احکام اِرث
مسأله 3344 :
اسباب ارث، يعنى رابطهاى که موجب ارث بردن از ميّت مىشود، سه چيز است:
اوّل: «خويشاوندى نَسبى» که خود به سه دسته تقسيم مىشود و تفصيل آن در مسأله بعدى بيان مىشود.
دوم: «خويشاوندى سببى»، يعنى رابطهاى که به سبب نکاح دائم ايجاد مىشود و به وسيله آن زن و شوهر از يکديگر ارث مىبرند.
سوم: «وِلاء» که به وسيله آن کسى که بر ديگرى يک نوع ولايت دارد، در صورت نبودن خويشاوندان نسبى و سببى، از او ارث مىبرد و آن بر سه قسم است:
1 ـ «وِلاء عِتق» که موضوع آن در اين زمان منتفى شده است. 2 ـ «ضِمان جَريره»؛ يعنى اين که انسان با کسى قرار مىگذارد که در زندگى ضامن جنايات او باشد و در عوض از او ارث ببرد. 3 ـ «امامت» که به واسطه آن امام مسلمين در برخى از صور که بيان خواهد شد، از ميّت ارث مىبرد.
مسأله 3345 :
کسانى که به واسطه خويشاوندى نسبى ارث مىبرند، سه طبقه هستند:
طبقه اوّل: پدر و مادر و فرزندان ميّت و با نبودن فرزندان، اولاد آنها هر چه پايين روند هر کدام آنان که به ميّت نزديکتر باشد ارث مىبرد و تا يک نفر از اين طبقه وجود داشته باشد، طبقه دوم ارث نمىبرند. طبقه دوم: جدّ، يعنى پدر بزرگ و پدر او هر چه بالا رود و جدّه، يعنى مادر بزرگ و مادر او هر چه بالا رود، پدرى باشند يا مادرى و خواهر و برادر و با نبودن برادر و خواهر، اولاد ايشان هر کدام آنان که به ميّت نزديکتر
(638)
باشد ارث مىبرد و تا يک نفر از اين طبقه وجود داشته باشد، طبقه سوم ارث نمىبرند. طبقه سوم: عمو و عمّه و دايى و خاله هر چه بالا روند و فرزندان آنان هر چه پايين روند و تا يک نفر از عموها و عمّهها و دايىها و خالههاى ميّت زنده باشند، فرزندان آنان ارث نمىبرند، ولى اگر ميّت عموى پدرى و پسر عموى پدر و مادرى داشته باشد و غير از اينها وارثى نداشته باشد، ارث به پسر عموى پدر و مادرى مىرسد و عموى پدرى ارث نمىبرد.
مسأله 3346 :
اگر عمو و عمّه و دايى و خاله خود ميّت و فرزندان آنان و اولادِ فرزندان آنان وجود نداشته باشند، عمو و عمّه و دايى و خاله پدر و مادر ميّت ارث مىبرند و اگر اينها نباشند، فرزندان آنها ارث مىبرند و اگر اينها هم نباشند، عمو و عمّه و دايى و خاله جد و جدّه ميّت و اگر اينها نباشند، فرزندان آنها ارث مىبرند.
مسأله 3347 :
زن و شوهر به تفصيلى که بعد گفته مىشود، از يکديگر ارث مىبرند.
ارث طبقه اوّل
مسأله 3348 :
اگر وارث ميّت فقط يک نفر از طبقه اوّل باشد، مثلاً «پدر» يا «مادر» يا «يک پسر» يا «يک دختر» باشد، همه مالِ ميّت به او مىرسد و اگر «چند پسر» يا «چند دختر» باشند، همه مال به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود و اگر «يک پسر و يک دختر» باشد، مال را سه قسمت مىکنند، دو قسمت را پسر و يک قسمت را دختر مىبرد و اگر «چند پسر و چند دختر» باشند، مال را به گونهاى قسمت مىکنند که هر پسرى دو برابر دختر ارث ببرد؛ مثلاً اگر شش هزار تومان به ارث مانده باشد و ميّت پنج پسر و دو دختر داشته باشد، به هر دختر پانصد تومان و به هر پسر هزار تومان مىرسد.
مسأله 3349 :
اگر وارث ميّت فقط «پدر و مادر» او باشند، مال سه قسمت مىشود، دو قسمت آن را پدر و يک قسمت را مادر مىبرد؛ ولى اگر ميّت «دو برادر» يا «چهار خواهر» يا «يک برادر و دو خواهر» داشته باشد که همه آنان پدرى باشند ـ يعنى پدر آنان با پدر ميّت يکى باشد، خواه مادر آنها هم با مادر ميّت يکى باشد يا نه ـ اگرچه تا ميّت پدر و مادر داشته باشد اينها ارث نمىبرند، اما به واسطه بودن اينها، مادر يک ششم
(639)
مال را مىبرد و بقيّه را به پدر مىدهند.
