احکام وصيت
مسأله 2758 :
وصيت آن است که انسان سفارش کند بعد از مرگش براى او کارهايى انجام دهند ، يا بگويد بعد از مرگش چيزى از مال او ملک کسى باشد ، يا اين که چيزى از مال او را به کسى تمليک يا وقف يا صرف در خيرات و مبرات کنند ، يا براى اولاد خود و کسانى که اختيار آنان با اوست ، قيم و سرپرست معين کند ، و کسى را که به او وصيت مى کنند وصى مى گويند .
مسأله 2759 :
کسى که نمى تواند حرف بزند ، اگر با اشاره مقصود خود را بفهماند ، براى هر کارى مى تواند وصيت کند ، بلکه کسى هم که مى تواند حرف بزند اگر با اشاره اى که مقصودش را بفهماند وصيت کند صحيح است
. مسأله 2760 - اگر نوشته اى به امضاء يا مهر ميت ببينند چنانچه مقصود او را بفهماند و معلوم باشد که براى وصيت کردن نوشته بايد مطابق آن عمل کنند .
مسأله 2761 :
کسى که وصيت مى کند بايد عاقل باشد و بر وصيت اکراه نشده باشد ، و وصيت بچهء ده ساله در صورتى که مميز و وصيتش عقلايى باشد در ثلث مالش براى ارحامش و امور خيريه نافذ است ، و بنابر احتياط واجب به وصيت پسر هفت سالهء مميز در مقدار کمى از مالش در مصرفى که سزاوار باشد عمل شود ، و وصيت سفيه در مواردى که مستلزم تصرف در مال است نافذ نيست .
مسأله 2762 :
کسى که به قصد خودکشى مثلا زخمى به خود زده يا سمى خورده است و به واسطهء آن بميرد ، وصيت او در مالش صحيح نيست ، ولى اگر وصيت قبل از آن عمل باشد ، صحيح است .
مسأله 2763 :
اگر انسان وصيت کند که چيزى از اموالش مال کسى باشد ، در صورتى که آن شخص وصيت را قبول کند ، اگرچه قبولش در زمان زنده بودن موصى باشد ، آن چيز را بعد از مردن موصى مالک مى شود ، بلکه ظاهر اين است که قبول معتبر نيست ، و فقط رد وصيت مانع است .
مسأله 2764 :
هرگاه انسان نشانه هاى مرگ را در خود ببيند ، نسبت به امانتهاى مردم بايد به وظيفه اى که در مسألهء " 2395 " گذشت عمل کند ، و اگر به مردم بدهکار است و موقع دادن آن بدهى رسيده و طلبکار مطالبه مى کند بايد بدهد ، و اگر خودش نمى تواند بدهد يا موقع دادن بدهى او نرسيده يا طلبکار مطالبه نمى کند بايد اطمينان به اداى دين پيدا کند هر چند به وصيت کردن و شاهد گرفتن بر آن باشد .
مسأله 2765 :
کسى که نشانه هاى مرگ را در خود مى بيند ، اگر خمس و زکات و مظالم بدهکار است و نمى تواند فورا بدهد ، چنانچه از خودش مال دارد يا احتمال مى دهد کسى آنها را ادا نمايد ، بايد وصيت کند ، و همچنين است اگر حج بر او واجب باشد .
مسأله 2766 :
کسى که نشانه هاى مرگ را در خود مى بيند ، اگر نماز و روزه ء قضا دارد بايد براى انجام آنها وصيت کند ، مثل اين که وصيت کند که از مال خودش براى آنها اجير بگيرند ، و اگر مال نداشته باشد و احتمال بدهد کسى تبرعا انجام بدهد بازهم واجب است وصيت نمايد ، و اگر قضاى نماز و روزه ء او به تفصيلى که در مسألهء " 1398 " گذشت بر پسر بزرگترش واجب باشد ، بايد به او اطلاع دهد .
مسأله 2767 :
کسى که نشانه هاى مرگ را در خود مى بيند اگر مالى پيش کسى دارد يا در جايى پنهان کرده است که ورثه نمى دانند ، چنانچه به واسطهء ندانستن حقشان از بين برود بايد به آنان اطلاع دهد ، و لازم نيست براى بچه هاى صغير خود قيم و سرپرست معين کند ، ولى در صورتى که بدون قيم مالشان از بين مى رود ، يا خودشان ضايع مى شوند ، بايد براى آنان قيم امينى معين نمايد .
مسأله 2768 :
وصى بايد عاقل باشد ، و احوط اين است که بالغ نيز باشد ، ولى در صورت انضمام به بالغ ، که بعد از بلوغ با وصى ديگر در انجام امور شريک شود ، اشکال ندارد ، و وصى شخص مسلمان در صورتى که مستلزم ولايت بر مسلمان باشد مانند قيمومت بر اولاد صغارش بايد مسلمان باشد . و وصى بايد در امور مربوط به غير موصى مانند اداى حقوق واجبه و تصرف در مال صغار و مانند اينها مورد اطمينان باشد ، ولى در امور مربوط به موصى در غير واجبات - مانند اين که وصيت کند که ثلثش را در خيرات صرف کند - لازم نيست مورد اطمينان باشد .
مسأله 2769 :
اگر کسى چند وصى براى خود معين کند ، چنانچه اجازه داده باشد که هر کدام به تنهايى به وصيت عمل کند ، لازم نيست در انجام وصيت از يکديگر اجازه بگيرند ، و اگر اجازه نداده باشد - چه گفته باشد که همه با هم به وصيت عمل کنند يا نگفته باشد - بايد با نظر يکديگر به وصيت عمل نمايند ، و اگر بدون عذر شرعى حاضر نشوند که با يکديگر به وصيت عمل کنند ، حاکم شرع آنها را ملزم مى کند ، و اگر اطاعت نکنند يا عذر شرعى داشته باشند ، حاکم شرع به جاى يکى از آنان شخص ديگرى را معين مى نمايد .
مسأله 2770 :
اگر انسان از وصيت خود برگردد ، مثلا بگويد ثلث مالش را به کسى بدهند ، بعد بگويد به او ندهند ، وصيت باطل مى شود ، و اگر وصيت خود را تغيير دهد ، مثل اين که قيمى براى بچه هاى خود معين کند بعد ديگرى را به جاى او قيم نمايد ، وصيت اولش باطل مى شود ، و بايد به وصيت دوم او عمل نمايند .
مسأله 2771 :
اگر کارى کند که معلوم شود از وصيت خود برگشته يا کارى کند که با وصيت او منافى باشد وصيت باطل مى شود .
مسأله 2772 :
اگر وصيت کند چيز معينى را به کسى بدهند ، بعد وصيت کند که نصف همان را به ديگرى بدهند ، بايد آن چيز را دو قسمت کنند و به هر کدام از آن دو نفر يک قسمت آن را بدهند . مسأله 2773 - اگر کسى در مرضى که به آن مرض مىميرد ، مقدارى از مالش را به کسى ببخشد و وصيت کند که بعد از مردن او هم مقدارى به کسى بدهند بايد مالى که بخشيده از اصل ترکه خارج نمايند - چنانچه در مسألهء " 2308 " گذشت - ولى مالى را که وصيت کرده از ثلث خارج کنند .
مسأله 2774 :
اگر وصيت کند که ثلث مال او را نفروشند و عايدى آن را به مصرفى برسانند ، بايد مطابق گفتهء او عمل نمايند .
مسأله 2775 :
اگر در مرضى که به آن مرض مىميرد ، بگويد به کسى بدهکار است ، چنانچه متهم باشد که براى ضرر زدن به ورثه گفته است ، بايد مقدارى را که معين کرده از ثلث او بدهند ، و اگر متهم نباشد اقرار او نافذ است و بايد از اصل مالش بدهند .
مسأله 2776 :
کسى را که انسان وصيت مى کند چيزى به او بدهند لازم نيست در حال وصيت وجود داشته باشد ، پس اگر وصيت کند به بچه اى که ممکن است فلان زن به او آبستن شود چيزى بدهند اگر آن بچه پس از مرگ موصى موجود باشد لازم است آن چيز را به او بدهند ، و اگر موجود نباشد در صورتى که از وصيت موصى يا قرائن ديگرى استفاده شود که نظر موصى در صورت نبود آن بچه صرف در مصرف ديگرى است بايد بر طبق نظرش عمل شود ، و اگر نه وصيت باطل و به ورثه منتقل مى شود ، و اگر وصيت کند که چيزى از مال او بعد از مرگش مال کسى باشد پس اگر آن شخص وقت مرگ موصى موجود باشد وصيت صحيح و اگر نه باطل است و آنچه را که براى او وصيت کرده به ورثه منتقل مى شود .
