اعيانى
استفتاءات، ج2، ص: 571
مدرسه و درختکارى و لولهکشى آب و برق و غيره نموده، آيا فعلا اين زمين و اعيانى جزو موات و ملى است يا خير؟
جواب:
- زمينى که در آن احداث ساختمان و درختکارى شده باشد جزو اراضى موات محسوب نيست ولى اگر ساختمان و درختکارى در ملک يا حريم ملک غير يا در مرافق عمومى احداث شده باشد موجب حق براى صاحب آن نمىشود و رسيدگى در اين باره موکول به مقامات صالحه است.
سوال 8 :
- زمينى است به مساحت معيّنى در محلى که متعلّق به سه نفر است و تعداد زيادى اشجار مثمره و غير مثمره در آن غرس نمودهاند، آيا اين، شرعا عمران محسوب مىگردد يا خير؟
جواب:
- اگر به قصد احياء و استملاک زمين در آن غرس اشجار شده و به صورت باغ درآمده، عمران محسوب است و به احياء کننده يا وارث او اختصاص دارد.
سوال 9 :
- زمينى است موات که محل سکونت عشاير و چادر نشينها بوده که [در هر سال] مدّت سه برج در آنجا ساکن بودهاند. اما بعد از کودتا در افغانستان ديگر
استفتاءات، ج2، ص: 572
آنها نمىآيند. لذا دو طائفه از زمين داران نزديک آن محل، بين خود دعوا دارند و هر کدام ادعاى ملکيّت مىکنند، بيان نماييد که آن زمين ملک کسى است که اول احياء و زراعت نموده است يا ملک کسى که آبريز به سوى ملک اوست؟
جواب:
- زمين موات اگر ملک يا حريم ملک کسى نبوده، کسى که آن را احياء و زراعت کرده مالک است.
سوال 10 :
- اگر کسى زمين موات را با شرايط معتبره در احياء، احياء کرد و به صورت باغ يا زراعت درآورد آيا مىتوان بالاجبار از او گرفت؟
جواب:
- در فرض مرقوم جايز نيست.
سوال 11 :
- شخصى يک قطعه زمين از زمينهاى موات اطراف شهرى را گرفته است و شخص ديگرى آمده و مدعى است که اينجا مال من است. به او گفته مىشود مدرک بياور او مىگويد مدرک ندارم در اين مورد تکليف چيست؟
جواب:
- اگر از زمينهاى موات بالاصل است و متعلق حق کسى نيست هر کس آن را با شرايط معتبره در احياء، احياء کند مالک مىشود، و اگر کسى آنرا تحجير کرده باشد حق اولويت با او است و در مورد نزاع به محاکم صالحه مراجعه شود.
سوال 12 :
- مزرعه ديمزارى است تقريبا به مقدار سى هزار هکتار که فاقد
استفتاءات، ج2، ص: 573
استفتاءات ج2 578 ج ..... ص : 578
هر گونه آب چشمه و يا قنات مىباشد و فقط صرفا استفاده زراعتى ديمى از آن مىشود که به وسيله خود کشاورزان احياء و زراعت مىشود ليکن بعضى افراد حسب مرسوم رژيم طاغوتى از نظر ثبت خود را مالک آن مزرعه دانسته و از دسترنج زارعين که آن را احياء کرده و زراعت مىنمايند سهمى دريافت مىکنند، با عنايت به شرح فوق آيا زارعين مزرعه مذکور کما في السابق بايد بهره مالکانه مالک ثبتى و اسمى را که هيچگونه عملى در آن اراضى انجام نداده و نمىدهند بپردازند و يا طبق اعلاميه دولت جمهورى اسلامى بر حسب شرع مالک زمين کسى است که آن را احيا و زراعت نموده و مدّعيان صرف مالکيت ثبتى حقى به دسترنج زارعين زحمت کش ندارند؟
جواب:
- ثبت، مدرکيت شرعيه ندارد و اگر زمين موات بالاصل بوده و حريم هم نبوده و کشاورزان براى خودشان آن را احياء کرده باشند با وجود شرايط مالک هستند و رسيدگى موکول است به دولت اسلامى.
سوال 13 :
- اينجانبان حدود بيست و هشت سال در يک قطعه زمين که قبلا موات بوده و در حدود دوازده هکتار مىباشد به صورت ديمزار کشاورزى مىنموديم، در يک ده که احدى تا آن زمان کشاورزى ديم نمىکرد امسال براى توسعه کشاورزى اقدام به حفر چاه نموده و با نظريّه مهندسين کارشناس از سازمان آب منطقه تهران مورد حفاظت منابع آب پروانه حفر چاه براى ما صادر کردهاند که روى آن پروانه جهت حفر چاه و
استفتاءات، ج2، ص: 574
نصب موتور و ساختن موتورخانه از بانک کشاورزى وام هم گرفتهايم اکنون عدهاى از بکار انداختن چاه مزاحمت مىنمايند لطفا بفرماييد: اين زمين و چاه مال ما است يا خير؟ و در صورتى که چاه ما در ملک کس ديگر يا در حريم چاه ديگرى نباشد و ضرر به کسى نرساند آيا کسى حق مزاحمت دارد يا نه؟
جواب:
- اگر چاه در زمين موات بالاصل که حق کسى به آن تعلق نداشته حفر شده است با شرايط معتبره ملک حفر کننده است و ديگران حق مزاحمت ندارند.