مسأله 3350 :
اگر وارث ميّت فقط «پدر و مادر و يک دختر» باشد، چنانچه ميّت «دو برادر» يا «چهار خواهر» يا «يک برادر و دو خواهر» پدرى نداشته باشد، مال را پنج قسمت مىکنند، پدر و مادر هر کدام يک قسمت و دختر سه قسمت آن را مىبرد و اگر «دو برادر» يا «چهار خواهر» يا «يک برادر و دو خواهر» پدرى داشته باشد، مال را شش قسمت مىکنند، پدر و مادر هر کدام يک قسمت و دختر سه قسمت مىبرد و يک قسمت باقىمانده را چهار قسمت مىکنند، يک قسمت را به پدر و سه قسمت را به دختر مىدهند؛ مثلاً اگر مال ميّت را 24 قسمت کنند، 15 قسمت آن را به دختر و 5 قسمت آن را به پدر و 4 قسمت آن را به مادر مىدهند.
مسأله 3351 :
اگر وارث ميّت فقط «پدر و مادر و يک پسر» باشند، مال را شش قسمت مىکنند، پدر و مادر هر کدام يک قسمت و پسر چهار قسمت آن را مىبرد و اگر «چند پسر» يا «چند دختر» باشند، آن چهار قسمت را به طور مساوى بين خودشان قسمت مىکنند و اگر «پسر و دختر» باشند، آن چهار قسمت را طورى تقسيم مىکنند که هر پسرى دو برابر دختر ببرد.
مسأله 3352 :
اگر وارث ميّت فقط «پدر و يک پسر» يا «مادر و يک پسر» باشد، مال را شش قسمت مىکنند، يک قسمت آن را پدر يا مادر و پنج قسمت را پسر مىبرد و اگر چند پسر باشند، آن پنج قسمت را به طور مساوى بين خود تقسيم مىکنند.
مسأله 3353 :
اگر وارث ميّت فقط «پدر» يا «مادر» با «پسر و دختر» باشد، مال را شش قسمت مىکنند، يک قسمت آن را پدر يا مادر مىبرد و بقيّه را طورى قسمت مىکنند که هر پسرى دو برابر دختر ببرد.
مسأله 3354 :
اگر وارث ميّت فقط «پدر و يک دختر» يا «مادر و يک دختر» باشد، مال را چهار قسمت مىکنند، يک قسمت آن را پدر يا مادر و بقيّه را دختر مىبرد.
مسأله 3355 :
اگر وارث ميّت فقط «پدر و چند دختر» يا «مادر و چند دختر» باشد، مال را پنج قسمت مىکنند، يک قسمت را پدر يا مادر مىبرد و چهار قسمت را
(640)
دخترها به طور مساوى بين خودشان قسمت مىکنند.
مسأله 3356 :
اگر ميّت فرزند نداشته باشد، نوه پسرى او ـ اگرچه دختر باشد ـ سهم پسر ميّت را مىبرد و نوه دخترى او ـ اگرچه پسر باشد ـ سهم دختر ميّت را مىبرد؛ مثلاً اگر ميّت «يک پسر» از دختر خود و« يک دختر» از پسر خود داشته باشد، مال را سه قسمت مىکنند، يک قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر مىدهند.
مسأله 3357 :
مقصود از فرزندى که از انسان ارث مىبرد، بچّهاى است که از نطفه او متولّد شده باشد، خواه از زن دائم باشد يا موقّت؛ پس اگر کسى بچّهدار نشود و بچّهاى را از پرورشگاه يا از ديگران به فرزندى قبول کند، آن بچّه فرزند او نمىشود و از او ارث نمىبرد، مگر اين که در زمان حيات خود چيزى را به او ببخشد و جايز نيست شناسنامه او را نيز به نام خود بگيرد تا حکم اولاد نسبى بر او جارى شود، هر چند اصل عمل او از نظر عاطفى کار خوبى است و اجر و ثواب نيز دارد.
ارث طبقه دوم
مسأله 3358 :
طبقه دوم از کسانى که به واسطه خويشاوندى نَسَبى ارث مىبرند، عبارتند از «جدّ»، يعنى پدر بزرگ و «جدّه»، يعنى مادربزرگ و «برادران» و «خواهران» ميّت و اگر ميّت، برادر و خواهر نداشته باشد، اولاد آنها ارث مىبرند.
مسأله 3359 :
اگر وارث ميّت فقط «يک برادر» يا «يک خواهر» باشد، همه مال به او مىرسد و اگر «چند برادر» يا «چند خواهر» پدر و مادرى باشد، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود و اگر «برادر و خواهر پدر و مادرى» با هم باشند، هر برادرى دو برابر خواهر مىبرد؛ مثلاً اگر «دو برادر و يک خواهر پدر و مادرى» داشته باشد، مال را پنج قسمت مىکنند، هر يک از برادرها دو قسمت و خواهر يک قسمت آن را مىبرد.
