نصاب نقره‌‌ (آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی (ره))

نصاب نقره‌‌ (آیت الله سید ابوالقاسم موسوی خویی (ره))

نصاب نقره

مسأله 1905 :

نقره دو نصاب دارد: نصاب اول آن (105) مثقال معمولى است که اگر نقره به (105) مثقال برسد و شرائط ديگر را هم که گفته شد داشته باشد انسان بايد يک چهلم آن را که (2) مثقال و (15) نخود است از بابت زکاة بدهد و اگر باين مقدار نرسد، زکاة آن واجب نيست، ونصاب دوم آن (21) مثقال است، يعنى اگر (21) مثقال به (105) مثقال اضافه شود، بايد زکاة تمام (126) مثقال را بطورى که گفته شد بدهد، و اگر کمتر از (21) مثقال اضافه شود، فقط بايد زکاة (105) مثقال آن را بدهد و زيادى آن زکاة ندارد، و همچنين است هر چه بالا رود. يعنى اگر (21) مثقال اضافه شود، بايد زکاة تمام آنها را بدهد، و اگر کمتر اضافه شود، مقدارى که اضافه شده وکمتر از (21) مثقال است زکاة ندارد بنابر اين اگر انسان يک چهلم هر چه طلا و نقره دارد بدهد، زکاتى را که بر او واجب بوده داده وگاهى هم بيشتر از مقدار واجب داده است مثلا کسى که (110) مثقال نقره دارد اگر يک چهلم آن را بدهد، زکاة (105) مثقال آن را که واجب بوده داده و مقدارى هم براى (5) مثقال آن داده که واجب نبوده است.

مسأله 1906 :

کسى که طلا يا نقره او به اندازه نصاب است، اگر چه زکاة آن را داده باشد، تا وقتى از نصاب اول کم نشده، همه سال بايد زکاة آنرا بدهد.

مسأله 1907 :

زکاة طلا و نقره در صورتى واجب مىشود، که آن را سکه زده باشند، و معامله با آن رواج داشته باشد. و اگر سکه آن از بين هم رفته باشد بايد زکاة آن را بدهند.

مسأله 1908 :

طلا ونقره سکه دارى که زنها براى زينت بکار ميبرند در صورتيکه رواج معامله با آن باقى باشد، يعنى باز معامله پول طلا و نقره با آن شود، بنابر احتياط زکاة آن واجب است. ولى اگر رواج معامله با آن باقى نباشد زکاة واجب نيست.

مسأله 1909 :

کسيکه طلا و نقره دارد، اگر هيچ کدام آنها به اندازه نصاب اول نباشد، مثلا (104) مثقال نقره و (14) مثقال طلا داشته باشد، زکاة بر او واجب نيست.

مسأله 1910 :

چنانکه سابقا گفته شد زکاة طلا و نقره در صورتى واجب مىشود که انسان يازده ماه مالک مقدار نصاب باشد، و اگر در بين يازده ماه طلا و نقره او از نصاب اول کمتر شود، زکاة بر او واجب نيست.

مسأله 1911 :

اگر در بين يازده ماه طلا و نقره اى را که دارد با طلا يا نقره يا چيز ديگر عوض نمايد، يا آنها را آب کند، زکاة بر او واجب نيست ولى اگر براى فرار از دادن زکاة اين کارها را بکند احتياط مستحب آنست که زکاة را بدهد.

مسأله 1912 :

اگر در ماه دوازدهم پول و طلا و نقره را آب کند، بايد زکاة آنها را بدهد، و چنانچه بواسطه آب کردن، وزن يا قيمت آنها کم شود بايد زکاتى را که پيش از آب کردن بر او واجب بوده بدهد.

مسأله 1913 :

اگر طلا و نقره اى که دارد خوب و بد داشته باشد، مىتواند زکاة هر کدام از خوب و بد را از خود آن بدهد، بلکه اگر قسمتى از نصاب طلا و نقره بد باشد مىتواند زکاة را از قسمت بد بدهد ولى بهتر آنست که زکاة همه آنها را از طلا و نقره خوب بدهد.

مسأله 1914 :

پول طلا ونقره اى که بيشتر از اندازه معمول فلز ديگر دارد، اگر به آن پول طلا و نقره بگويند در صورتيکه بحد نصاب برسد زکاتش واجبست، هر چند خالصش بحد نصاب نرسد ولى اگر به آن پول طلا ونقره نگويند وجوب زکاة در آن محل اشکال است، هر چند خالصش بحد نصاب برسد.

مسأله 1915 :

اگر پول طلا و نقره اى که دارد به مقدار معمول، فلز ديگر با آن مخلوط باشد، چنانچه زکاة آنرا از پول طلا و نقره اى که بيشتر از معمول فلز ديگر دارد يا از پول غير طلا ونقره بدهد ولى بقدرى باشد که قيمت آن، به اندازه قيمت زکاتى باشد که بر او واجب است، اشکال ندارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS