عیوب موجب فسخ

عیوب موجب فسخ

عيوب موجب فسخ

سوال 695 :

زن و مردى پس از چند سال ازدواج بچّه دار نشدند، دکتر تشخيص داده است که عيب از جانب مرد بوده است و اکنون زن مى گويد شوهرش فاقد بيضه است و بچّه دار نشدن آنها بدين جهت است، در اين صورت آيا زن مى تواند عقد را فسخ کند؟

جواب :

در صورتى که آگاهى بر اين امر نداشته، مى تواند فسخ کند مگر اين که بعد از آگاهى راضى شدهو با او زندگى کرده باشد.

سوال 696 :

آيا بيمارى ايدز را در هر يک از زن و مرد، از عيوبى که بتوان عقد نکاح را بدون طلاق فسخ کرد مى دانيد؟

جواب :

اگر به گواهى اهل اطّلاع اين بيمارى در مرحله اى باشد که موجب سرايت و خطر گردد و شوهر حاضر به طلاق دادن زن نباشد، زن مى تواند طلاق خود را به وسيله حاکم شرع بگيرد و مرد نيز در اين گونه موارد مى تواند زن را طلاق بدهد.

سوال 697 :

شوهرم پزشک محترم و مطّلعى بوده که بعد از چند سال زندگانى مشترک زناشويى متأسّفانه مبتلا به جنون شد. من اختلال حواس او را به دادگاه اعلام و پزشک قانونى هم مراتب را تأييد کرده است، در صورتى که حاکم شرع حجر را ثابت و او را محجورٌعليه بداند،آيا با صرف صدور حکم حجر، عقد نکاح فسخ مى شود؟ يا جهت وقوع فسخ ازدواج باز بايد به محکمه مراجعه شود؟

جواب :

زن مى تواند صيغه فسخ را جارى کند و احتياط آن است که آن را به اطّلاع حاکم شرع برساند.

سوال 698 :

اگر زن بعد از ازدواج بفهمد شوهرش مسلمان نيست، حکمش چيست؟

جواب :

نمى تواند با او زندگى کند و ازدواجش باطل است.

سوال 699 :

دخترى را به ازدواج دائمى پسرم در آورده ام و عروسى هم نموده اند، حال معلوم شده که دختر مدّتهاست به بيمارى صرع(1) مبتلاست، خود دختر و دکترش هم تصديق نموده اند ولى پدر و مادرش اين مطلب را نگفته و پنهان نموده اند، حتّى دختر مى گويد: مى خواستم بگويم، ولى پدر و مادرم مانع شدند، تکليف عقد و مهريه چيست؟

جواب :

بيمارى صرع موجب خيار فسخ در عقد نکاح نيست و اگر بخواهد دختر را طلاق دهد،چنانچه عروسى نموده بايد تمام مهر را بپردازد.

سوال 700 :

آيا نبودن بکارت در دختر، باعث جواز فسخ عقد مى شود؟ و معناى فسخ چيست؟

جواب :

در صورتى که شرط بکارت کرده باشد حقّ فسخ دارد و معمولا در محيطهاى ما، شرط بکارت به عنوان يک شرط ضمنى و از پيش توافق شده مى باشد و معناى فسخ اين است که بگويد من عقد را فسخ کردم يا به هم زدم و به هر زبانى باشد کافى است.

سوال 701 :

در صورتى که داماد به خاطر عدم بکارت، نکاح را فسخ کند چه مقدار از مهريه را بايد بپردازد و در صورت تدليس از چه کسى مى تواند بگيرد؟

جواب :

در صورت شرط بکارت يا هر شرط کمال و عدم نقص ـ خواه به صورت ذکر در عقد باشد يا قبل از آن ـ چنانچه خلاف آن ثابت شود حقّ فسخ دارد و هرگاه دخول حاصل نشده باشد، مهر به کلّى ساقط است و اگر حاصل شده باشد، مهرالمسمّى پرداخته مى شود سپس از کسى که تدليس کرده مى گيرد.

