشد.
مسأله 647 :
اگر انسان در آبادى باشد بايد براى تهيه آب وضو و غسل، به قدرى جستجو کند که از پيدا شدن آن نااميد شود، و اگر در بيابان باشد، چنانچه زمين آن پست و بلند است و يا به واسطه درخت و مانند آن راه رفتن در آن زمين مشکل است بايد در هر يک از چهار طرف به اندازه پرتاب يک تير قديمى که با کمان پرتاب مى کردند در جستجوى آب برود و اگر زمين آن اين طور نيست بايد در هر طرف به اندازه پرتاب دو تير جستجو نمايد.
مسأله 648 :
اگر بعضى از چهار طرف هموار و بعضى ديگر پست و بلند يا راه رفتن در آن مشکل باشد بايد در طرفى که هموار است به اندازه پرتاب دو تير و در طرفى که اين طور نيست به اندازه پرتاب يک تير جستجو کند.
مسأله 649 :
در هر طرفى که يقين دارد آب نيست، جستجو لازم نيست.
مسأله 650 :
کسى که وقت نماز او تنگ نيست و براى تهيه آب وقت دارد، اگر يقين دارد در محلى دورتر از مقدارى که بايد جستجو کند آب هست در صورتى که مانعى نباشد و مشقّت هم نداشته باشد بايد براى تهيّه آب برود و اگر گمان دارد آب هست، رفتن به آن محلّ لازم نيست. ولى اگر اطمينان داشته باشد بنابر احتياط واجب بايد براى تهيّه آب به آن محلّ برود.
مسأله 651 :
لازم نيست خود انسان به جستجوى آب برود بلکه مى تواند کسى را که به گفته او اطمينان دارد بفرستد و در اين صورت اگر يک نفر از طرف چند نفر برود کافى است.
[115]
مسأله 652 :
اگر احتمال دهد که داخل بار سفر خود يا در منزل يا در قافله آب هست، بايد به قدرى جستجو نمايد که به نبودن آب يقين کند، يا از پيدا کردنِ آن نااميد شود.
مسأله 653 :
اگر پيش از وقت نماز، جستجو نمايد و آب پيدا نکند و تا وقت نماز همان جا بماند، لازم نيست دوباره به جستجوى آب برود.
مسأله 654 :
اگر بعد از داخل شدن وقت نماز جستجو کند و آب پيدا نکند و تا وقت نماز ديگر در همان جا بماند، چنانچه احتمال دهد آب پيدا مى شود احتياط واجب آن است که به جستجوى آب برود.
مسأله 655 :
اگر از درنده يا دزد بر جان و مالش بترسد، يا جستجوى آب به قدرى سخت باشد که نتواند تحمل کند يا وقت نماز به قدرى تنگ باشد که هيچ نتواند جستجو کند، جستجو لازم نيست.
مسأله 656 :
اگر در جستجوى آب نرود تا وقت نماز تنگ شود معصيت کرده، ولى نمازش با تيمم صحيح است.
مسأله 657 :
کسى که يقين دارد آب پيدا نمى کند چنانچه دنبال آب نرود و با تيمم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد که اگر جستجو مى کرد آب پيدا مى شد نمازش باطل است.
مسأله 658 :
اگر بعد از جستجو آب پيدا نکند و با تيمم نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد در جايى که جستجو کرده آب بوده، نماز او صحيح است.
مسأله 659 :
اگر بعد از داخل شدن وقت نماز، وضو داشته باشد و بداند که اگر وضوى خود را باطل کند تهيّه آب براى او ممکن نيست چنانچه بتواند وضوى خود را نگهدارد، نبايد آن را باطل نمايد.
مسأله 660 :
اگر پيش از وقت نماز وضو داشته باشد و بداند که اگر وضوى خود را باطل کند تهيّه آب براى او ممکن نيست چنانچه بتواند وضوى خود را نگهدارد احتياط واجب آن است که آن را باطل نکند.