مسأله 2777 :
اگر انسان بفهمد کسى او را وصى کرده - در غير تجهيز ميت که حکم آن در مسألهء " 555 " گذشت - چنانچه به اطلاع وصيت کننده برساند که براى انجام وصيت او حاضر نيست ، لازم نيست بعد از مردن او به وصيت عمل کند ، ولى اگر پيش از مردن او نفهمد که او را وصى کرده ، يا بفهمد و به او اطلاع ندهد که براى عمل کردن به وصيت حاضر نيست ، در صورتى که مشقت نداشته باشد بايد وصيت او را انجام دهد ، و اگر وصى پيش از مرگ موصى موقعى ملتفت شود که موصى به واسطهء شدت مرض يا مانع ديگر نتواند به ديگرى وصيت کند بنا بر احتياط بايد وصيت را قبول نمايد .
مسأله 2778 :
اگر کسى که وصيت کرده بميرد ، وصى نمى تواند ديگرى را براى انجام کارهاى وصيت معين کند و خود از کار کناره گيرد ، ولى اگر بداند مقصود ميت اين نبوده که وصى آن کار را خودش انجام دهد ، بلکه مقصودش انجام کار بوده ، مى تواند ديگرى را از طرف خود وکيل نمايد .
مسأله 2779 :
اگر کسى دو نفر را با هم وصى کند ، چنانچه يکى از آن دو بميرد يا ديوانه شود ، حاکم شرع يک نفر ديگر را به جاى او معين مى کند ، و اگر هر دو بميرند يا ديوانه شوند حاکم شرع دو نفر ديگر را معين مى کند ، ولى اگر يک نفر بتواند وصيت را عملى کند معين کردن دو نفر لازم نيست ، و همچنين است اگر يکى از آن دو يا هر دو کافر شوند در صورتى که وصايت مستلزم ولايت باشد مانند قيمومت بر صغار .
مسأله 2780 :
اگر وصى نتواند به تنهايى يا به کمک گرفتن از ديگرى کارهاى ميت را انجام دهد ، حاکم شرع براى کمک او يک نفر ديگر را معين مى کند .
مسأله 2781 :
اگر مقدارى از مال ميت در دست وصى تلف شود ، چنانچه در نگهدارى آن کوتاهى کرده - مثل اين که مال را در جايى گذاشته که مأمون نبوده - و يا تعدى نموده مثلا ميت وصيت کرده است که فلان مقدار به فقراى فلان شهر بده و او مال را به شهر ديگرى برده و در راه از بين رفته - ضامن است ، و اگر کوتاهى نکرده و تعدى هم ننموده ضامن نيست .
مسأله 2782 :
هرگاه انسان کسى را وصى کند و بگويد اگر آن شخص بميرد فلانى وصى باشد ، بعد از آن که وصى اول مرد وصى دوم بايد کارهاى ميت را انجام دهد .
مسأله 2783 :
حجى که به استطاعت بر ميت واجب است و بدهکارى و حقوقى را که - مثل خمس و زکات و مظالم - ادا کردن آنها واجب مى باشد بايد از اصل مال ميت بدهند ، اگرچه ميت براى آنها وصيت نکرده باشد ولى اگر وصيت کرده باشد از ثلث بدهند بايد به وصيت عمل کنند ، و اگر ثلث کفايت نکرد از اصل مال خارج کنند .
مسأله 2784 :
اگر مال ميت از بدهى و حج واجب و حقوقى که مثل خمس و زکات و مظالم بر او واجب است زياد بيايد ، چنانچه وصيت کرده باشد که ثلث يا مقدارى از ثلث را به مصرفى برسانند بايد به وصيت او عمل کنند ، و اگر وصيت نکرده باشد آنچه مى ماند مال ورثه است .