سوال 702 :

زيد، دختر بالغه خودش زينب را به عقد نکاح بکر، فرزند خالد در آورد و خالد، دختر نابالغ خودش سلمى را به عقد نکاح عمرو فرزند زيد در آورد. بعد از مدّتى زيد پدر زينب اين رشته را قطع کرد و تزويج دخترش زينب را به بکر انکار کرد و براى فسخ نکاح دخترش زينب به دادگسترى جور مراجعه کرد و وقتى که طرفين براى قضاوت به دادگسترى رسيدند دختر زيد (زينب) ادّعاى فسخ نکاح را تکذيب کرد و گفت من مى خواهم همراه همسرم بکر که به عقد او در آمده ام بروم و قانون به نفع زينب و بکر حکم کرد. وقتى زيد اين جا تحقير شد، دشمن خانواده خالد شد خواست دختر خالد سلمى که به عقد نکاح پسرش عمرو درآمده بود را به خانه بياورد ولى دختر خالد سلمى فهميد که زيد قصد انتقام دارد، چرا که مخاصمت پسرش عمرو با او شروع شده بود و به خاطر همين، نکاح عمرو را فسخ کرد الآن سلمى بالغ شده است، آيا فسخ سلمى صحيح است؟

جواب :

هرگاه ازدواج دخترى قبل از بلوغ مصلحت نداشته است، از اوّل عقد باطل بوده است اما اگر در آن زمان براى دختر مصلحت داشته و الآن داراى مفسده مهمّى است بايد پيش يکى از علما برود و مدرک خود را بر وجود مفاسد فعلى و اين که منظور آنها انتقام جويى است ارائه دهد، اگر ثابت شود خطرى آن دختر را تهديد مى کند، آن عالم مى تواند صيغه طلاق او را جارى کند.

سوال 703 :

اگر مردى قبل از ازدواج از نزديکى عاجز باشد و زن بعد از مراسم عروسى بفهمد و فوراً عقد و نکاح را به هم نزند و از شوهر جدا نشود، آيا در اين صورت زن مى تواند بدون طلاق شوهر کند؟

جواب :

در اين موارد، زن بايد به حاکم شرع مراجعه کند و حاکم يک سال به مرد مهلت مى دهد اگر درمان شد ازدواج باقى است، در غير اين صورت زن مى تواند نکاح را فسخ کند و احتياج به طلاق نيست و به فرض که مرد بعد از آن هم خوب شود قابل بازگشت نيست مگر به صورت ازدواج جديد.

سوال 704 :

اگر تدليس کننده خود زن باشد و شوهر پس از آگاهى از وجود عيب، نکاح را فسخ کند، موردى که داراى بيمارى روانى، سرگيجه، استفراغ، تشنج، پرخاشگرى و حالتهاى غير عادى که ناشى از بيمارى روانى غير قابل علاج باشد و پزشکان متخصص و شهود عينى تصديق کرده اند آيا اين فسخ صحيح است؟

جواب :

هرگاه زوجه و کسان او طورى وانمود کنند که زن سالم است و در واقع سلامت زن به صورت شرط در ضمن عقد در آيد و بعداً کشف خلاف شود شوهر مى تواند عقد را فسخ کند و اگر دخول نکرده، مهرى براى زن نيست و اگر قبل از آگاهى بر عيب دخول کرده است تمام مهر بر او لازم است و مى تواند آن را از تدليس کننده بگيرد و اگر تدليس کننده زن باشد مهر او ساقط است.

سوال 705 :

اگر زن بعد از عقد بفهمد همسرش معتاد است آيا مى تواند عقد را فسخ کند، تکليف مهريه چه خواهد شد؟

جواب :

اگر زن در موقع عقد شرط کند که هرگاه شوهر مثلا مسافرت نمايد يا معتاد به موادّ مخدر گردد يا خرجى او را ندهد اختيار طلاق با او باشد اين شرط باطل است ولى هرگاه شرط کند که او از طرف شوهرش وکيل باشد که هرگاه اين کارها را انجام دهد خود را مطلّقه کند اين وکالت صحيح است و در چنين صورتى حق دارد خود را طلاق دهد.

1. بيمارى صرع يعنى غش کردن.

نظر سایر مراجع

No image

عیوب موجب فسخ

No image

عیوب موجب فسخ

No image

عیوب موجب فسخ

استفاءسایر مراجع

پر بازدیدترین ها

No image

احکام نگاه کردن

No image

احکام طلاق

No image

مسائل متفرقه ازدواج

No image

واجبات نماز

No image

احکام رضاع

Powered by TayaCMS