مسأله 3360 :
اگر ميّت «برادر و خواهر پدر و مادرى» داشته باشد، «برادر يا خواهر پدرى» که از مادر با ميّت جدا است ارث نمىبرد و اگر برادر و خواهر پدر و مادرى نداشته باشد، چنانچه فقط «يک خواهر» يا «يک برادر» پدرى داشته باشد، همه مال به او مىرسد و
(641)
اگر «چند برادر» يا «چند خواهرِ پدرى» داشته باشد، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود و اگر «برادر و خواهر پدرى» داشته باشد، هر برادرى دو برابر خواهر مىبرد.
مسأله 3361 :
اگر وارث ميّت فقط «يک خواهر» يا «يک برادرِ» مادرى باشد که از پدر با ميّت جدا است، همه مال به او مىرسد و اگر «چند برادر مادرى» يا «چند خواهر مادرى» يا «چند برادر و خواهر مادرى» باشند، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود.
مسأله 3362 :
اگر ميّت «برادر و خواهر پدر و مادرى» و «برادر و خواهر پدرى» و «يک برادر مادرى» يا «يک خواهر مادرى» داشته باشد، برادر و خواهر پدرى ارث نمىبرند و مال را شش قسمت مىکنند، يک قسمت آن را به برادر يا خواهر مادرى و بقيّه را به برادر و خواهر پدر و مادرى مىدهند و هر برادرى دو برابر خواهر ارث مىبرد.
مسأله 3363 :
اگر ميّت «برادر و خواهر پدر و مادرى» و «برادر و خواهر پدرى» و «برادر و خواهر مادرى» داشته باشد، برادر و خواهر پدرى ارث نمىبرند و مال را سه قسمت مىکنند، يک قسمت آن را برادر و خواهر مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت مىکنند و بقيّه را به برادر و خواهر پدر و مادرى مىدهند و هر برادرى دو برابر خواهر ارث مىبرد.
مسأله 3364 :
اگر وارث ميّت فقط «برادر و خواهر پدرى» و «يک برادر مادرى» يا «يک خواهر مادرى» باشد، مال را شش قسمت مىکنند، يک قسمت آن را برادر يا خواهر مادرى مىبرد و بقيّه را به برادر و خواهر پدرى مىدهند و هر برادرى دو برابر خواهر ارث مىبرد.
مسأله 3365 :
اگر وارث ميّت فقط «برادر و خواهر پدرى» و چند «برادر و خواهر مادرى» باشد، مال را سه قسمت مىکنند، يک قسمت آن را برادر و خواهر مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت مىکنند و بقيّه را به برادر و خواهر پدرى مىدهند و هر برادرى دو برابر خواهر ارث مىبرد.
مسأله 3366 :
اگر وارث ميّت فقط «برادر و خواهر و زن» او باشد، زن ارث خود
(642)
را به تفصيلى که در «ارث زن و شوهر» گفته مىشود مىبرد و خواهر و برادر به نحوى که در مسائل گذشته گفته شد، ارث خود را مىبرند و نيز اگر زنى بميرد و وارث او فقط «خواهر و برادر و شوهر» او باشد، شوهر نصف مال را مىبرد و خواهر و برادر به نحوى که در مسائل گذشته گفته شد، ارث خود را مىبرند؛ ولى با ارث بردن زن يا شوهر، از سهم برادر و خواهر مادرى چيزى کم نمىشود و از سهم برادر و خواهر پدر و مادرى يا پدرى کم مىشود؛ مثلاً اگر وارث ميّت «شوهر و برادر و خواهر مادرى» و «برادر و خواهر پدر و مادرى» او باشد، نصف مال به شوهر مىرسد و يک قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادرى مىدهند و آنچه مىماند مال برادر و خواهر پدر و مادرى است، پس اگر همه مال او شش هزار تومان باشد، سه هزار تومان به شوهر و دو هزار تومان به برادر و خواهر مادرى و يک هزار تومان به برادر و خواهر پدر و مادرى مىدهند.
مسأله 3367 :
اگر ميّت خواهر و برادر نداشته باشد، سهم ارث آنان را به اولاد آنها مىدهند و سهم برادرزاده و خواهر زاده مادرى به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود و از سهمى که به برادرزاده و خواهرزاده پدرى يا پدر و مادرى مىرسد، هر پسرى دو برابر دختر مىبرد.
مسأله 3368 :
اگر وارث ميّت فقط «يک جدّ» يا «يک جدّه» باشد، چه پدرى باشد و چه مادرى، همه مال به او مىرسد و با بودن جدّ ميّت، پدر جدّ او ارث نمىبرد.
مسأله 3369 :
اگر وارث ميّت فقط «جدّ و جدّه پدرى» باشد، مال سه قسمت مىشود، دو قسمت را جدّ و يک قسمت را جدّه مىبرد و اگر «جدّ و جدّه مادرى» باشد، مال را به طور مساوى بين خودشان قسمت مىکنند.