مسأله 661 :
کسى که فقط به مقدار وضو يا به مقدار غسل آب دارد اگر بداند که اگر آن را بريزد آب پيدا نمى کند، چنانچه وقت نماز داخل شده باشد ريختن آن حرام است، و احتياط واجب آن است که پيش از وقت نماز هم آن را نريزد.
مسأله 662 :
کسى که مى داند آب پيدا نمى کند، اگر بعد از داخل شدن وقت
[116]
نماز وضوى خود را باطل کند يا آبى که دارد بريزد معصيت کرده ولى نمازش با تيمم صحيح است، اگرچه احتياط مستحب آن است که قضاى آن نماز را بخواند.
مورد دوّم
مسأله 663 :
اگر به واسطه پيرى، يا ترس از دزد و جانور و مانند اينها يا نداشتن وسيله اى که آب از چاه بکشد، دسترسى به آب نداشته باشد، بايد تيمم کند.
مسأله 664 :
اگر براى کشيدن آب از چاه دلو و ريسمان و مانند اينها لازم دارد و مجبور است بخرد يا کرايه نمايد، اگرچه قيمت آن چندين برابر معمول باشد، بايد تهيه کند. و همچنين است اگر آب را به چندين برابر قيمت بفروشند. ولى اگر تهيه آنها به قدرى پول مى خواهد که نسبت به حال او آن مقدار ضرر دارد، واجب نيست تهيه نمايد.
مسأله 665 :
اگر ناچار شود که براى تهيه آب قرض کند بايد قرض نمايد ولى کسى که مى داند يا گمان دارد که نمى تواند قرض خود را بدهد واجب نيست قرض کند.
مسأله 666 :
اگر کندن چاه مشقت ندارد به احتياط واجب بايد براى تهيه آب، چاه بکند.
مسأله 667 :
اگر کسى مقدارى آب بدون منت متعارف به او ببخشد بايد قبول کند.
مورد سوّم
مسأله 668 :
اگر از استعمال آب بر جان خود بترسد يا بترسد که به واسطه استعمال آن مرض يا عيبى در او پيدا شود يا مرضش طول بکشد يا شدت کند يا به سختى معالجه شود بايد تيمم نمايد، ولى اگر آب گرم براى او ضرر ندارد، بايد با آب گرم وضو بگيرد يا غسل کند.
مسأله 669 :
لازم نيست يقين کند که آب براى او ضرر دارد بلکه اگر احتمال ضرر بدهد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد و از آن احتمال ترس براى او پيدا شود بايد تيمم کند.
[117]
مسأله 670 :
کسى که مبتلا به درد چشم است و آب براى او ضرر دارد بايد تيمم نمايد.
مسأله 671 :
اگر به واسطه يقين يا ترس ضرر، تيمم کند و پيش از نماز بفهمد که آب برايش ضرر ندارد، تيمم او باطل است. ولى اگر بعد از نماز بفهمد نمازش صحيح است.
مسأله 672 :
کسى که مى داند آب برايش ضرر ندارد، چنانچه غسل کند يا وضو بگيرد و بعد بفهمد که آب براى او ضرر داشته، وضو و غسل او صحيح است.
مورد چهارم
مسأله 673 :
هرگاه بترسد که اگر آب را به مصرف وضو يا غسل برساند، خود او يا عيال و اولاد او، يا رفيقش و کسانى که با او مربوطند مانند نوکر و کلفت از تشنگى بميرند يا مريض شوند يا به قدرى تشنه شوند که تحمل آن مشقت دارد بايد به جاى وضو و غسل تيمم نمايد، و نيز اگر بترسد حيوانى که مال خود اوست و يا شخص ديگرى، از تشنگى تلف شود بايد آب را به آن بدهد و تيمم نمايد. و همچنين است اگر کسى که حفظ جان او واجب است به طورى تشنه بماند که اگر انسان آب را به او ندهد تلف شود بايد آب را به او دهد و تيمم نمايد.
مسأله 674 :
اگر غير از آب پاکى که براى وضو يا غسل دارد آب نجسى هم به مقدار آشاميدن خود و کسانى که با او مربوطند داشته باشد بايد آب پاک را براى آشاميدن بگذارد و با تيمم نماز بخواند ولى چنانچه آب را براى حيوانش بخواهد بايد آب نجس را به آن بدهد و با آب پاک، وضو و غسل را انجام دهد.
مورد پنجم
مسأله 675 :
کسى که بدن يا لباسش نجس است و کمى آب دارد که اگر با آن وضو بگيرد يا غسل کند براى آب کشيدن بدن يا لباس او نمى ماند بايد بدن يا لباس را آب بکشد و با تيمم نماز بخواند. ولى اگر چيزى نداشته باشد که بر آن تيمم کند، بايد آب را به مصرف وضو يا غسل برساند و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
[118]
مورد ششم
مسأله 676 :
اگر غير از آب يا ظرفى که استعمال آن حرام است آب يا ظرف ديگرى ندارد، مثلاً آب يا ظرفش غصبى است و غير از آن، آب و ظرف ديگرى ندارد بايد به جاى وضو و غسل تيمم کند.
مورد هفتم
مسأله 677 :
هرگاه وقت به قدرى تنگ باشد که اگر وضو بگيرد يا غسل کند تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى شود، بايد تيمم کند.
مسأله 678 :
اگر عمداً نماز را به قدرى تأخير بيندازد که وقت وضو يا غسل نداشته باشد، معصيت کرده، ولى نماز او با تيمم صحيح است، اگرچه احتياط مستحب آن است که قضاى آن نماز را بخواند.
مسأله 679 :
کسى که شک دارد اگر وضو بگيرد يا غسل کند وقت براى نماز او مى ماند يا نه، بايد تيمم کند.
مسأله 680 :
کسى که به واسطه تنگى وقت تيمم کرده، چنانچه بعد از نماز آبى که داشته از دستش برود، اگرچه تيمم خود را نشکسته باشد، در صورتى که وظيفه اش تيمم باشد بايد دوباره تيمم نمايد.
مسأله 681 :
کسى که آب دارد; اگر به واسطه تنگى وقت با تيمم مشغول نماز شود و در بين نماز آبى که داشته از دستش برود، براى نمازهاى بعد نمى تواند با همان تيمم نماز بخواند بلکه بايد دوباره تيمم نمايد.
مسأله 682 :
اگر انسان به قدرى وقت دارد که مى تواند وضو بگيرد يا غسل کند و نماز را بدون کارهاى مستحبى آن مثل اقامه و قنوت بخواند، بايد غسل کند يا وضو بگيرد و نماز را بدون کارهاى مستحبى آن به جا آورد بلکه اگر به اندازه سوره هم وقت ندارد بايد غسل کند يا وضو بگيرد و نماز را بدون سوره بخواند.
چيزهايى که تيمم بر آنها صحيح است
مسأله 683 :
تيمم بر خاک و ريگ و کلوخ و سنگ اگر پاک باشند صحيح است، و بر گل پخته مثل آجر و کوزه نيز صحيح است.
[119]
مسأله 684 :
تيمم بر سنگ گچ و سنگ آهک و سنگ مرمر سياه و ساير اقسام سنگها صحيح است ولى تيمم بر جواهر مثل سنگ عقيق و فيروزه باطل مى باشد و احتياط واجب آن است که به گچ و آهک پخته هم تيمم نکند.
مسأله 685 :
اگر خاک و ريگ و کلوخ و سنگ پيدا نشود، بايد به گرد و غبارى که در فرش و لباس و مانند اينهاست تيمم نمايد و چنانچه گرد پيدا نشود بايد به گل تيمم کند و اگر گل هم پيدا نشود احتياط مستحب آن است که نماز را بدون تيمم بخواند و بنابر احتياط بعداً قضاى آن را به جا آورد.
مسأله 686 :
اگر بتواند با تکاندن فرش و مانند آن خاک تهيه کند تيمم به گرد باطل است، و اگر بتواند گل را خشک کند و از آن خاک تهيه نمايد، تيمم به گل باطل مى باشد.
مسأله 687 :
کسى که آب ندارد اگر برف يا يخ داشته باشد، چنانچه ممکن است بايد آن را آب کند و با آن وضو بگيرد يا غسل نمايد و اگر ممکن نيست و چيزى هم که تيمم به آن صحيح است ندارد، احتياط واجب آن است که نماز را بدون وضو و تيمم بخواند و بنابر احتياط واجب بعداً قضا کند.
مسأله 688 :
اگر خاک و ريگ با چيزى مانند کاه که تيمم به آن باطل است مخلوط شود، نمى تواند بر آن تيمم کند، ولى اگر آن چيز به قدرى کم باشد که در خاک يا ريگ، از بين رفته حساب شود، تيمم بر آن خاک و ريگ صحيح است.
مسأله 689 :
اگر چيزى ندارد که بر آن تيمم کند چنانچه ممکن است بايد با خريدن و مانند آن تهيه نمايد.
مسأله 690 :
تيمم بر ديوار گلى صحيح است و احتياط مستحب آن است که با بودن زمين يا خاک خشک، به زمين يا خاک نمناک تيمم نکند.
مسأله 691 :
چيزى که بر آن تيمم مى کند بايد پاک باشد و اگر چيز پاکى که تيمم بر آن صحيح است ندارد، نماز بر او واجب نيست ولى احتياط مستحب آن است که بدون تيمم و وضو نماز را بخواند و بنابر احتياط واجب بايد قضاى آن را به جا آورد.
مسأله 692 :
اگر يقين داشته باشد که تيمم بر چيزى صحيح است و بر آن تيمم نمايد، بعد بفهمد تيمّم به آن باطل بوده نمازهايى را که با آن تيمم خوانده بايد دوباره بخواند.
مسأله 693 :
چيزى که بر آن تيمم مى کند بايد غصبى نباشد.
[120]
مسأله 694 :
تيمم در فضاى غصبى باطل نيست، پس اگر در ملک خود، دستها را بر زمين بزند و بى اجازه داخل ملک ديگرى شود و دستها را بر پيشانى بکشد، تيمم او باطل نمى شود.
مسأله 695 :
اگر نداند محل تيمم غصبى است، و يا فراموش کرده باشد، تيمم او صحيح است، اگرچه فراموش کننده خود غاصب باشد.
مسأله 696 :
کسى که در جاى غصبى حبس است، اگر آب و خاک او غصبى است، بايد با تيمم نماز بخواند.
مسأله 697 :
مستحب است چيزى که بر آن تيمم مى کند گردى داشته باشد که به دست بماند. و بعد از زدن دست بر آن، مستحب است دست را بتکاند که گرد آن بريزد.
مسأله 698 :
تيمم بر زمين گود و خاک جاده و زمين شوره زار که نمک روى آن را نگرفته مکروه است، و اگر نمک روى آن را گرفته باشد باطل است.
دستور تيمّم
مسأله 699 :
در تيمم چهار چيز واجب است:
اوّل: نيّت.
دوّم: زدن کف دو دست با هم بر چيزى که تيمم بر آن صحيح است.
سوّم: کشيدن کف هر دو دست به تمام پيشانى و دو طرف آن، از جايى که موى سر مى رويد تا ابروها و بالاى بينى و بنابر احتياط واجب بايد دستها روى ابروها هم، کشيده شود.
چهارم: کشيدن کف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن کشيدن کف دست راست به تمام پشت دست چپ.
مسأله 700 :
تيمم بدل از غسل و بدل از وضو با هم فرقى ندارند. ولى احتياط مستحب آن است که تيمم بدل از غسل را با دو ضرب انجام دهد به اين نحو که: يک مرتبه دستها را به زمين بزند و بر پيشانى بکشد و مرتبه ديگر دستها را به زمين بزند و به پشت دستها بکشد، بلکه احتياط مستحب آن است که تيمم بدل از وضوء هم با دو ضرب انجام دهد بلکه بهتر آن است که تيمم را به سه ضرب انجام دهد دو مرتبه پشت سرهم دستها را به زمين بزند و بر پيشانى بکشد و يک مرتبه ديگر به زمين بزند و بر
[121]
پشت دستها بکشد.
احکام تيمّم
مسأله 701 :
اگر مختصرى از پيشانى و پشت دستها را هم مسح نکند تيمم باطل است چه عمداً مسح نکند يا مسأله را نداند يا فراموش کرده باشد، ولى دقت زياد هم لازم نيست و همين قدر که بگويند تمام پيشانى و پشت دست مسح شده کافى است.
مسأله 702 :
براى آن که يقين کند تمام پشت دست را مسح کرده بايد مقدارى بالاتر از مچ را هم مسح نمايد، ولى مسح بين انگشتان لازم نيست.
مسأله 703 :
پيشانى و پشت دستها را بنابر احتياط واجب بايد از بالا به پايين مسح نمايد و کارهاى آن را بايد پشت سرهم به جا آورد و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد که نگويند تيمم مى کند باطل است.
مسأله 704 :
در موقع نيت بايد معين کند که تيمم او بدل از غسل است يا بدل از وضو، و اگر بدل از غسل باشد بايد آن غسل را معين نمايد و چنانچه اشتباهاً به جاى بدل از وضو، بدل از غسل يا به جاى بدل از غسل، بدل از وضو نيّت کند، يا مثلاً در تيمم بدل از غسل جنابت، نيت تيمم بدل از غسل مس ميّت نمايد، اگر اشتباه او اشتباه در تشخيص نباشد تيمم، او باطل است.
مسأله 705 :
در تيمم بايد پيشانى و کف دستها و پشت دستها پاک باشد ولى اگر کف دست نجس باشد و نتواند آن را آب بکشد بايد با همان کف دست نجس تيمم کند ولى اگر نجاست کف دست مُسرى باشد در اين صورت بايد با پشت دست يا ذراع نيز تيمم نمايد.
مسأله 706 :
انسان بايد براى تيمم انگشتر را از دست بيرون آورد و اگر در پيشانى يا پشت دستها يا در کف دستها مانعى باشد، مثلاً چيزى به آنها چسبيده باشد، بايد برطرف نمايد.
مسأله 707 :
اگر پيشانى يا پشت دستها زخم است و پارچه يا چيز ديگرى را که بر آن بسته نمى تواند باز کند بايد دست را روى آن بکشد و نيز اگر کف دست زخم باشد و نتواند پارچه يا چيز ديگرى را که بر آن بسته، باز کند بايد دست را با همان پارچه به چيزى که تيمم بر آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستها بکشد.
[122]
مسأله 708 :
اگر پيشانى و پشت دستها مو داشته باشد اشکال ندارد ولى اگر موى سر روى پيشانى آمده باشد بايد آن را عقب بزند.
مسأله 709 :
اگر احتمال دهد که در پيشانى و کف دستها يا پشت دستها مانعى هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد بايد جستجو نمايد، تا يقين يا اطمينان پيدا کند که مانعى نيست.
مسأله 710 :
اگر وظيفه او تيمّم است و نمى تواند تيمم کند، بايد نائب بگيرد. و کسى که نائب مى شود بايد او را با دست خود او تيمّم دهد و اگر ممکن نباشد بايد نائب، دست خود را به چيزى که تيمّم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بکشد.
