اوقات نمازهای یومیه(پنج گانه) (آیت الله حسین مظاهری)

اوقات نمازهای یومیه(پنج گانه) (آیت الله حسین مظاهری)

وقت نمازها

مسأله :

اگر چوب يا چيزى مانند آن را که شاخص مى‌گويند، راست در زمين هموار فرو برند صبح که آفتاب بيرون مى‌آيد سايه آن به طرف مغرب مى‌افتد و هر چه آفتاب بالا مى‌آيد اين سايه کم مى‌شود و در شهرهاى ايران در اوّل ظهر شرعى به حدّاقلّ مى‌رسد و سپس سايه آن به طرف مشرق برمى‌گردد و هر چه خورشيد رو به مغرب مى‌رود سايه زيادتر مى‌گردد بنابراين وقتى سايه به حدّاقلّ رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن کرد معلوم مى‌شود ظهر شرعى شده است ولى در بعضى شهرها مثل مکّه مکّرمه که گاهى موقع ظهر سايه به کلّى از بين مى‌رود بعد از آنکه سايه دوباره پيدا شد معلوم مى‌شود ظهر شده است.

مسأله :

مغرب موقعى است که سرخى طرف مشرق که بعد از غروب آفتاب پيدا مى‌شود، از بين برود.

مسأله :

نزديک اذان صبح از طرف مشرق سپيده‌اى رو به بالا حرکت مى‌کند که آن را فجر اوّل گويند موقعى که آن سپيده پهن شد فجر دوم، و اوّل وقت نماز صبح است.

مسأله :

وقت نماز ظهر و عصر بعد از زوال تا مغرب (تقريباً يک ربع بعد از غروب آفتاب) ولى وقت فضيلت آنها از اوّل زوال است تا موقعى که سايه شاخص به اندازه دو هفتم آن شود (تقريباً يک ساعت و نيم بعد از ظهر) و وقت فضيلت عصر ادامه دارد تا موقعى که سايه شاخص به چهار هفتم آن برسد (تقريباً سه ساعت بعد از ظهر) و وقت نماز مغرب و عشا بعد از مغرب است تا اوّل اذان صبح ولى وقت فضيلت آنها از مغرب است تا وقتى که سرخى طرف مغرب از بين برود (يک ساعت و نيم بعد از غروب آفتاب) و وقت فضيلت عشا ادامه دارد تا ثلث شب (تقريباً ساعت نه و نيم) و وقت نماز صبح از اوّل طلوع فجر است تا طلوع آفتاب و وقت فضيلت آن از طلوع فجر است تا وقتى که سرخى طرف مشرق پيدا شود (تقريباً يک ساعت بعد از طلوع فجر).

مسأله :

آخر وقت نماز مغرب و عشا طلوع فجر است ولى اگر نماز مغرب يا عشا را تا نصف شب نخواند بهتر آن است که تا قبل از اذان صبح بدون اينکه نيّت ادا يا قضا کند بجا آورد و بايد شب را براى نماز مغرب و عشا و نماز شب و مانند اينها از اوّل غروب تا اذان صبح حساب کرد، بنابراين تقريباً يازده ساعت و يک ربع بعد از ظهر شرعى نصف شب است.

مسأله :

اگر کسى نماز عصر را عمداً قبل از نماز ظهر بخواند نمازش باطل است مگر اينکه تا مغرب بيشتر از بجا آوردن يک نماز وقت نباشد که در اين فرض اگر کسى تا اين موقع نماز ظهر را نخواند نماز ظهر او قضا شده و بايد نماز عصر را بخواند، و اگر کسى پيش از اين وقت اشتباهاً تمام نماز عصر را پيش از نماز ظهر بخواندنمازش صحيح است و احوط آن است که آن را نماز ظهر قرار داده و چهار رکعت ديگر به قصد ما فى الذّمّه بجا آورد و همينطور است در نماز مغرب و عشا.

مسأله :

اگر پيش از خواندن نماز ظهر سهواً مشغول نماز عصر شود و در بين نماز بفهمد اشتباه کرده است، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند و بعد از آنکه نماز را تمام کرد نماز عصر را بخواند و همينطور است در نماز مغرب و عشا.

مسأله :

اگر به نيّت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بين نماز يادش بيايد که نماز ظهر را خوانده است، نمى‌تواند نيّت را به نماز عصر برگرداند بلکه بايد نماز را بشکند و نماز عصر را بخواند و همينطور است در نماز مغرب و عشا.

مسأله :

موقعى انسان مى‌تواند مشغول نماز شود که اطمينان کند وقت داخل شده است يا يک نفر ثقه به داخل شدن وقت خبر دهد. بنابراين اذان انسان وقت شناس و مورد اطمينان‌کافى است‌چنانکه به گفته منجّم ثقه هم مى‌توان اکتفا نمود.

مسأله :

اگر يک نفر ثقه به داخل شدن وقت خبر دهد، يا انسان اطمينان پيدا کند که وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد که هنوز وقت داخل نشده نماز او باطل است و همچنين است اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پيش از وقت خوانده، ولى اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شده يا بعد از نماز بفهمد که در بين نماز وقت داخل شده نماز او صحيح است.

مسأله :

اگر وقت نماز به قدرى تنگ است که به واسطه بجا آوردن بعضى از کارهاى مستحب نماز، مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى‌شود بايد آن مستحب را بجا نياورد. مثلاً اگر به واسطه خواندن قنوت و تسبيحات مستحبّى مقدارى از نماز بعد از وقت خوانده مى‌شود بايد آنها را نخواند و اگر بخواند معصيت کرده ولى نماز او صحيح است.