مسأله 3370 :
اگر وارث ميّت فقط «يک جدّ» يا «جدّه پدرى» و «يک جدّ» يا «جدّه مادرى» باشد، مال سه قسمت مىشود، دو قسمت را جدّ يا جدّه پدرى و يک قسمت را جدّ يا جدّه مادرى مىبرد.
مسأله 3371 :
اگر وارث ميّت «جدّ و جدّه پدرى» و «جدّ و جدّه مادرى» باشد، مال سه قسمت مىشود، يک قسمت آن را جدّ و جدّه مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت
(643)
مىکنند و دو قسمت آن را به جدّ و جدّه پدرى مىدهند و جدّ دو برابر جدّه مىبرد.
مسأله 3372 :
اگر وارث ميّت فقط «زن و جدّ و جدّه پدرى» و «جدّ و جدّه مادرى» او باشد، زن ارث خود را به تفصيلى که در مسأله 3391 به بعد گفته مىشود مىبرد و يک قسمت از سه قسمت اصل مال را به جدّ و جدّه مادرى مىدهند که به طور مساوى بين خودشان قسمت کنند و بقيّه را به جدّ و جدّه پدرى مىدهند و جدّ دو برابر جدّه مىبرد و اگر وارث ميّت «شوهر و جدّ و جدّه» باشد، شوهر نصف مال را مىبرد و جدّ و جدّه به دستورى که در مسائل گذشته گفته شد، ارث خود را مىبرند.
مسأله 3373 :
اگر وارث ميّت «پدر بزرگ» يا «مادر بزرگ» يا هر دوى آنان با «برادر» يا «خواهر» و يا هر دو و يا با «برادرزاده» يا «خواهرزاده» و يا هر دو باشند، در همه اين موارد پدربزرگ حکم يک برادر و مادربزرگ حکم يک خواهر را براى ميّت دارند، ولى مانع از ارث بردن برادرزاده و خواهرزاده نمىشوند.
ارث طبقه سوم
مسأله 3374 :
طبقه سوّم، «عمو، عمّه، دايى، خاله و فرزندان آنان» هستند به تفصيلى که گفته شد که اگر از طبقه اوّل و دوم کسى نباشد، اينها ارث مىبرند.
مسأله 3375 :
اگر وارث ميّت فقط «يک عمو» يا «يک عمّه» باشد ـ چه پدر و مادرى باشد، يعنى با پدر ميّت از يک پدر و مادر باشند يا پدرى باشد يا مادرى ـ همه مال به او مىرسد و اگر «چند عمو» يا «چند عمّه» باشد و همه پدرى و مادرى يا همه پدرى باشند، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود و اگر «عمو و عمّه» هر دو باشند و همه پدر و مادرى يا همه پدرى باشند، عمو دو برابر عمّه مىبرد؛ مثلاً اگر وارث ميّت «دو عمو و يک عمّه» باشد، مال را پنج قسمت مىکنند، يک قسمت را به عمّه مىدهند و چهار قسمت را عموها به طور مساوى بين خودشان قسمت مىکنند.
مسأله 3376 :
اگر وارث ميّت فقط «چند عموى مادرى» يا «چند عمّه مادرى» باشد، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود؛ ولى اگر فقط «چند عمو و عمّه
(644)
مادرى» داشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد با هم صلح کنند.
مسأله 3377 :
اگر وارث ميّت «عمو و عمّه» باشد و بعضى پدرى و بعضى مادرى و بعضى پدر و مادرى باشند، عمو و عمّه پدرى ارث نمىبرند؛ پس اگر ميّت «يک عمو» يا «يک عمّه مادرى» داشته باشد، مال را شش قسمت مىکنند، يک قسمت را به عمو يا عمّه مادرى و بقيّه را به عمو و عمّه پدر و مادرى مىدهند و عموى پدر و مادرى دو برابر عمّه پدر و مادرى ارث مىبرد و اگر هم عمو و هم عمّه مادرى داشته باشد، مال را سه قسمت مىکنند، دو قسمت را به عمو و عمّه پدر و مادرى مىدهند و عمو دو برابر عمّه مىبرد و يک قسمت را به عمو و عمّه مادرى مىدهند و احتياط واجب آن است که عمو و عمه مادرى در تقسيم با يکديگر صلح کنند.
مسأله 3378 :
عمو يا عمه پدر و مادرى، مانع از ارث بردن عمو و عمه پدرى مىشود؛ ولى اگر ميّت عمو و عمه پدر و مادرى نداشته باشد، ارث عمو و عمه پدرى مانند ارث عمو و عمه پدر و مادرى محاسبه مىشود.
مسأله 3379 :
اگر وارث ميّت فقط «يک دايى» يا «يک خاله» باشد، همه مال به او مىرسد و اگر «دايى و خاله» باشند و همه مادرى باشند، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مىشود و اگر همه پدر و مادرى يا پدرى باشند، احتياط واجب آن است که در تقسيم با يکديگر صلح کنند.
مسأله 3380 :
اگر وارث ميّت فقط «يک دايى يا يک خاله مادرى» و «دايى و خاله پدر و مادرى» و «دايى و خاله پدرى» باشد، دايى و خاله پدرى ارث نمىبرند و مال را شش قسمت مىکنند، يک قسمت را به دايى يا خاله مادرى مىدهند و بقيّه را به دايى و خاله پدر و مادرى مىدهند و احتياط واجب آن است که در تقسيم با يکديگر صلح کنند.
مسأله 3381 :
اگر وارث ميّت فقط «دايى و خاله پدرى» و «دايى و خاله مادرى» و «دايى و خاله پدر و مادرى» باشد، دايى و خاله پدرى ارث نمىبرند و بايد مال را سه قسمت کنند، يک قسمت آن را دايى و خاله مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت مىنمايند و بقيّه را به دايى و خاله پدر و مادرى مىدهند و احتياط واجب آن است که
(645)
اينان در تقسيم با يکديگر صلح کنند.
مسأله 3382 :
دايى يا خاله پدر و مادرى، مانع از ارث بردن دايى و خاله پدرى مىشود؛ ولى اگر ميّت دايى و خاله پدر و مادرى نداشته باشد، ارث دايى و خاله پدرى مانند ارث دايى و خاله پدر و مادرى محاسبه مىشود.
مسأله 3383 :
اگر وارث ميّت «يک دايى يا يک خاله» و «يک عمو يا يک عمّه» باشد، مال را سه قسمت مىکنند، يک قسمت را دايى يا خاله و بقيّه را عمو يا عمّه مىبرد.
مسأله 3384 :
اگر وارث ميّت «يک دايى يا يک خاله» و «عمو» و «عمّه» باشد، چنانچه عمو و عمّه، پدر و مادرى يا پدرى باشند، مال را سه قسمت مىکنند، يک قسمت را دايى يا خاله مىبرد و از بقيّه دو قسمت به عمو و يک قسمت به عمّه مىدهند؛ بنابر اين اگر مال را نُه قسمت کنند، سه قسمت را به دايى يا خاله و چهار قسمت را به عمو و دو قسمت را به عمّه مىدهند.
مسأله 3385 :
اگر وارث ميّت «يک دايى يا يک خاله» و «يک عمو يا يک عمّه مادرى» و «عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى» باشد، مال را سه قسمت مىکنند، يک قسمت آن را به دايى يا خاله مىدهند و دو قسمت باقىمانده را شش قسمت مىکنند، يک قسمت را به عمو يا عمّه مادرى و بقيّه را به عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى مىدهند و عمو دو برابر عمّه ارث مىبرد؛ بنابر اين اگر مال را نُه قسمت کنند، سه قسمت را به دايى يا خاله و يک قسمت را به عمو يا عمّه مادرى و پنج قسمت ديگر را به عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى مىدهند.
مسأله 3386 :
اگر وارث ميّت «يک دايى يا يک خاله» و «عمو وعمّه مادرى» و «عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى» باشد، مال را سه قسمت مىکنند، يک قسمت را دايى يا خاله مىبرد و دو قسمت باقىمانده را سه سهم مىکنند، يک سهم آن را به عمو وعمّه مادرى مىدهند که بنابر احتياط واجب با هم مصالحه مىکنند و دو سهم ديگر را بين عمو وعمّه پدر و مادرى يا پدرى قسمت مىنمايند و عمو دو برابر عمّه مىبرد، بنابر اين اگر مال را نُه قسمت کنند، سه قسمت آن سهم خاله يا دايى و دو قسمت سهم عمو و عمّه
(646)
مادرى و چهار قسمت سهم عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى مىباشد.
مسأله 3387 :
اگر وارث ميّت «چند دايى و چند خاله» باشد که همه پدر و مادرى يا پدرى يا مادرى باشند و «عمو و عمّه» هم داشته باشد، مال سه سهم مىشود، دو سهم آن را به دستورى که در مسأله پيش گفته شد، عمو و عمّه بين خودشان قسمت مىکنند و يک سهم آن را دايىها و خالهها، اگر مادرى باشند، به طور مساوى بين خودشان تقسيم مىنمايند، ولى اگر پدرى يا پدر و مادرى باشند، احتياطا بايد با هم مصالحه کنند.
مسأله 3388 :
اگر وارث ميّت «دايى يا خاله مادرى» و «چند دايى و خاله پدر و مادرى يا پدرى» و «عمو و عمّه» باشد، مال سه سهم مىشود، دو سهم آن را به دستورى که سابقاً گفته شد عمو و عمّه بين خودشان قسمت مىکنند؛ پس اگر ميّت يک دايى يا يک خاله مادرى داشته باشد، يک سهم ديگر آن را شش قسمت مىکنند، يک قسمت را به دايى يا خاله مادرى مىدهند و بقيّه را به دايى و خاله پدر و مادرى يا پدرى مىدهند که بنابر احتياط واجب بايد در تقسيم آن با هم صلح کنند و اگر چند دايى مادرى يا چند خاله مادرى يا هم دايى مادرى و هم خاله مادرى داشته باشد، آن يک سهم را سه قسمت مىکنند، يک قسمت را دايىها و خالههاى مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت مىکنند و بقيّه را به دايى و خاله پدر و مادرى يا پدرى مىدهند که بنابر احتياط واجب بايد در تقسيم آن با هم صلح کنند.
