وجوب قيام :
1 - واجب است نماز، در حال ايستاده وبدون تکيه کردن بر چيزىبجا آورده شود، البته اين در شرايط عادى است. اما شخص مريضوناتوان، هرطور که بتواند نماز مىخواند؛ باتکيه بر چيزى يا نشستهياخوابيده که تفصيل آن در سطور بعدى ذکر مىشود.
2 - قيام در موقع گفتن تکبيرة الاحرام وقيام پيش از رکوع که قياممتصل به رکوع ناميده مىشود، رکن است يعنى با ترک آن عمداًياسهواً، نماز باطل مىشود.
3 - ولى قيام در حال خواندن حمد وسوره يا تسبيحات اربعه وقيامبعد از رکوع هر چند واجب است ولى رکن نمىباشد وباترک آن اگرتنها از روى عمد باشد نماز باطل مىشود نه از روى سهو.
جزئيات اين مسأله به شرح ذيل است:
الف - نمازگزار در حاليکه قيام اوکاملاً تحقق يافته باشد، تکبيرةالاحرام مىگويد پس اگر در حال بلند شدن باشد وهنوز کاملاً راستنايستاده باشد، تکبيرة الاحرام گفتن، صحيح نيست.
ب - واجب است تلفظ تکبيرة الاحرام در وقتى پايان يابد که او درحالت قيام کامل باشد پس اگر نمازگزار به جماعت ملحق شود در وقتىکه امام جماعت در رکوع است واو تکبيرة الاحرام بگويد،بايد در هنگام تلفظ تکبير کاملاً ايستاده باشد بعد براى رکوع خم شودواگر تلفظ حروف آخر تکبيرة الاحرام با خم شدن او براى رکوع، همزمان شود، نماز باطل است.
ج - اگر بعد از قرائت حمد وسوره، بنشيند ورکوع را فراموش کندوبعد به ياد آورد، واجب است که به طور کامل وراست بايستد،سپس از حالت ايستاده به رکوع رود تا رکنيت قيام متصل به رکوعتحقق يابد، وصحيح نيست که از حالت نشسته، به صورت خميدهوکمانى بلند شود وخود رابه حالت رکوع قرار دهد بدون اينکه کاملاًايستاده باشد.
د - اگر حمد وسوره يا تسبيحات اربعه را از روى فراموشى درحالت نشسته بخواند وبعد به ياد آورد، اعاده قرائت بر او واجبنيست ولى از جهت رکوع، واجب است که بايستد. اگر چه احتياطاستحبابى مقتضى است که در حال قيام، حمد وسوره را هم از نوبخواند.
ه - اگر قيام بعد از رکوع را فراموش کند واز حالت رکوع، مستقيماًبه سجده رود، نمازش صحيح است.
4 - در شرايط طبيعى وعادى، همين که راست بايستد، به گونهاى کهدر عرف قيام ناميده شود، قيام وايستادن واجب تحقق مىيابد. تحققاستقرار )آرامش بدن( هم به اين است که بدن واعضايش را حرکتندهد. وجوب استقرار، در ميان فقها، مشهور وموافق احتياط واجباست. اما استقلال در قيام اين است که برچيزى تکيه نکند واين هممشهور وموافق احتياط مستحب است.
جزئيات مسأله:
الف - اگر نماز گزار در حين قيام، خم شود يابه يکى از دو طرفمتمايل گردد به گونهاى که نزد عرف صفت قيام را از دست بدهد، نمازاو باطل مىباشد.
ب - اگر استقرار نداشته وبدن واعضايش را حرکت بدهد به گونهاىکه با استقرار منافات داشته باشد، نمازش باطل است اما حرکت سادهدست وانگشتان اشکال ندارد.
ج - اگر درحين قيام به چيزى مانند انسان يا ديوار يا عصا بدون علتوضرورت، تکيه کند، نماز را تمام کند وبنابر احتياط مستحب، اعادهنمايد.