مسأله :

کسى که به اندازه خواندن يک رکعت نماز وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند ولى نبايد عمداً نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد.

مسأله :

مستحب است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند و راجع به آن خيلى سفارش شده است و هرچه به اوّل وقت نزديکتر باشد بهتر است مگر آنکه تأخير آن از جهتى بهتر باشد مثلاً صبر کند که نماز را به جماعت بخواند.

مسأله :

اگر در بين نماز عصر شک کند که نماز ظهر را خوانده يا نه، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند، ولى اگر وقت به قدرى کم است که بعد از تمام شدن نماز، مغرب مى‌شود بايد به نيّت نماز عصر نماز را تمام کند و نماز ظهرش قضا ندارد و همچنين است در نماز مغرب و عشا.

مسأله :

اگر انسان نمازى را که خوانده احتياطاً دوباره بخواند و در بين نماز يادش بيايد نمازى را که بايد پيش از آن بخواند نخوانده است مى‌تواند نيّت را به آن نماز برگرداند، مثلاً موقعى که نماز عصر را احتياطاً مى‌خواند اگر يادش بيايد نماز ظهر را نخوانده است مى‌تواند نيّت را به نماز ظهر برگرداند.

مسأله :

برگرداندن نيّت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب جايز نيست.

مسأله :

اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد، انسان مى‌تواند در بين نماز نيّت را به نماز قضا برگرداند.

مسأله :

نمازهاى مستحبّى زياد است و آنها را نافله گويند و بين نمازهاى مستحبّى به خواندن نافله‌هاى شبانه روز بيشتر سفارش شده و آنها در غير روز جمعه سى و چهار رکعت است که هشت رکعت آن نافله ظهر و هشت رکعت نافله عصر و چهار رکعت نافله مغرب و دو رکعت نافله عشا و يازده رکعت نافله شب و دو رکعت نافله صبح مى‌باشد، و چون دو رکعت نافله عشا را بايد نشسته خواند، يک رکعت حساب مى‌شود. ولى در روز جمعه بر شانزده رکعت نافله ظهر و عصر، چهار رکعت اضافه مى‌شود.

مسأله :

از يازده رکعت نافله شب، هشت رکعت آن بايد به نيّت نافله شب و دو رکعت آن به نيّت نماز شفع و يک رکعت آن به نيّت وتر خوانده شود.

مسأله :

کليه نوافل را بايد دو رکعت دو رکعت نظير نماز صبح خواند مگر نماز وتر را که يک رکعت است و بايد بعد از بجا آوردن دو سجده تشهّد خواند و سلام داد.

مسأله :

نمازهاى نافله را مى‌شود نشسته خواند، بلکه مى‌تواند در حال خوابيدن يا راه رفتن و سوارى بخواند ولى اگر نشسته بخواند مستحب است دو برابر بخواند، مثلاً کسى که نافله ظهر را که هشت رکعت است نشسته مى‌خواند مستحب است شانزده رکعت بخواند و اگر در حال راه رفتن و سواره خواند لازم نيست رو به قبله باشد چنانگه لازم نيست رکوع و سجده داشته باشد و گفتن ذکر رکوع و سجده کفايت مى‌کند.

مسأله :

نمازهاى نافله را حتّى نافله عشا را در سفر مى‌توان خواند بجز نافله نماز ظهر و عصر که نبايد خوانده شود.

مسأله :

نافله ظهر پيش از نماز ظهر خوانده مى‌شود و وقت فضيلت آن از اوّل ظهر است تا موقعى که سايه شاخص به اندازه دو هفتم آن شود (تقريباً يک ساعت و نيم بعد از ظهر).

مسأله :

نافله عصر پيش از نماز عصر خوانده مى‌شود و وقت فضيلت آن تا موقعى است که آن مقدار از سايه شاخص که بعد از ظهر پيدا مى‌شود به چهار هفتم آن برسد (تقريباً سه ساعت بعد از ظهر).

مسأله :

وقت فضيلت نافله مغرب بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتى که سرخى طرف مغرب که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پيدا مى‌شود از بين برود (تقريباً يک ساعت و نيم بعد از غروب آفتاب).

مسأله :

وقت فضيلت نافله عشا بعد از تمام شدن نماز عشا تا ثلث شب است (تقريباً ساعت ده) و بهتر است بعد از نماز عشا بلافاصله خوانده شود.

مسأله :

نافله صبح پيش از نماز صبح خوانده مى‌شود و وقت فضيلت آن بعد از طلوع فجر است تا وقتى که سرخى طرف مشرق پيدا شود (تقريباً يک ساعت بعد از طلوع فجر).

مسأله :

وقت فضيلت نافله شب از نصف شب است تا اذان صبح و هر چه نزديک به اذان صبح خوانده شود فضيلتش بيشتر است.

مسأله :

اوقات ذکر شده براى نوافل چنانکه گفته شد وقت فضيلت آنهاست، بنابراين نوافل يوميه مانند نافله‌هاى ظهر و عصر را هر وقتى از روز بخواند اداست و نوافل ليليه را هم هر وقتى از شب بخواند در وقت خوانده است مثلاً کسى که براى او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند مى‌تواند آن را در اوّل شب بجا آورد. و همچنين کسى که نماز ظهر و عصر را نزديک غروب مى‌خواند مى‌تواند نوافل آنها را هم همان وقت به نيّت ادا بخواند و همچنين اگر کسى نوافلى را که بايد قبل از نماز واجب بخواند نظير نافله ظهر و عصر بعد از آنها بخواند، يا نوافلى که بايد بعد از نماز واجبى بخواند نظير نافله مغرب قبل از آن بخواند نيز اداست.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

 
Powered by TayaCMS