مسأله 3389 :
اگر ميّت عمو و عمّه و دايى و خاله نداشته باشد، مقدارى که به عمو و عمّه مىرسد، به فرزندان آنان و مقدارى که به دايى و خاله مىرسد، به فرزندان آنان داده مىشود.
مسأله 3390 :
اگر وارث ميّت «عمو و عمّه و دايى و خاله پدر» و «عمو و عمّه و دايى و خاله مادرِ» او باشند، مال سه سهم مىشود، يک سهم آن مال عمو و عمّه و دايى و خاله مادر ميّت است و دو سهم ديگر آن را به عمو و عمّه و دايى و خاله پدر ميّت مىدهند و طريقه تقسيم ارث در بين هر يک از عموها و عمهها و خالهها و دايىهاى پدر و مادر ميّت، به همان ترتيبى است که در مسائل گذشته بيان شد.
(647)
ارث زن و شوهر از يکديگر
مسأله 3391 :
اگر زن دائمى بميرد و فرزند نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر او و بقيّه را ورثه ديگر مىبرند و اگر از آن شوهر يا از شوهر سابق فرزند داشته باشد، يک چهارم همه مال را شوهر و بقيّه را ورثه ديگر مىبرند.
مسأله 3392 :
اگر مردى بميرد و فرزند نداشته باشد، يک چهارم مال او را زن و بقيّه را ورثه ديگر مىبرند و اگر از آن زن يا از زن ديگر فرزند داشته باشد، يک هشتم مال را زن و بقيّه را ورثه ديگر مىبرند و اگرچه بعيد نيست گفته شود که: «زن از همه اموال ارث مىبرد، ولى زنى که از لحاظ سنى و داشتن يا نداشتن اولاد و جهات ديگر، مظنّه ماندن او در خانه مرد کم است، از زمين خانهاى که محل زندگى مرد و خانواده او بوده و قيمت آن زمين ارث نمىبرد و نيز از خود هوايى آن، مثل بنا و درخت ارث نمىبرد و فقط از قيمت هوايى ارث مىبرد و همچنين از زمينها و خانههاى ديگر مرد که به عنوان سرمايه او محسوب مىشدند و نه محل زندگى خانوادهاش، ارث مىبرد»؛ ولى احتياط واجب آن است که بقيه ورثه با زن در مورد زمينها و خانههايى که متعلّق به مرد و خانوادهاش بوده، مصالحه نمايند.
مسأله 3393 :
اگر زنى بميرد و جز شوهر هيچ وارثى نداشته باشد، همه مال او به شوهر مىرسد و اگر مردى بميرد و جز زن وارث ديگرى نداشته باشد، يک چهارم مال به زن مىرسد و بقيّه مال امام مسلمين است که در زمان غيبت به فقيه جامعالشرايط داده مىشود.
مسأله 3394 :
بنابر اين قول که زن از برخى از اموال شوهر ارث نمىبرد، اگر بخواهد در چيزهايى که از آنها ارث نمىبرد تصرّف کند، بايد از ورثه ديگر اجازه بگيرد و نيز ورثه تا سهم زن را ندادهاند، بنابر احتياط واجب نبايد در بنا و چيزهايى که زن از قيمت آنها ارث مىبرد، بدون اجازه او تصرّف کنند و چنانچه پيش از دادن سهم زن اينها را بفروشند، در صورتى که زن معامله را اجازه دهد، صحيح و گرنه نسبت به سهم او باطل است.
مسأله 3395 :
اگر بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قيمت نمايند، بايد حساب
(648)
کنند که اگر آنها بدون اجاره در زمين بمانند تا از بين بروند، چقدر ارزش دارند و سهم زن را از آن قيمت بدهند.
مسأله 3396 :
اگر ميّت بيش از يک زن دائم داشته باشد، چنانچه فرزند نداشته باشد، بايد يک چهارم مال و اگر فرزند داشته باشد، بايد يک هشتم مال را به شرحى که گفته شد به طور مساوى بين زنان او قسمت کنند، اگرچه شوهر با هيچ يک از آنان يا بعض آنان نزديکى نکرده باشد، ولى اگر در مرضى که با آن از دنيا رفته، زنى را عقد کرده و با او نزديکى نکرده باشد، آن زن از او ارث نمىبرد و حقّ مهر هم ندارد.
مسأله 3397 :
اگر زن در حال بيمارى شوهر کند و به همان بيمارى بميرد، شوهرش اگرچه با او آميزش نکرده باشد، از او ارث مىبرد.
مسأله 3398 :
اگر زن را ـ به ترتيبى که در احکام طلاق گفته شد ـ طلاق رجعى بدهد، هر يک از زن يا شوهر اگر در بين عدّه زن بميرد، ديگرى از او ارث مىبرد؛ ولى اگر بعد از گذشتن عدّه رجعى يا در عدّه طلاق بائن يکى از آنان بميرد، ديگرى از او ارث نمىبرد.
مسأله 3399 :
اگر شوهر در حال بيمارى زن خود را طلاق دهد و پيش از تمام شدن دوازده ماه قمرى بميرد، زن با سه شرط از او ارث مىبرد:
اوّل: آن که زن در اين مدّت شوهر ديگرى نکرده باشد. دوم: زن به واسطه بىميلى به شوهر، مالى به او نداده باشد که به طلاق دادن راضى شود، بلکه اگر چيزى هم به شوهر ندهد، ولى طلاق به تقاضاى زن باشد، باز هم ارث بردن او اشکال دارد. سوم: شوهر در همان مرضى که زن را طلاق داده، به واسطه آن بيمارى يا به جهت ديگرى بميرد؛ پس اگر از آن بيمارى خوب شود و به جهت ديگرى از دنيا برود، زن از او ارث نمىبرد.
مسأله 3400 :
لباس يا چيزهايى که مرد به زن بخشيده است، بعد از طلاق يا وفات شوهر جزء اموال زن است؛ ولى اگر لباس يا مانند آن را مرد به زن نبخشيده باشد بلکه براى پوشيدن و استفاده زنِ خود گرفته باشد، اگرچه زن آن را پوشيده باشد، بعد از مردن شوهر، جزء اموال شوهر است.
(649)
مسأله 3401 :
اگر به واسطه وجود زن يا شوهر نقصى در سهام ورثه پديد آيد، از سهم «زن» و «شوهر» و «مادر» و «برادران و خواهران مادرى» و «پدر بزرگ و مادر بزرگ مادرى» و «دايىها» و «خالهها» چيزى کسر نمىشود، بلکه آنان تمام سهام خود را از اصل مال مىبرند و نقص وارد شده از سهام «پدر» و «برادران و خواهران پدر و مادرى يا پدرى» و «پدر بزرگ و مادر بزرگ پدرى» و «عموها» و «عمّهها» کسر مىشود.
مسأله 3402 :
در ازدواج موقّت بين زن و شوهر ارث نيست مگر اين که در ضمن عقد شرط کنند که از يکديگر ارث ببرند و يا فقط مرد از زن و يا فقط زن از مرد ارث ببرد؛ ولى فرزندى که از ازدواج موقّت به دنيا مىآيد، مانند فرزندان زن دائم ارث مىبرد.
مسائل متفرّقه ارث
مسأله 3403 :
«قرآن»، «انگشتر» و «شمشير» ميّت و «لباسى که ميّت پوشيده يا براى پوشيدن گرفته و دوخته است» ـ اگرچه نپوشيده باشد ـ متعلّق به پسر بزرگتر است و اگر ميّت از اين چهار چيز بيشتر از يکى داشته باشد، مثلاً دو قرآن يا دو انگشتر داشته باشد، چنانچه مورد استفاده باشد يا براى استفاده مهيّا شده باشد، متعلّق به پسر بزرگتر است.
مسأله 3404 :
اگر پسر بزرگ ميّت بيش از يکى باشد ـ مثلاً از دو زن او در يک زمان دو پسر به دنيا آمده باشد ـ بايد لباس و قرآن و انگشتر و شمشير ميّت را به طور مساوى بين خودشان تقسيم کنند.
مسأله 3405 :
اگر پسر بزرگتر ميّت پيش از او مرده باشد، اشياى نامبرده را به بزرگترين پسرى که هنگام درگذشت ميّت زنده است مىدهند.
مسأله 3406 :
اگر ميّت بدهى داشته باشد، چنانچه بدهىِ او به اندازه مال او يا زيادتر باشد، بايد چهار چيزى را هم که مال پسر بزرگتر است و در مسأله پيش گفته شد، بابت بدهى او بدهند و اگر قرضش کمتر از مال او باشد، بنابر احتياط واجب بايد از آن چهار چيزى هم که به پسر بزرگتر مىرسد به نسبت به قرض او بدهند؛ مثلاً اگر همه
(650)
دارايى او شصت هزار تومان باشد و به مقدار بيست هزار تومان آن از چيزهايى باشد که مال پسر بزرگتر است و سى هزار تومان هم قرض داشته باشد، بنابر احتياط واجب پسر بزرگ بايد به مقدار ده هزار تومان از آن چهار چيز را بابت قرض ميّت بدهد.
مسأله 3407 :
مسلمان از کافر ارث مىبرد، ولى کافر، اگرچه پدر يا پسر ميّت باشد، از او ارث نمىبرد.
مسأله 3408 :
اگر کافر بميرد و وارث مسلمان داشته باشد، همه ارث او به وارث مسلمان مىرسد، هرچند جزء دسته دوم يا سوم باشد؛ ولى اگر وارث مسلمانى نداشته باشد، ارث او به وارث کافر مىرسد، لکن کافر «مُرْتَد» در اين جهت حکم مسلمان را دارد که ارث او به وارث کافر نمىرسد، بلکه اگر وارث مسلمان نداشته باشد، ارث او مال امام مسلمين است.
مسأله 3409 :
اگر کسى يکى از خويشان خود را عمداً و به ناحق بکشد، از او ارث نمىبرد، ولى اگر از روى خطا باشد، مثل آن که سنگ به هوا بيندازد و اتّفاقاً به يکى از خويشان او بخورد و او را بکُشد، از او ارث مىبرد، ولى از ديه قتل ارث نمىبرد.
مسأله 3410 :
قاتل علاوه بر آن که خود ارث نمىبرد، مانع از ارث بردن ديگران نيز نمىشود، بنابر اين اگر به عنوان مثال فرزندى پدر خود را عمدا و به ناحق بکشد و ميّت فرزند ديگرى نداشته باشد، خود قاتل ارث نمىبرد، ولى فرزندان او ارث مىبرند و اگر کسى از دسته اوّل وجود نداشته باشد، دسته دوم ارث مىبرند و اگر دسته دوم هم وجود نداشته باشد، دسته سوم ارث مىبرند.
مسأله 3411 :
هرگاه بخواهند ارث را تقسيم کنند، در صورتى که ميّت بچّهاى داشته باشد که در شکم مادر باشد و در طبقه او وارث ديگرى هم مانند اولاد و پدر و مادر باشند، براى بچّهاى که در شکم است و اگر زنده به دنيا بيايد ارث مىبرد، سهم دو پسر را کنار مىگذارند، ولى اگر احتمال بدهند که بيشتر باشد، مثلاً احتمال بدهند که زن به سه بچّه حامله باشد، سهم سه پسر را کنار مىگذارند و چنانچه مثلاً يک پسر يا يک دختر به دنيا آمد، زيادى را ورثه بين خودشان تقسيم مىکنند.
(651)
مسأله 3412 :
اگر کسى از دو راه با ميّت خويشاوندى داشته باشد، در صورتى که مانعى براى ارث بردن از هر دو طريق وجود نداشته باشد يا يکى مانع از طريق ديگرى نگردد، از هر دو راه از او ارث مىبرد، بنابر اين اگر زن و شوهر با يکديگر خويشاوند باشند، علاوه بر ارث زن و شوهرى، از جهت خويشاوندى نيز ارث مىبرند، از باب مثال اگر مردى بميرد و زن او دختر عموى او باشد و وارث او فرزندان عمو باشند، زن از دو جهت ارث مىبرد.
مسأله 3413 :
اگر ميّت هيچ وارثى نداشته باشد، همه مال او متعلّق به امام مسلمين است که در زمان غيبت بايد به فقيه جامعالشرايط پرداخت شود.
مسأله 3414 :
اگر زمان درگذشت اشخاصى که از هم ارث مىبرند و تقدّم و تأخّر مرگ آنان معلوم نباشد، اشخاص مزبور از يکديگر ارث نمىبرند و همچنين است اگر تاريخ مرگ يکى معلوم و ديگرى مجهول باشد؛ ولى اگر دو يا چند نفر که از يکديگر ارث مىبرند، با هم غرق شوند و يا زير آوار بمانند و با هم بميرند و معلوم نشود کدام يک از آنان اوّل مرده است، همه از يکديگر نسبت به آنچه قبل از مردن داشتهاند ارث مىبرند و آنچه را که از يکديگر ارث مىبرند، به ساير ورثه آنان منتقل مىشود و اگر يکى از آنان دارايى داشته باشد و ديگرى نداشته باشد، کسى که مال ندارد از ديگرى ارث مىبرد و در صورتى که به سبب حوادث ديگرى مانند تصادف اتومبيل يا سقوط هواپيما از دنيا رفته باشند، بنابر اقوى همين حکم جارى مىشود.
مسأله 3415 :
حقوقى که به خانواده بازنشستگان پرداخت مىشود، اگر پسانداز دوران خدمت باشد، جزء ترکه ميّت بوده و پس از اداى دَين و وصيّت به همه وارثان مىرسد و آنچه که از طرف خود اداره يا اداره بيمه پس از مرگ مىدهند، تابع مقرّرات است و به هر کس بدهند مال او مىشود.
مسأله 3416 :
اگر وارث، خُنْثاى مشکل باشد ـ به گونهاى که با هيچ يک از نشانههاى تعيين شده، مرد يا زن بودن او مشخّص نشود ـ نصف ارث يک مرد و نصف ارث يک زن را به او مىدهند.
(652)