د - شايسته است نمازگزار پاهايش را در حين قيام خيلى زيادنگشايد به گونهاى که در عرف قيام گفته نشود.
ه - اگر راست ايستادن يا استقلال يا استقرار در قيام را از روىفراموشى وسهو ترک کند، نماز او صحيح است مگر در هنگام قيامرکنى يعنى قيام در موقع تکبيرة الاحرام وقيام متصل به رکوع که اگرصدق قيام در عرف، مشکوک باشد، احتياط واجب مقتضى است کهنماز را اعاده نمايد.
و - اصل در قيام اين است که هردو پاها روى زمين باشد اما واجبنيست که سنگينى بدن برهردو پا بطور مساوى تقسيم شود بلکه جايزاست سنگينى بدن را روى يکى از پاها بيشتر از ديگرى بيندازد.
در شرايط استثنايى:
5 - اما در حالات استثنايى مانند بيمارى ياضعف ومانند آن بر نمازگزار است که تاحدّ امکان، در حال قيام نماز بگذارد وبه تدريج از قياممستقل به قيام اعتماد بر چيزى، يا قيام با تکيه برديوار يا انسان منتقلشود. واگر به هيچ شکلى قيام ممکن نبود، نشسته نماز بخواند واگرنشستن هم برايش مقدور نبود، خوابيده بر پهلوى راست وگرنهبرپهلوى چپ، نماز بخواند ودر اين دو صورت بايد جلو بدنش بهطرف قبله قرار گيرد. اگر بر پهلوى چپ ياراست هم امکان نداشت درحاليکه بر پشت خوابيده )مانند حالت احتضار( وکف پاهايش بهسمت قبله باشد، نماز بگزارد.
جزئيات وفروع اين مسأله به اين شرح است:
الف - در حالات اضطرارى واجب است براى رکوع، اندکى خمشود ودر صورت امکان، برزمين سجده کند، واگر امکان نداشت براىسجده هم، کمى بيشتر از رکوع، خم شود واگر از خم شدن هم عاجزبود، به جاى رکوع وسجده باسر اشاره کند اگر آن هم امکان نداشت،بادوچشم اشاره نمايد، واحوط اين است که در همه اين حالات،چيزى را که سجده برآن صحيح است، برپيشانى بگذارد.
ب - براى کسى که نشسته نماز مىخواند اگر بعد از آنکه در حالنشسته حمد وسوره را قرائت کند امکان يابد که براى رکوع بايستد،بنابر احتياط واجب بايد بايستد.
ج - کسى که نشسته نماز مىخواند اگر در اثناى نماز قدرت بر قيامپيدا کرد، بايد بقيه نمازش را در حال ايستاده بخواند، وهمچنينکسى که به حالت خوابيده نماز مىخواند، اگر در اثناى نماز توانستبنشيند يا بايستد، بايد بقيه نماز را در حال نشسته ياايستاده تمام کند،ولى در زمانى که از حالتى به حالت ديگر منتقل مىشود نبايد چيزىبخواند.
د - اگر بتواند ايستاده نماز بخواند، ولى نتواند ايستاده رکوع کند،رکوع را نشسته انجام دهد، واگر بطور کلى از رکوع وسجود، عاجزباشد، ايستاده نماز بخواند وبراى رکوع وسجده باسر يا چشم اشارهکند، وبنابراحوط در هنگام اشاره به سجده، چيزى را که سجده برآنصحيح است، برپيشانى بگذارد.
ه - اگر در اول وقت، عاجز از قيام باشد ولى گمان کند يا احتمال دهدکه در آخر وقت، قدرت بر قيام پيدا مىکند، واجب است نماز را تا آخروقت به تأخير اندازد.
و - اگر کسى قدرت برقيام داشته باشد ولىبترسد از اينکه اگرايستاده نماز بخواند، بيمارى او شدت پيدا کند، براى او جايز است کهنشسته نماز بخواند، وهمچنين اگر بترسد از شدت يافتن بيمارى درصورتيکه نشسته نماز بخواند، جايز است که خوابيده بجا آورد.