مسأله 2785 :
اگر مالى را که وصيت کرده بيشتر از ثلث مال او باشد وصيت او در
بيشتر از ثلث در صورتى صحيح است که ورثه حرفى بزنند يا کارى کنند که معلوم شود وصيت را اجازه نموده اند و تنها راضى بودن آنها کافى نيست ، و اگر مدتى بعد از مردن او هم اجازه نمايند صحيح است ، و چنانچه بعضى از ورثه اجازه و بعضى اجازه ننمايند وصيت فقط در حصهء آنهايى که اجازه نموده اند نافذ است .
مسأله 2786 :
اگر مالى را که ميت وصيت کرده ، از ثلث مال او بيشتر باشد ، و پيش از مردن او ورثه اجازه نمايند ، بعد از مردن او نمى توانند از اجازه ء خود برگردند .
مسأله 2787 :
اگر وصيت کند که از ثلث او خمس و زکات يا بدهى ديگر او را بدهند و براى نماز و روزه ء او اجير بگيرند و کار مستحبى هم مثل اطعام به فقراء انجام دهند ، بايد اول بدهى او را از ثلث بدهند و اگر چيزى زياد آمد براى نماز و روزه ء او اجير بگيرند و اگر از آن هم زياد آمد به مصرف کار مستحبى که معين کرده برسانند ، و چنانچه ثلث مال او فقط به اندازه ء بدهى او باشد و ورثه هم اجازه ندهند که بيشتر از ثلث مال مصرف شود ، ثلث بين بدهى نماز و روزه قسمت مى شود و کسر واجب مالى از اصل ترکه داده مى شود .
مسأله 2788 :
اگر وصيت کند که بدهى او را بدهند و براى نماز و روزه ء او اجير بگيرند و کار مستحبى هم انجام دهند ، چنانچه وصيت نکرده باشد که اينها را از ثلث بدهند ، بايد بدهى او را از اصل مال بدهند و اگر چيزى زياد آمد ، ثلث آن را به مصرف نماز و روزه و کارهاى مستحبى که معين کرده برسانند ، و در صورتى که ثلث کافى نباشد ، چنانچه ورثه اجازه بدهند بايد به وصيت او عمل شود و اگر اجازه ندهند بايد نماز و روزه را از ثلث بدهند و اگر چيزى زياد آمد به مصرف کار مستحبى که معين کرده برسانند .
مسأله 2789 :
اگر کسى بگويد که ميت وصيت کرده فلان مبلغ به من بدهند ، چنانچه دو مرد عادل گفتهء او را تصديق کنند ، يا قسم بخورد و يک مرد عادل هم گفتهء او را تصديق نمايد ، يا يک مرد عادل و دو زن عادل ، يا چهار زن عادل به گفتهء او شهادت دهند ، بايد مقدارى را که مى گويد به او بدهند ، و اگر يک زن عادل شهادت دهد بايد يک چهارم چيزى را که مطالبه مى کند به او بدهند ، و اگر دو زن عادل شهادت دهند نصف آن را ، و اگر سه زن عادل شهادت دهند سه چهارم آن را به او بدهند ، و نيز اگر دو مرد کافر کتابى که در دين خود عادل باشند گفتهء او را تصديق کنند - در صورتى که ميت ناچار بوده است که وصيت کند و مرد و زن عادلى هم در موقع وصيت نبوده - بايد چيزى را که مطالبه مى کند به او بدهند .
مسأله 2790 :
اگر کسى بگويد من وصى ميتم که مال او را به مصرفى برسانم ، يا ميت مرا قيم بچه هاى خود قرار داده ، در صورتى بايد حرف او را قبول کرد که دو مرد عادل گفتهء او را تصديق نمايند .
مسأله 2791 :
بنابر مشهور : " اگر وصيت کند به مالى براى کسى و آن شخص پيش از آن که قبول کند يا رد نمايد بميرد ، تا وقتى ورثهء او وصيت را رد نکرده اند ، مى توانند آن چيز را قبول نمايند " ولى بعيد نيست اگر بعد از موصى - وصيت کننده - بميرد ، آن مال را ورثه به ارث ببرند ، و اين حکم در صورتى است که وصيت کننده از وصيت خود بر نگردد ، و اگر نه حقى به آن چيز ندارند .