احکام دفن و نبش میت (آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی)

احکام دفن و نبش میت (آیت الله سید عبدالکریم موسوی اردبیلی)

نماز شب دفن

مسأله 676 :

مستحب است در شب اوّل قبر، دو رکعت نماز براى ميّت بخوانند و ثواب آن را به وى هديه کنند و دستور آن اين است که در رکعت اوّل بعد از حمد يک مرتبه «آية‌الکرسى» و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره «اِنّا أَنْزَلْناهُ» (قدر) بخوانند و بعد از سلام بگويند: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْ ثَوابَهَا إلَى قَبْرِ فُلانٍ» و به جاى کلمه فلان، اسم ميّت را بگويند و نيز مى‌تواند پس از حمد در رکعت اول دو مرتبه «قُلْ هُوَ اللّه‌ُ أحَدٌ» و در رکعت دوم ده بار «ألْهکُمُ التَّکَاثُرُ» (سوره تکاثر) را بخواند.

مسأله 677 :

نماز شب دفن را در هر موقع از شب اوّل قبر مى‌توان خواند، ولى بهتر است در اوّل شب بعد از نماز عشاء خوانده شود.

مسأله 678 :

اگر بخواهند ميّت را به شهر دورى ببرند يا به جهت ديگرى دفن او تأخير بيفتد، بايد نماز شب دفن را تا شب اوّل قبر او تأخير بيندازند.

احکام نبش قبر

مسأله 679 :

نبش قبر مسلمان (يعنى شکافتن قبر او به گونه‌اى که جنازه او آشکار شود) اگرچه طفل يا ديوانه باشد حرام است، ولى اگر بدنش از بين رفته و خاک شده باشد، اشکال ندارد.

مسأله 680 :

نبش قبر امام زاده‌ها، شهدا، علماء و صُلَحا، اگرچه سالها بر آن گذشته باشد، حرام است مخصوصا اگر زيارتگاه باشد.

مسأله 681 :

شکافتن قبر در چند مورد حرام نيست:

اوّل: آن که ميّت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالک زمين راضى نشود که در آن جا بماند. دوم: آن که کفن يا چيز ديگرى که با ميّت دفن شده، غصبى باشد و صاحب آن

(128)

راضى نشود که در قبر بماند و يا چيزى از مال خود ميّت که به ورثه او رسيده، با او دفن شده باشد و ورثه راضى نشوند که آن چيز در قبر بماند و اگر وصيّت کرده باشد که دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن کنند، در صورتى که وصيّتش بيشتر از يک سوم مال او نباشد، براى بيرون آوردن آنها نمى‌توانند قبر را بشکافند. سوم: آن که ميّت بى‌غسل يا بى‌کفن دفن شده باشد يا بفهمند که غسل او باطل بوده يا به غير دستور شرع کفن شده يا در قبر، او را رو به قبله نگذاشته باشند. چهارم: آن که براى ثابت شدن حقّى بخواهند بدن ميّت را ببينند. پنجم: آن که ميّت را در جايى که بى‌احترامى به اوست، مثل قبرستان کفار يا جايى که کثافات و خاکروبه مى‌ريزند، دفن کرده باشند. ششم: آن که براى يک مطلب شرعى که اهميت آن از شکافتن قبر بيشتر است قبر را بشکافند؛ مثلاً بخواهند بچّه زنده را از شکم زن حامله‌اى که او را دفن کرده‌اند بيرون آورند. هفتم: آن که بترسند درنده‌اى بدن ميّت را پاره کند يا سيل او را ببرد يا دشمن او را بيرون آورد. هشتم: آن که وصيت کرده باشد او را در مکان معينى دفن نمايند و به خاطر ندانستن يا فراموشى و يا عمدا او را در جاى ديگرى دفن کرده باشند.

(129)

Powered by TayaCMS