معامله سَلَف
مسأله :
معامله سَلَف آن است که مشترى پول را بدهد که بعد از مدّتى جنس را تحويل بگيرد و اگر بگويد اين پول را مىدهم که مثلاً بعد از شش ماه فلان جنس را بگيرم و فروشنده بگويد قبول کردم، معامله صحيح است، و احتياط مستحب آن است که در عوض جنسى که مىفروشد پول بگيرد و جنس ديگرنگيرد.
مسأله :
اگر پولى را که از جنس طلا و نقره نيست سلف بفروشد و عوض آن را پول بگيرد معامله صحيح است.
مسأله :
معامله سلف چند شرط دارد:
اوّل: خصوصيّاتى را که قيمت جنس به واسطه آنها فرق مىکند معيّن نمايند، ولى دقّت زياد هم لازم نيست همين قدر که مردم بگويند خصوصيّات آن معلوم شده کافى است.
دوّم: پيش از آنکه خريدار و فروشنده از هم جدا شوند خريدار تمام قيمت را به فروشنده بدهد و چنانچه مقدارى از قيمت آن را بدهد گرچه معامله به آن مقدارصحيح است ولى فروشندهمىتواندمعاملههمانمقدار را همبههمبزند.
سوّم: مدّت را معيّن کنند ولو عرفاً، مثلاً اگر بگويد تا اوّل خرمن جنس را تحويل مىدهم چون مدّت عرفاً معلوم است معامله صحيح است.
چهارم: وقتى را براى تحويل جنس معيّن کنند که در آن وقت به قدرى از آن جنس وجود داشته باشد که اطمينان داشته باشند که ناياب نخواهد بود.
پنجم: وزن يا پيمانه آن را معيّن کنند و جنسى را هم که معمولاً با ديدن معامله مىکنند اگر سلف بفروشند اشکال ندارد ولى بايد مثل بعضى از اقسام گردو و تخممرغ تفاوت افراد آن به قدرى کم باشد که مردم به آن اهميّت ندهند.
مسأله :
انسان نمىتواند جنسى را که سلف خريده پيش از تمام شدن مدّت بفروشد، و بعد از تمام شدن مدّت گرچه آن را تحويل نگرفته باشد فروختن آن اشکال ندارد.
مسأله :
در معامله سلف اگر فروشنده جنسى را که قرارداد کرده، بدهد مشترى بايد قبول کند، ولى اگر بهتر از آن يا پستتر از آن را بدهد مشترى مىتواند قبول نکند.
مسأله :
اگر فروشنده به جاى جنسى که قرارداد کرده جنس ديگرى بدهد، در صورتى که مشترى راضى شود اشکال ندارد.
مسأله :
اگر جنسى را که سلف فروخته در موقعى که بايد آن را تحويل دهد ناياب شود و نتواند آن را تهيّه کند، مشترى مىتواند صبر کند تا تهيّه نمايد يا معامله را به هم بزند و چيزى را که داده پس بگيرد.
مسأله :
اگر جنسى را که ندارد، بفروشد و قرار بگذارد که بعد از مدّتى تحويل دهد و خريدار هم پول نداشته باشد و قرار بگذارد بعد از مدّتى پول آن را بدهد معامله باطل است.