احکام روزه قضا (آیت الله جعفر سبحانی)

احکام روزه قضا (آیت الله جعفر سبحانی)

احکام روزه قضا

مسأله 1349 :

اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزه هاى دوران ديوانگى را قضا کند.

مسأله 1350 :

اگر کافر مسلمان شود، واجب نيست روزه هاى وقتى را که کافر بوده قضا نمايد. ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد، روزه هاى وقتى را که کافر بوده بايد قضا نمايد.

مسأله 1351 :

روزه اى که از انسان به واسطه مستى فوت شده، بايد قضا نمايد. اگرچه چيزى را که به واسطه آن مست شده، براى معالجه خورده باشد.

مسأله 1352 :

اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او

صفحه 328

برطرف شده مى تواند مقدار کمتر را که احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نمايد، مثلاً کسى که پيش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشت يا ششم، مى تواند پنج روز روزه بگيرد و نيز کسى هم که نمى داند چه وقت عذر برايش پيدا شده، مى تواند مقدار کمتر را قضا نمايد، مثلاً اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان برگردد و نداند که بيست و پنجم رمضان مسافرت کرده، يا بيست و ششم، مى تواند مقدار کمتر يعنى پنج روز را قضا کند ولى اگر قبلاً عدد را مى دانست و بعداً فراموش کرده در اين صورت بايد احتمال بيشتر را بگيرد.

مسأله 1353 :

اگر از چند ماه رمضان، روزه قضا داشته باشد، قضاى هر کدام را که اول بگيرد، مانعى ندارد. ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد بايد اول قضاى رمضان آخر را بگيرد.

مسأله 1354 :

کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضاى او تنگ نباشد، مى تواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.

مسأله 1355 :

اگر قضاى روزه معينى را (مانند قضاى روزه نذر) گرفته باشد، احتياط واجب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.

مسأله 1356 :

اگر به واسطه مرض، يا حيض، يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزه هائى را که نگرفته براى او قضا کنند.

مسأله 1357 :

اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضاى روزه هائى را که نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يک مدّ که تقريباً 750 گرم است، طعام يعنى آرد گندم به فقير بدهد، ولى اگر به واسطه عذر ديگرى مثلاً براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزه هائى را که نگرفته بايد قضا کند و احتياط واجب آن است که براى هر روز يک مدّ طعام به فقير بدهد.

مسأله 1358 :

اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولى عذر ديگرى پيدا کند که نتواند تا رمضان قضاى روزه را بگيرد بايد روزه هائى را که نگرفته قضا نمايد. و نيز اگر در ماه رمضان، غير مرض عذر ديگرى داشته باشد و بعد از

صفحه 329

رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد، روزه هائى را که نگرفته بايد قضا کند.

مسأله 1359 :

اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمداً قضاى روزه را نگيرد، بايد روزه را قضا کند و براى هر روز يک مدّ آرد گندم هم به فقير بدهد.

مسأله 1360 :

اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا کند، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يک مد آرد گندم به فقير بدهد.

مسأله 1361 :

اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد اگر تا رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از سال هاى پيش يک مدّ آرد گندم به فقير بدهد.

مسأله 1362 :

کسى که بايد براى هر روز يک مدّ طعام به فقير بدهد، مى تواند کفّاره چند روز را به يک فقير بدهد.

مسأله 1363 :

اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يک مدّ آرد گندم به فقير بدهد.

مسأله 1364 :

اگر روزه رمضان را عمداً نگيرد، ـ علاوه بر کفّاره ـ بايد قضاى آن را به جا آورد و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را به جا نياورد، و براى هر روز نيز يک مدّ بايد به فقير بدهد.

مسأله 1365 :

بعد از مرگ پدر و مادر; پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى که در مسأله1325 گفته شد، به جا آورد ولى قضاى روزه مادر بر پسر واجب نيست.

مسأله 1366 :

اگر پدر و يا مادر غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد، قضاى آن بر پسر بزرگتر واجب نيست.

صفحه 330

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS