ازدواج/ احکام صیغه نکاح …

ازدواج/ احکام صیغه نکاح …

ازدواج/ احکام صيغه نکاح …

سوال :

زوجه در حين عقد ازدواج با شوهر خود شرط مى کند که من بعد از ازدواج در يکى از ادارات دولتى استخدام خواهم شد و شوهر اين شرط را قبول مى کند بيان فرمائيد آيا شوهر مى تواند بعد از ازدواج مانع از استخدام زوجه خود بشود يا نه؟

جواب :

در مورد سوال با اشتراط در ضمن عقد و قبول زوج، زوج نمى تواند مانع استخدام براى شغل حلال بشود. والله العالم.

سوال :

اگر زوجه در عقد دائم شرط نمايد که با شما ازدواج مى کنم به شرط اينکه بعد از 5 سال مرا مطلّقه نمائيد و زوج هم اين شرط را قبول نمايد آيا اين شرط سايغ و لازم الوفاء مى باشد يا خير؟

جواب :

ظاهراً شرط فعل است و اشتراط آن با اينکه طلاق در يد زوج است و عقد دائم اقتضاء دوام را دارد منافات ندارد و سائغ و لازم الوفاء است.

سوال :

اگر زن ضمن عقد نکاح دائم يا موقت شرط کند که زوج مادامى که زوجه را در عقد خويش دارد حق ازدواج دائم يا موقت با ديگرى ندارد، آيا اين شرط نافذ است يا خير؟ و اگر نافذ است در صورت تخلف زوج ازدواج دوم باطل است؟ آيا زوجه مشروط لها حق فسخ دارد يا نه؟

جواب :

شرط سلب حق ازدواج دوم شرعى نيست و باطل است ولى اگر بر او شرط کند که با زن ديگر ازدواج نکند واجب است به آن عمل کند، ولى در صورت تخلف نه زوجه حق فسخ دارد و نه ازدواج دوم باطل است. بلى ممکن است حاکم شرع جامع الشرائط او را به اين تخلّف تعزير شرعى نمايد.

سوال :

اگر زنى راضى شود که مردى او را بعقد غير دائم خود درآورد بدون اينکه تعيين مدت و مبلغ مهريه بشود بعد مرد بگويد من صيغه تو را جارى کردم عمرى، و چون زن جاهل به مسأله بوده قبول کرده و نزديکى هم کرده اند آيا چنين عقدى صحيح بوده و به هم محرم شده اند؟

جواب :

ظاهر اينستکه مقصود از اجراء صيغه عمرى همان عقد متعارف و دائم بوده و زن هم آنرا امضاء کرده است بنابر اين چنانچه مهر را معين کرده باشد همان مهر المسمى و اگر معين نکرده مهر المثل را به زن بدهکار است و در اين صورت زن زوجه آن مرد است و به او محرم است، مع ذلک اگر عقد را تجديد نمايند يا مرد زن را طلاق بدهد مطابق با احتياط است و اگر نزاع و اختلاف دارند بايد مرافعه شرعيه نمايند.

سوال :

قصد و نيت زوجين عقد غير دائم بوده و زوجه هم حاضر و راضى به عقد دائم نبوده و صيغه عقد بعنوان غير دائم اجراء شده است، چون زوجين جاهل به مسأله بوده اند مدت و مهر را معين نکرده اند مرد گفته من تورا صيغه خود کرده ام و تو از امروز زن من هستى بعد از مدتى زن سوال کرده که من تا چه زمانى صيغه تو هستم مرد جواب داده عمرى، و زن هم راضى به صيغه دائم نيست در اين صورت حکم مسأله را بيان فرمائيد.

جواب :

در فرض سوال، عقدى که واقع شده باطل بوده چون مرد بر خلاف مورد وکالت عمل نموده، ولى اگر هر دو جاهل بوده اند گناهى نکرده اند و نزديکى آنها وطى بشبهه بوده لکن به يکديگر محرم نيستند فقط زن بايد عدّه وطى بشبهه نگهدارد که مانند عدّه طلاق است و مبدء آن بنابر احتياط از زمان برطرف شدن شبهه است و اين در صورتيست که زن حامله نشده باشد والاّ انقضاء عده به وضع حمل است، مگر اينکه مدت باقى مانده براى وضع حمل کمتر از مقدار عدّه طلاق باشد در اين صورت بايد بمقدار عدّه طلاق، عدّه نگهدارد و اگر زن يائسه است عدّه ندارد و اگر نزاع در صورت مسأله دارند مرافعه شرعيه لازم است مع ذلک چنانکه قبلاً جواب داده شده تجديد عقد بصورت دائم يا موقت يا طلاق و نگهداشتن عده موافق با احتياط است.

سوال :

اينجانب دخترى هستم جهت ناراحتى زنانگى به دکترى مراجعه کردم ايشان بعد از معاينه به من پيشنهاد ازدواج نمود منهم موافقت کردم وايشان گفتند چون شما بالغه ورشيده هستى اذن پدر لازم نيست و اگر هم بعداً لازم شد رضايت او را مى گيريم بالاخره عقدى فيمابين خوانديم بدون تعيين مدت (با گفتن زوجتک نفسى از طرف من ولفظ قبلت از طرف او) وبعد از چندين جلسه آميزشى در مطب روزى از من خواست که براى پيشگيرى از آبروريزى نوشته اى به او بدهم ومن هم اين نوشته پيوست را به ايشان دادم در آنجا فقط لفظ موقت را نوشتم در حاليکه مدت در کار نبود، وبعداً بمنظور حفظ آبروى آقاى دکتر با پيشنهاد ايشان يک عقد بعنوان موقت به مدت 2 ماه و بدون تعيين مهريه خوانده شد قرار شد که طى اين دو ماه به دفتر ازدواج رسمى رفته ثبت عقدنامه بشود که بعداً اين آقا حاضر نشد استدعا دارم با توجه به نوشته پيوستى و اظهار حاليکه به عرض ميرسد بفرمائيد: 1 ـ آيا من شرعاً زن او هستم يا نه؟ 2 ـ و او بايد مهر المثل بپردازد يانه؟ 3 ـ ونيز نيرنگى که به من زده بکارت من را از بين برده آيا ارش بکارت را هم بايد بپردازد يا نه؟

جواب :

از موضوع مورد سوال اطلاعى ندارم اگر زن باکره وبالغه رشيده به همين نحويکه مرقوم شده بدون ذکر مدت و مهر، به ازدواج مردى در آيد وپدر دختر هم بعد از عقد واطلاع، اذن داده باشد آن زن همسر دائمى آن مرد است و تمام آثار مزاوجت دائمه بر آن مترتب است و در اين صورت عقد موقت بعدى بى اعتبار و باطل است و مرد مذکور بايد به زن مهر المثل بپردازد وازباب ازاله بکارت بر مرد که شوهر زن است چيزى زايد بر مهرالمثل نيست و اگر پدر دختر اذن نداده باشد مرقوم داريد تا حکم مسأله در جواب بيان شود و اگر نزاع موضوعى در بين باشد مرافعه شرعيه لازم است.

سوال :

اگر از جانب زن جهت جارى نمودن صيغه وکالت داشته باشم و با فردى عاقد که مرا کاملاً مى شناسد و به وکالت من از جانب آن زن مطمئن است موضوع در ميان گذاشته شود و خواستار جارى نمودن صيغه شوم آيا عقد ـ در صورتى که من با عاقد به صورت تلفنى تماس داشته ام نه حضورى ـ از نظر شرع مقدس اسلام صحيح است يا نه؟

جواب :

اگر زن مذکوره عاقله و رشيده باشد به هر کسى که وکالت دهد خود آن وکيل مى تواند صيغه عقد را برايش جارى نمايد بلى چنانچه حق توکيل غير هم به وکيل داده باشد وکيل مى تواند ديگرى را هم براى اجراء صيغه ولو با تلفن وکيل نمايد. والله العالم.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

استفاءسایر مراجع

جدیدترین ها در این موضوع

No image

عاقله

No image

حکم دیه اعضاء میت

No image

احکام قصاص

پر بازدیدترین ها

No image

احکام دیه

No image

کارمزد

No image

اجراى حد

No image

وصیت بیش از ثلث

Powered by TayaCMS