گنج
مسأله 1876 :
گنج مالى است که در زمين يا درخت يا کوه يا ديوار پنهان باشد و کسى آن را پيدا کند و طورى باشد که به آن، گنج بگويند.
مسأله 1877 :
اگر انسان در زمينى که ملک کسى نيست گنجى پيدا کند، مال خود اوست و بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1878 :
نصاب گنج 105 مثقال نقره يا پانزده مثقال طلا است، يعنى اگر قيمت چيزى را که از گنج به دست مىآورد، بعد از کم کردن مخارجى که براى آن کرده به 105 مثقال نقره يا پانزده مثقال طلا برسد، بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1879 :
اگر در زمينى که از ديگرى خريده گنجى پيدا کند و بداند مال کسانى که قبلاً مالک آن زمين بودهاند نيست، مال خود او مىشود و بايد خمس آن را بدهد ولى اگر احتمال دهد که مال يکى از آنان است، بايد به او اطّلاع دهد و چنانچه معلوم شود مال او نيست، بايد به کسى که پيش از او مالک زمين بوده اطّلاع دهد و به همين ترتيب به تمام کسانى که پيش از او مالک زمين بودهاند خبر دهد و اگر معلوم شود مال هيچ يک آنان نيست مال خود او مىشود و بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1880 :
اگر در ظرفهاى متعدّدى که در يک جا دفن شده مالى را پيدا کند که قيمت آنها روى هم 105 مثقال نقره يا پانزده مثقال طلا باشد، بايد خمس آن را بدهد ولى چنانچه در چند جا گنج پيدا کند، هر کدام آنها که قيمتش به اين مقدار برسد، خمس آن واجب است و گنجى که قيمت آن به اين مقدار نرسيده خمس ندارد.
مسأله 1881 :
اگر دو نفر گنجى پيدا کنند که قيمت سهم هر يک از آنان به 105 مثقال نقره يا پانزده مثقال طلا برسد، بايد خمس آن را بدهند.
مسأله 1882 :
اگر کسى حيوانى را بخرد و در شکم آن مالى پيدا کند چنانچه احتمال دهد که مال فروشنده است، بنابر احتياط واجب بايد به او خبر دهد و اگر معلوم شود مال او نيست، بايد به ترتيب، صاحبان قبلى آن را خبر کند و چنانچه معلوم شود که مال هيچ يک آنان نيست، مال خود اوست و خمس آن واجب نيست مگر آن که از سر سال اضافه بياورد.