مسأله 711 :
اگر بعد از آن که وارد تيمم شد شک کند که قسمت پيش از آن را فراموش کرده يا نه، اعتنا نکند و تيمم او صحيح است، و نيز اگر بعد از بجا آوردن هر جزء شک کند که درست بجا آورده يا نه اعتنا نکند و تيمم او صحيح است.
مسأله 712 :
اگر بعد از مسح دست چپ شک کند که درست تيمم کرده يا نه، تيمم او صحيح است.
مسأله 713 :
کسى که وظيفه اش تيمّم است بنابر احتياط واجب نبايد پيش از وقت نماز براى نماز تيمم کند، ولى اگر براى کار واجب ديگر يا مستحبى تيمم کند و تا وقت نماز عذر او باقى باشد، مى تواند با همان تيمم نماز بخواند.
مسأله 714 :
کسى که وظيفه اش تيمم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقى مى ماند، در وسعت وقت مى تواند با تيمم نماز بخواند، ولى اگر بداند که تا آخر وقت عذر او برطرف مى شود، بايد صبر کند و با وضو يا غسل نماز بخواند، يا در تنگى وقت با تيمم نماز را بجا آورد.
مسأله 715 :
کسى که نمى تواند وضو بگيرد، يا غسل کند، مى تواند نمازهاى قضاى خود را با تيمم بخواند هرچند احتمال بدهد که به زودى عذر او برطرف مى شود ولى در صورت علم به زوال عذر تا پيش از فوت شدن نماز قضاء، بايد منتظر بماند.
مسأله 716 :
کسى که نمى تواند وضو بگيرد يا غسل کند، جايز است نمازهاى مستحبى را که مثل نافله هاى شبانه روز وقت معين دارد با تيمم بخواند حتى در اول وقت، به شرط آن که علم به زوال عذر تا آخر وقت نداشته باشد.
[123]
مسأله 717 :
کسى که احتياطاً بايد غسل جبيره اى و تيمم نمايد، مثلاً جراحتى در پشت او است، اگر بعد از غسل و تيمم نماز بخواند و بعد از نماز حَدَث اصغرى از او سر زند مثلاً بول کند، براى نمازهاى بعد بايد وضو بگيرد.
مسأله 718 :
اگر به واسطه نداشتن آب يا عذر ديگرى تيمم کند، بعد از برطرف شدن عذر، تيمم او باطل مى شود.
مسأله 719 :
چيزهايى که وضو را باطل مى کند، تيمم بدل از وضو را هم باطل مى کند، و چيزهايى که غسل را باطل مى نمايد، تيمم بدل از غسل را هم باطل مى نمايد.
مسأله 720 :
کسى که نمى تواند غسل کند، اگرچند غسل بر او واجب باشد، احتياط واجب آن است که بدل هر يک از آنها يک تيمّم نمايد.
مسأله 721 :
کسى که نمى تواند غسل کند، اگر بخواهد عملى را که براى آن غسل واجب است انجام دهد، بايد بدل از غسل تيمم نمايد و اگر نتواند وضو بگيرد و بخواهد عملى را که براى آن وضو واجب است انجام دهد، بايد بدل از وضو تيمم نمايد.
مسأله 722 :
اگر بدل از غسل جنابت تيمم کند لازم نيست براى نماز وضو بگيرد ولى اگر بدل از غسلهاى ديگر تيمم کند، بايد وضو بگيرد، و اگر نتواند وضو بگيرد، بايد تيمم ديگرى هم بدل از وضو بنمايد.
مسأله 723 :
اگر بدل از غسل تيمم کند و بعد کارى که وضو را باطل مى کند براى او پيش آيد، چنانچه براى نمازهاى بعد نتواند غسل کند بايد وضو بگيرد، و اگر نمى تواند وضو بگيرد، بايد بدل از وضو تيمم نمايد.
