2ـ معدن
مسأله 1814 :
از معدن طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، ذغال سنگ، فيروزه، عقيق، زاج، نمک ومعدنهاي ديگر چيزي به دست آورد، در صورتي که به مقدار نصاب باشد بايد خمس آن را بدهد.
مسأله 1815 :
نصاب معدن عبارت است از اين که قيمت آن مساوي با 15 مثقال معمولي طلا بشود، يعني اگر قيمت چيزي را که از معدن بيرون آورده، به قيمت 15 مثقال طلا برسد، اگرچه قبل از اخراج مؤنه هم باشد، بايد خمس آن را بدهد ولو بيرون آوردن خمس مجموع آن بعد از اخراج مؤنهاست.
مسأله 1816 :
استفادهاي که از معدن برده، اگر قيمت آن به 15 مثقال طلا نرسد، خمس آن در صورتي لازم است که به تنهايي يا با منفعتهاي ديگر کسب او از مخارج سالش زياد بيايد.
مسأله 1817 :
الحاق گچ وآهک وگل سرشور وگل سرخ وسنگ آسيا به چيزهاي معدني بنابر احتياط استحبابي است و کسي که اينها را بيرون ميآورد اگر به حدّ نصاب نرسد در صورتي بايد خمس بدهد که آنچه را بيرون آورده، به تنهايي يا با منافع ديگر کسبش از مخارج سال او زياد بيايد.
مسأله 1818 :
کسي که از معدن چيزي به دست ميآورد، بايد خمس آن را بدهد چه معدن روي زمين باشد، يا زير آن، در زميني باشد که ملک است، يا در جايي باشد که مالک ندارد.
مسأله 1819 :
اگر نداند قيمت چيزي را که از معدن بيرون آورده به 15 مثقال طلا ميرسد يا نه بنابر احتياط واجب اگر ممکن باشد بايد به وزن کردن يا از راه ديگر قيمت آن را معلوم کند و اگر وزن کردن آن ممکن نباشد لازم نيست خمس آن را بيرون نمايد.
مسأله 1820 :
اگر چند نفر چيزي از معدن بيرون آورند، چنانچه قيمت آن به 15 مثقال طلا برسد، اگرچه سهم هرکدام آنها اين مقدار نباشد، بايد خمس آن را بدهند بنابر احتياط واجب.
مسأله 1821 :
اگر معدني را که در ملک ديگري است بيرون آورد، آنچه از آن به دست ميآيد اگر بدون اجازه مالک باشد، مال صاحب ملک است و بايد خمس تمام آنچه را که از معدن بيرون آمده اگر به مقدار نصاب باشد بدهد ومخارج استثناء نميشود چون مالک خرجي نکرده است.