( نبش قبر ).
مسأله 648 :
نبش قبر مسلمان , يعنى شکافتن قبر او اگر چه طفل يا ديوانه باشد حرام است , ولى اگر بدنش از بين رفته و خاک شده باشد اشکال ندارد.
مسأله 649 :
خـراب کـردن قبر امامزاده ها و شهدا و علما و صلحا اگر چه سالها بر آن گذشته و بدنشان از ميان رفته باشد چون هتک محسوب مى شود حرام است .
مسأله 650 :
شکافتن قبر در چند مورد حرام نيست : اول آنکه ميت در زمين غصبى دفن شده باشد و مالک زمين راضى نشود که در آنجا بماند.
دوم آنکه کفن يا چيز ديگرى که با ميت دفن شده غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود که در قبر بماند , و هـمـچـنـين است اگر چيزى از مال خود ميت که به ورثه او رسيده با او دفن شده باشد , و ورثه او راضى نـشـوند که آن چيز در قبر بماند , ولى اگر ميت وصيت کرده باشد که دعا يا قرآن يا انگشترى را با او دفن کـنـنـد و وصـيـت او نافذ باشد , براى بيرون آوردن اينها نمى توانند قبر را بشکافند , و همچنين در بعضى مـواردى کـه زمـين يا کفن غصبى باشد يا اينکه چيزى غصبى با ميت دفن شده باشد نمى توان قبر را نبش کرد ولى مقام را گنجايش تفصيل آن موارد نيست .
سـوم آنـکـه شـکافتن قبر موجب هتک حرمت نباشد و ميت بى غسل يا بى کفن دفن شده باشد يا بفهمند غسلش باطل بوده , يا به غير از دستور شرع کفن شده يا در قبر او را رو به قبله نگذاشته اند.
چهارم آنکه براى ثابت شدن حقى که مهمتر از نبش قبر باشد بخواهند بدن ميت را ببينند.
پـنـجـم آنـکه ميت را در جايى که بى احترامى به او است مثل قبرستان کفار يا جايى که کثافت و خاکروبه مى ريزند دفن کرده باشند.
ششم آنکه براى يک مطلب شرعى که اهميت آن از شکافتن قبر بيشتر است , قبر را بشکافند مثلا بخواهند بچه زنده را از شکم زن حامله اى که دفنش کرده اند بيرون آورند.
هفتم آنکه بترسند درنده اى بدن ميت را پاره کند , يا سيل او را ببرد , يا دشمن بيرون آورد.
هشتم آنکه ميت وصيت کرده باشد که او را قبل از دفن به مشاهد مشرفه نقل نمايند , چنانچه نقل دادن او مـوجـب هتک حرمتش نمى شده ولى عمدا يا از روى فراموشى در جايى ديگر دفن شده باشد مى توانند در صورتى که موجب هتک حرمتش نشود قبر او را نبش کرده و بدنش را به مشاهد مشرفه نقل دهند.