مسأله 724 :
کسى که وظيفه اش آن است که بدل از وضو و بدل از غسل تيمم کند، همين دو تيمم کفايت مى کند و تيمم ديگرى لازم نيست.
مسأله 725 :
کسى که وظيفه اش تيمم است اگر براى کارى تيمم کند، تا تيمم و عذر او باقى است، کارهايى را که بايد با وضو يا غسل انجام داد، مى تواند بجا آورد ولى اگر به خاطر تنگى وقت يا با داشتن آب براى نماز ميت يا خوابيدن تيمم کرده فقط کارى را که براى آن تيمم نموده مى تواند انجام دهد.
مسأله 726 :
در چند مورد مستحب است نمازهايى را که انسان با تيمم خوانده است دوباره بخواند:
اوّل: اگر از استعمال آب ترس داشته و عمداً خود را جنب کرده و با تيمم نماز
[124]
خوانده است.
دوّم: اگر مى دانسته يا گمان داشته که آب پيدا نمى کند و عمداً خود را جنب کرده و با تيمم نماز خوانده است.
سوّم: اگر تا آخر وقت عمداً در جستجوى آب نرود و با تيمم نماز بخواند و بعد بفهمد که اگر جستجو مى کرد، آب پيدا مى شد.
چهارم: اگر عمداً نماز را تأخير انداخته و در آخر وقت با تيمم نماز خوانده است.
پنجم: اگر مى دانسته يا گمان داشته که آب پيدا نمى شود و آبى را که داشته ريخته است.
[125]
726
مسأله 727 :
واجب است انسان وقت تخلّى و مواقع ديگر، عورت خود را از کسانى که مکلفند، اگرچه مثل خواهر و مادر و برادر با او محرم باشند، و همچنين از ديوانه مميّز و بچه هاى مميّز که خوب و بد را مى فهمند، بپوشاند، ولى زن و شوهر لازم نيست عورت خود را از يکديگر بپوشانند.
مسأله 728 :
هرگاه با سنگ و کلوخ و مانند اينها غائط را از مخرج برطرف کنند، اگرچه پاک شدنش محل تأمل است ولى نماز خواندن مانعى ندارد.
مسأله 729 :
اگر بخواهند چيزى را که به بول نجس شده با آب قليل آب بکشند، چنانچه يک مرتبه آب روى آن بريزند و از آن جدا شود در صورتى که بول در آن چيز نمانده باشد، يک مرتبه ديگر که آب روى آن بريزند پاک مى شود. ولى در لباس و فرش و مانند اينها بايد بعد از هر دفعه، فشار دهند تا غساله آن بيرون آيد (غساله آبى است که در وقت شستن و بعد از آن از چيزى که شسته مى شود خودبخود يا به وسيله فشار خارج مى شود).
مسأله 730 :
اگر زخم يا دمل يا شکستگى در صورت و دستها است و روى آن باز است و آب ريختن روى آن ضرر دارد، بايد اطراف آن را بشويد و چنانچه کشيدن دست تَر بر آن ضرر ندارد، احتياط آن است که دست تر بر آن بکشد و بعد پارچه پاکى روى آن بگذارد و دست تَر را روى پارچه هم بکشد و اگر اين مقدار هم ضرر دارد يا زخم نجس است و نمى شود آب کشيد، بايد اطراف زخم را به طورى که در وضو گفته شد، از بالا به پايين بشويد و بنابر احتياط واجب در فرض اخير تيمّم هم بنمايد.
مسأله 731 :
اگر کسى بدن انسان مرده اى را که سرد شده و غسلش نداده اند مس کند يعنى جايى از بدن خود را به آن برساند بايد غسل مس ميت نمايد، چه در حالت خواب مس کند چه در بيدارى، با اختيار مس کند يا بى اختيار، حتى اگر ناخن و استخوان او به ناخن و استخوان ميت برسد بايد غسل کند. ولى اگر حيوان مرده اى را مس کند غسل بر او واجب نيست.
[126]
[127]