سوال 14 :
- چندى پيش هيئت دولت آئين نامهاى را در مورد اراضى موات شهرى تصويب کرده و در اختيار شهرداريها و بنياد مسکن قرار داده است و بر آن اساس مالکيت اراضىاى که فعلا موات است از افرادى که در کشور داراى يک باب خانه هستند لغو شده است لطفا نظر خود را در اين زمينه بيان بفرماييد؟
جواب:
- اگر زمين موات بالاصل بوده و متعلّق حق کسى نباشد يا مالک از آن اعراض کرده باشد تصرف در آن بلا مانع است و گرنه بايد مالک يا صاحب حق راضى شود.
سوال 15 :
- بنده شغلم کشاورزى است، ده ما به صورت خورده مالکى است و املاک ده ما در اطراف يک رودخانه واقع شده و خود رودخانه
استفتاءات، ج2، ص: 575
مشاع است، من در پايين ملک يک نفر در رودخانه مشاع درخت کارى نمودهام ولى چون اين کار در زمان طاغوت بود صاحب. ملک به من گفت اگر پايين ملک مرا (اگر چه مشاع است و جزو رودخانه است) درخت کارى کنى بايد با من نصف بکنى، ما با او يک قرارداد بستيم که محصول اين جنگل اگر چه زمين مال او نيست و جزو رودخانه مشاع است ولى چون پايين ملک او و در کنار مرز رودخانهاى ملک او قرار دارد نصفه باشد حال با توجه به مطالب فوق به سوال زير پاسخ بفرماييد: آيا در جمهورى اسلامى هم (که قائل است زمين مرده مال کسى است که احياء کرده و محصول آن نيز متعلّق به احياء کننده است) باز اين قرارداد به قوت خود باقى است و او حق دارد که نصف محصول جنگل را ببرد يا نه؟
جواب:
- اگر زمين موات بوده و متعلق حق کسى يا حريم نبوده ملک احيا کننده است و قرارداد مزبور اثر ندارد مگر اينکه براى ديگرى احياء کرده باشد.
سوال 16 :
- اينجانب ساکن آبادان هستم، مدتى قبل از جنگ تحميلى عراق به فرمان امام که فرمودند کسانى که شغل آزاد دارند کشاورزى کنند.
بنده آمدم و مشغول کشاورزى شدم و چون خانه نداشتم زمين بيابانى که قابل زراعت نبوده و مقدارى دورش ديوار کشيده بودند و دو يا سه بار هم قبلا خريد و فروش شده بود خريدم و خانه ساختم و فعلا ساکن مىباشم ولى بعضى از مؤمنين مىگويند در اين خانه نماز صحيح نيست چون بيابان بوده و متعلق به تمام آبادى مىباشد لطفا مرا در اين رابطه راهنمايى فرماييد؟
استفتاءات، ج2، ص: 576
جواب:
- اگر زمين موات بوده و حريم روستا نبوده مىتوانيد در آن منزل تصرّف نماييد.
سوال 17 :
- در داخل روستايى از توابع تهران بعد از پيروزى انقلاب اسلامى جاده ماشين رو احداث شد، عدّهاى که منزلشان مقدارى با جاده فاصله دارد و از طرفى خانههاى مزبور هم در کنار ده واقع مىباشند مىخواهند با هزينه شخصى جاده را تا جلو درب منزلشان امتداد دهند ولى عده ديگرى ممانعت مىنمايند و مىگويند اين محوطهاى که ايشان مىخواهند جاده سازى نمايند متعلق به ما مىباشد با توجّه به اينکه آثار تصرف در زمينهاى مزبور به نام شخص و يا اشخاصى محرز و مشهور نيست مىگويند ما قباله قديمى داريم آيا با اين کيفيت شرعا حق دارند مانع از احداث راه و يا اينکه ساختمان نوساز ديگران بشوند يا خير؟
جواب:
- قباله و سند اعتبار ندارد زمين موات بالاصل ملک شخص نيست و امر اينگونه اراضى مربوط به دولت اسلامى است.
سوال 18 :
- بعد از سال 1342 که اصلاحات ارضى صورت گرفت و زمينهايى که ارباب و رعيتى بود به رعيتها واگذار گرديده در روستايى ما چند نفر بوديم که يا زمين نداشتيم و يا کم داشتيم و در همين روستا قطعه زمينى بود که هم باير بود و هم موات که به درد اين روستا نمىخورد يعنى اگر زراعت آبى کاشته مىشد، آب وجود نداشت و اگر ديمى کاشته مىشد
استفتاءات، ج2، ص: 577
باز به علت سنگى و چاله بودن و غيره محصول نمىداد، زمين ذکر شده را ما شخم زديم و چالههاى آن را پر کرديم و آب در آورديم که در حال حاضر باغ و يا مزرعه خيلى خوبى شده است آيا زمين مذکور اشکالى دارد؟
جواب:
- اگر زمين از زمينهاى موات اصلى بوده و سابقه ملکيت نداشته و شما آن را به قصد مالک شدن احياء نموديد به شما تعلق دارد.