زنانى که ازدواج با آنها حرام است

زنانى که ازدواج با آنها حرام است

سوال 641 :

لطفاً به سوالات زير پاسخ دهيد:

1ـ اگر کسى با زن شوهردار زنا کند، ازدواج با آن زن بعد از طلاق يا فوت شوهرش چه صورت دارد؟

2ـ آيا فرقى بين دخول در قُبل و دُبر هست؟

3ـ آيا صورت علم به مسأله و جهل به آن تفاوتى دارد؟

4ـ اگر ازدواج صورت بگيرد و صاحب اولاد شوند، حکم چيست؟

جواب 1 تا 4: ما دليلى بر حرمت نيافته ايم; لذا در صورتى که ازدواج کرده باشند ازدواج آنهارا بر هم نمى زنيم. ولى اگر ازدواج نکرده باشند، مى گوييم احتياط کنند. و فرقى بين علم و جهل، و دخول از طرفين نيست.

سوال 642 :

چنانچه شخصى با خنثاى مشکل عمل شنيع از قُبل يا دُبر انجام دهد، يا خنثاى مشکل با شخصى اين کار را بکند، وضعيّت حرمت نزديکان آنها بر ديگرى چگونه خواهد بود؟

جواب :

در مواردى که حرمت مشکوک شود; بنابر حلّيت مى گذارند.

سوال 643 :

بنده در تاريخ 15/6/70 به عقد موقّت فردى در آمدم. وى پس از آميزش، بقيّه مدّت را بخشيد. قبل از گذشتن 45 روز، يا ديدن دو حيض، به عقد دائم همسر فعلى ام درآمده، و بعد از عقد بلافاصله دخول انجام گرفت. اکنون با داشتن دو فرزند، متوجّه شده ام که مدّت عدّه، 45 روز تمام، يا ديدن دو حيض کامل مى باشد، در حالى که من يک حيض بيشتر نديده بودم. در ضمن 4 سال پس از ازدواجمان، يک بار طلاق خلع گرفتم. و بعد از گذشت 100 روز تمام، دوباره با همان شخص که از او صاحب دو فرزند هستم به صورت عقد موقّت ازدواج کردم، که تاکنون (27/11/78) ادامه داشته است، و بعد از متوجّه شدن حکم، از هم جدا شده ايم. وظيفه فعلى ام چيست؟ آيا دخترى که از همسر اوّلم دارم به اين آقا نامحرم است؟ آيا پسران اين آقا که از همسر اوّلش هستند به من نامحرمند؟ آيا دو فرزندى که از اين آقا دارم، حلال زاده اند؟

جواب :

دو فرزند شما به خاطر اين که نمى دانسته ايد حلال زاده اند. و دخترى که از همسر اوّل داريد، با اين مرد محرم، و پسران او نيز با شما محرمند.

سوال 644 :

سادات در کشور پاکستان از احترام فوق العاده برخوردارند; حتّى سادات ناصالح; چون بزرگان سادات بوده اند که غير سادات را با اسلام آشنا نمودند. لهذا غير سادات جايز نمى دانند که دختران سادات را به عقد خود در آورند، و سادات هم بر اين باورند که اين عمل اهانت به خانواده پيامبر صلوات الله عليهم مى باشد، و اين مطلب در نزد آنها به قدرى مهم است که اگر کسى از آن تخلّف کند، بعضى جوانان، حتّى بزرگان، احساساتى شده و در چنين مواردى شوهر آن دختر را به قتل مى رسانند! همانطور که چند ماه قبل، اين اقدام در لاهور انجام شد! و اين حادثه در روزنامه هاى پاکستان با تيتر بزرگ چاپ شد، و عموم مردم اين عمل را ستايش کردند. و شکّى نيست که اگر سيّده با غير سيّد ازدواج کند، مفاسدى بر آن مترتّب است، و سبب بدنام نمودن مذهب شيعه و علماى مذهب هم مى شود. چون برادران اهل سنّت پاکستان در اين مسأله متّفق القول هستند، که عقد سيّده با غير سيّد جايز نيست. لطفاً بفرماييد:

1ـ اگر در ازدواج سيّده با غير سيّد، مفسده اى باشد، و موجب اختلافات خانوادگى و بدنامى مذهب و مکتب اهل بيت(عليهم السلام) شود، آيا در چنين موردى اين اقدام جايز است؟

2ـ در صورتى که براى دختر سيّد، در فاميل خودش، يا ديگر خانواده هاى سادات کفوى موجود باشد، آيا آن دختر مى تواند با غير سيّد ازدواج کند، با اين که جدّش راضى نيست، و پدرش فوت کرده است؟

جواب :

ازدواج دختران سادات محترم با غير سادات ذاتاً اشکالى ندارد. و در زمان پيغمبر و ائمّه معصومين(عليهم السلام) زياد اتّفاق افتاده که دختران سادات با غير سادات ازدواج کرده، و معصومين هم از آن نهى نکرده اند. ولى اگر واقعاً مفسده اجتماعى بر آن مترتّب شود، بايد از آن پرهيز نمود، و تدريجاً مردم را با اين حکم اسلامى آشنا کرد. و قتل نفس مسلمان از گناهان بسيار بزرگ است، و قصاص دارد.

سوال 645 :

در بين عشاير عرب مرسوم است که چنانچه مردى با دختر، يا زن شوهردارى، دوست شود و بعد از محل فرار کنند، و رابطه نامشروع با هم برقرار نمايند، زمانى که به آنها دسترسى پيدا کنند، بعضاً آن زن يا دختر را به زانى مى دهند. اين مسأله چه حکمى دارد؟

جواب :

در مورد دختر هرگاه طرفين راضى باشند اشکالى ندارد. و در مورد زن شوهردار اگر با مرد بيگانه آميزش جنسى کرده باشد، و بعد شوهرش او را طلاق دهد، ازدواج او با زانى پس از عده جايز است، هر چند احتياط در ترک آن است.

سوال 646 :

حضرتعالى در استفتائات جديد جلد اوّل، سوال 706 فرموده ايد که عقد هاشميّه با غير هاشمى در صدر اسلام و در زمان ائمّه طاهرين(عليهم السلام) فراوان بوده است. لطفاً چند مورد آن را با ذکر مدرک مورد قبول مرقوم فرماييد.

جواب :

يک نمونه روشن آن ازدواج زينب دختر عمّه پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) با زيد بن حارثه مى باشد، که در قرآن مجيد صريحاً آمده است. نمونه ديگر، ازدواج ضباعه نوه عبد المطلب با مقداد است که در روايات آمده است. مخصوصاً در ذيل روايت تصريح شده که پيامبر فرمود: «من اين کار را کردم تا مسأله ازدواج در ميان مردم توسعه يابد، و قيد و بندها بر چيده شود.»(1) بسيارى از مراجع عصر ما مانند آية الله خوئى و آية الله گلپايگانى که از سادات بنى الزهرا هستند، نيز دختران خود را به غير سادات داده اند.

سوال 647 :

در بين عشاير عرب خوزستان رسمى به نام «نهوه» وجود دارد (اجبار دختر عمو به ازدواج با پسر عمو يا ديگر نزديکان، و منع از ازدواج با ديگران،) چنين رسمى از نظر شرعى چه حکمى دارد؟

جواب :

چنين رسمى برخلاف شرع است، و بايد از آن پرهيز کرد، مگر اين که زوج و زوجه هر دو بدون اجبار رضايت دهند.

سوال 648 :

در بين عرب هاى خوزستان مرسوم است که خانواده قاتل در عوض خون بها، به خانواده مقتول دختر مى دهند. چنين رسمى از نظر شرعى چه حکمى دارد؟

جواب :

در صورتى که ارباب دم بجاى گرفتن ديه به اين کار رضايت بدهند، و دختر و ولىّ دختر راضى به اين امر باشند اشکالى ندارد.

1. وسائل الشيعه، جلد 14، صفحه 45، باب 26، حديث 1 و 2 و 5.