( شرايط فروشنده و خريدار ).
مسأله 2089 :
براى فروشنده و خريدار شش چيز شرط است : اول آن که بالغ باشند.
دوم آن که عاقل باشند.
سوم آن که سفيه نباشند - يعنى مال خود را در کارهاى بيهوده مصرف نکنند.
چهارم آن که قصد خريد و فروش داشته باشند , پس اگر مثلا به شوخى بگويد مال خود را فروختم , معامله باطل است .
پنجم آن که کسى آنها را مجبور نکرده باشد.
ششم آن که جنس و عوض را که مى دهند مالک باشند , و احکام اينها در مسائل آينده گفته خواهد شد.
مسأله 2090 :
معامله با بچه نابالغ , که مستقل در معامله باشد باطل است , مگر در چيزهاى کم قيمتى که معمول است با بچه مميز نابالغ در آنها معامله شود.
و امـا اگـر مـعامله با ولى باشد و بچه نابالغ مميز فقط صيغه معامله را جارى سازد , معامله در هر صورت صحيح است , بلکه اگر جنس يا پول مال ديگرى باشد , و آن بچه وکالتا از صاحبش آن مال را بفروشد , يا با آن پول چيزى بخرد , ظاهر اين است که معامله صحيح است , اگر چه بچه مميز مستقل در تصرف باشد , و هم چنين است اگر طفل وسيله باشد که پول را به فروشنده بدهد , و جنس را به خريدار برساند , يا جنس را به خريدار بدهد و پول را به فروشنده برساند اگر چه مميز نباشد , معامله صحيح است چون واقعا دو نفر بالغ با يکديگر معامله کرده اند.
مسأله 2091 :
اگـر از بچه نابالغ در صورتى که معامله با آن صحيح نيست , چيزى بخرد , يا چيزى به او بفروشد , بـايد جنس يا پولى را که از او گرفته در صورتى که مال خود بچه باشد , به ولى او و اگر مال ديگرى بوده به صاحب آن بدهد , يا از صاحبش رضايت بخواهد , و اگر صاحب آن را نمى شناسد , و براى شناختن او هم وسيله اى ندارد , بايد چيزى را که از بچه گرفته , از طرف صاحب آن بابت مظالم به فقير بدهد , و احتياط لازم آن است که در اين کار از حاکم شرع اذن بگيرد.
مسأله 2092 :
اگـر کسى با بچه مميز در صورتى که معامله با آن صحيح نيست , معامله کند , و جنس يا پولى که به بچه داده از بين برود , ظاهر اين است که مى تواند از بچه بعد از بلوغش يا از ولى او مطالبه نمايد.
و اگر بچه مميز نباشد حق مطالبه ندارد.
مسأله 2093 :
اگـر خـريـدار يا فروشنده را به معامله مجبور کنند , چنانچه بعد از معامله راضى شود مثلا بگويد راضى هستم , معامله صحيح است .
ولى احتياط مستحب آن است که دوباره صيغه معامله را بخوانند.
مسأله 2094 :
اگـر انـسان مال کسى را بدون اجازه او بفروشد , چنانچه صاحب مال به فروش آن راضى نشود , و اجاره نکند معامله باطل است .
مسأله 2095 :
پدر و جد پدرى طفل و نيز وصى پدر , و وصى جد پدرى بر طفل مى توانند مال طفل را بفروشند و مـجـتـهد عادل هم در صورتى که ضرورت اقتضا کند , مى تواند مال ديوانه يا طفل يتيم يا مال کسى را که غايب است بفروشد.
مسأله 2096 :
اگـر کسى مالى را غصب کند و بفروشد , و بعد از فروش صاحب مال معامله را اجازه کند , معامله صـحـيح است , و چيزى را که غصب کننده به مشترى داده , و منفعتهاى آن از موقع معامله ملک مشترى اسـت و چـيـزى را کـه مـشترى داده و منفعتهاى آن از موقع معامله , ملک کسى است که مال او را غصب کرده اند.
مسأله 2097 :
اگر کسى مالى را غصب کند و بفروشد , به قصد اين که پول آن مال خودش باشد , چنانچه صاحب مال معامله را اجازه بکند , معامله صحيح است ولى پول مال مالک مى شود , نه مال غاصب .